این کمیته در گزارش ضد ایرانی اخیر خویش، سرکوب زنان در ایران را مصداق جنایت جنگی دانسته است. این مطلب در شرایطی عنوان میشود که آمار و ارقام گویای رشد زنان در حوزههای مختلف است؛ پیشرفتی که نه فقط شرایط متفاوتی را برای زنان در کشور رقم زده، بلکه در سطح منطقه نیز ممتاز است اما کمیته حقیقتیاب با رویکرد مغرضانه خود در تلاش است تا ناکامی عرصههای مختلف را در این بخش جبران کرده و تصویری نامتعارف از جمهوری اسلامی ایران مخابره کند. بیتوجهی سازمان ملل و کمیته حقیقتیاب به وضعیت زنان در غزه به تنهایی میتواند دروغ بودن گزارشهای این نهاد را افشا کند که در ادامه به چند مسأله اشاره میکنیم.
پرده اول: سالها و ماههاست که گزارشهای تلویزیونی و فضای مجازی مملو از تصاویر پدران و مادران فلسطینی است که نوزادان و کودکان در خون غلتیده خود را در کفن پیچیده و آنها را در آغوش کشیدهاند و بدون شک این زخم و بغض که نتیجه مماشات نهادهای بینالمللی با نسلکشی در غزه و سرزمینهای اشغالی است تا ابد در جان آنها زبانه میکشد و آنها مدام این پرسش را از خودشان میپرسند که چرا جنایات اسرائیل غاصب باعث شد تا دوره نوجوانی و جوانی فرزندانشان را نبینند و اگر یک صدم این اقدامات وحشیانه در جغرافیای دیگر نظیر اروپا و آمریکا رخ میداد آیا این سکوت مرگبار اتفاق میافتاد؟!
پرده دوم: میجولان، وزیر برابری و توسعه امور زنان اسرائیل بیمحابا مقابل دوربینها میگوید:«شخصا به کشتن نوزادان و ویرانی غزه افتخار میکنم هر کودک فلسطینی ۸۰سال دیگر به نوههای خود خواهد گفت که یهودیان با ما چه کردند» اظهارات تحریکآمیزی که اگر از سوی شخصی دیگر علیه کودکان چشم رنگی عنوان شده بود، قابلیت این را داشت که تبدیل به مسألهای حقوق بشری شود و روسای جمهور سراسر دنیا علیه آن بیانیه صادر کرده و برای بررسی این مسأله نشست فوری بگذارند اما گویا حقوق بشر فریبکارانه آمریکایی نسخهای بر توقف جنایات علیصه زنان و کودکان فلسطینی ندارد. بنابر اعلام منابع رسمی حدود ۶۰ هزار زن باردار فلسطینی در باریکه غزه از سوءتغذیه و کمآبی رنج میبرند و زیر بمباران و در شرایط غیربهداشتی و ناامن زایمان میکنند. همه این اتفاقات در شرایطی صورت میگیرد که منابع حقوق بشری وابسته به سازمان ملل در خصوص موارد فراوان نقض حقوق بشر علیه زنان فلسطینی در غزه و کرانه باختری گزارشهایی صادر و به این مسأله اذعان کردهاند که گزارشهایی از اعدام زنان فلسطینی در غزه با کودکانشان و تعدی به زنان فلسطینی توسط اشغالگران صهیونیست دریافت کردهاند. اما با وجود همه این گزارهها باز هم نماینده آمریکا در سازمان ملل مخالف هر گونه آتشبس و خواستار تداوم جنگ و کشتار زنان و کودکان در سرزمینهای اشغالی است بدون اینکه هیچ نهادی قدرت چانهزنی داشته باشد و گروه حقیقتیابی واقعیت زندگی زنان در غزه را گزارش کند زنانی که دغدغه آنها زنده ماندن و تهیه غذا و آب برای زنده ماندن فرزندانشان است.
پرده سوم: مهر ماه ۱۴۰۱ است؛ کلیدواژه «زن» اسم رمزی شد تا اپوزیسیون نظام از سازمان مجاهدین خلق و بقایای رژیم منحوس پهلوی گرفته تا تروریستهای تجزیهطلب ایرانی و دولتمردان غاصب اروپایی گردهم جمع شوند تا اقدام مشترکی را علیه ملت ایران سازماندهی کنند و رویای براندازی که سالهاست دنبال تحقق آن هستند را اجرایی کنند از همین رو جنگ ترکیبی گستردهای علیه نظام تدوین کرده و با به کارگیری شیوههای مختلف اعم از اقتصادی، نبرد سایبری، اطلاعاتی، فعالیتهای چریکی، به کارگیری نیروهای گروهی ویژه در مناطق مرزی و حساس، حمایت، پشتیبانی و سازماندهی شورشهای محلی، اقدامات دیپلماتیک و... سعی داشتند در جهت تضعیف کشور فعالیت کرده و ضربه کاری که براندازی نظام بود را عملیاتی کنند اما همه این جنب و جوشها بیثمر ماند و شکست رسانهای و تاکتیکی بزرگی را برای آنها رقم زد چرا که نتوانستند به صفوف مردم و حکومت نفوذ پیدا کرده و وحدت بین آنها را از بین ببرند، لاجرم به فتنه جدید دیگری پناه برده و دست به دامن شورای حقوق بشر سازمان ملل شدند و این شورا در سیوپنجمین نشست ویژه خود در آذر ماه، به تشکیل یک کمیته حقیقتیاب جدید برای انجام تحقیقات در مورد گزارشهای «اعتراضاتی که پس از ۲۵شهریور آغاز شد» رای مثبت داد.
پرده چهارم: با تصویب این قطعنامه، شورای حقوق بشر کمیتهای حقیقتیاب برای بررسی درباره ادعاهای نقض حقوق بشر از سوی تهران در اغتشاشات اخیر، تشکیل داد و این کمیته در گزارشی ۲۱ صفحهای مدعی شده است که جمهوری اسلامی ایران در جریان سرکوب اعتراضات سال گذشته با «موارد جدی نقض حقوق بشر» مرتکب «جنایت علیه بشریت» شده است. مسألهای که با نگاه به واقعیتهای موجود در دنیا و سرکوب مردم توسط نظام سلطه متوجه کاریکاتوری بودن این گزارشها و دروغ بودن این دست اتهامات میشویم.
ماهیت مزورانه کمیته حقیقتیاب
بررسی آرای مثبت و منفی کشورها در خصوص موضوعات حقوق بشری نشان میدهد عملکرد چنین نهادهایی صرفا حقوقی نیست و منافع سیاسی در آن نقش مهمی ایفا میکند. در عین حال تعیین هیات حقیقتیاب سازمان ملل برای مجموعهای از کشورها و مصون ماندن مدعیان غربی حقوقبشر از این موضوع با وجود گزارشها، مستندات و شواهد مستدل مبنی بر نقض حقوق بشر در این کشورها، گویای این مسأله است که این کمیته کارکرد حقوقی خود را از دست داده و به ابزاری در دست کشورهای غربی تبدیل شده تا از آن به عنوان اهرمی علیه مخالفان خود استفاده کنند و اگر غیر از این بود طبعا کمیته حقیقتیاب باید لااقل یگ گزارش در خصوص جنایتهای رژیم اشغالگر علیه غیرنظامیان، منتشر و از ابزارهای بینالمللی برای توقف کودککشی در غزه استفاده میکرد نه اینکه جهانیان شاهد وقوع نسلکشی و جنایت قرن باشند و هیچ دستگاه بینالمللی جرات افشای حقیقت هولناک تروریست بودن رژیمصهیونیست را نداشته باشد. بدون تردید گزارش کمیته حقیقتیاب علیه ایران که با چراغ سبز مدعیان غربی حقوق بشر تدوین شده است، حربه دیگری برای اعمال فشار به مردم ایران است و از سوی دیگر مبین این واقعیت اسفناک است که با پایبندی به استانداردهای دوگانه از مسیر فعالیتهای بیطرفانه، مستقل و غیرجانبدارانه خارج و به نهادی برای دخالت در امور داخلی دیگر کشورها تنزل یافته است.