انتظار میرفت کشورهای غربی از جمله آمریکا و سه کشور اروپایی(بهخصوص فرانسه) که خود را مهد دموکراسی و آزادی در جهان مطرح میکنند، از ایران بهعنوان کشوری که دموکراسی واقعی را اجرا میکند، حمایت و کمال تشکر را داشته باشند ولی مدعیان دموکراسی بهدنبال به چالش کشاندن مردمسالاری در ایران از طریق تبلیغ بر عدم مشارکت مردم در انتخابات هستند. اینکه در شرایط کنونی غرب مدعی تلاش میکند سیاست عدم برگزاری انتخابات و عدم مشارکت مردم در انتخابات را در جمهوری اسلامی ایران اجرا کند، دربرگیرنده دو نکته اساسی است؛ یک اینکه آمریکا و اروپا در ادعای داشتن دموکراسی وحمایت ازآن صادق نیستند و خود نهفقط مظهر مردمسالاری به حساب نمیآیند بلکه برای عدم اجرای آن دردیگر کشورها نیز تلاش میکنند. حمایت از کشورهایی که حکومت سلطنتی و خودکامه دارند، دلیل دیگری بر فاصله دموکراسی در غرب است. دوم اینکه به نظر میرسد برگزاری انتخابات در ایران زنگ خطری برای غرب محسوب میشود و درواقع کشورهای مدعی غرب از آن ترس دارند که ایران الگویی برای جهان درمقوله مردمسالاری باشد؛ به طوری که وجود انتخابات در آمریکا(رای الکترال) و برگزاری حداقلی انتخابات در اروپا، زیر سؤال رود ودیگر آنها نتوانند با ادعای برقراری دموکراسی در دیگر کشورها دخالت کنند.
انتخابات و امنیت
امنیت ملی عرصهای است که ثبات داخلی کشورها را دربرمیگیرد که اگر آن مخدوش یا حفظ نشود؛ اقتصاد، سیاست، فرهنگ و... را تحتتاثیر خود قرار میدهد و به نوعی امنیت زیربنای توسعه همهجانبه یک کشور محسوب میشود. مردم نیز عامل اصلی و به نوعی متغییر مستقل امنیت ملی هستند. به عبارتی امنیت ملی متغیر وابسته به حضور و مشارکت مردم در رویدادهای ملی- مذهبی است که تضعیف این حضور به معنای تضعیف امنیت کشور است. مشارکت نکردن نیز به نوعی تهدید امنیت انسانی محسوب میشود؛ چراکه درواقع منجر به شکاف میان مردم و دولت و انسجام ملی میشود، در این صورت است که دشمنان بهراحتی میتوانند امنیت کشور را خدشهدار کنند. بیجهت نیست که در مکتب کپنهاک بهصراحت اعلام شده مردم و دولت، مراجع اصلی امنیت هستند یا در برخی از مکاتب روابط بینالملل از «امنیت انسانی» سخن گفتهاند.نکته بعدی این است که بسیاری تلاش میکنند از طریق گروه، حزب یا افرادی که مخالف اجرای یک سیاستی در کشور هستند، نهایت بهرهبرداری در ضربه زدن به امنیت و اقتدار را از طریق ایجاد شورش، فتنه و اغتشاش داشته باشند. بنابراین این افراد، گروهها و ... با شرکت در انتخابات، حرف خود را به حکومت رسانده و در عین حال نیز موجب ضربه به امنیت کشورشان نخواهند شد. به بیانی دیگر، انتخابات تدبیری است که میتواند جایگزین شورش، اعتراض و اغتشاش و حتی نافرمانی مدنی شود تا مخالفان سیاستهای کشور از طریق انتخاب نمایندگان خود، رویکرد خود را به حکومت برسانند.درواقع کارویژه اصلی انتخابات، مشروعیتبخشی به نظام حاکمیت است که با گردش نقش میان نخبگان، شرایط را برای حفظ ثبات و امنیت ملی فراهم میآورد.
انسجام ملی و انتخابات
در عین حال که انتخابات را مظهر امنیت ملی معرفی کردیم، میتوان از انتخابات بهعنوان یک تحول برای ایجاد انسجام ملی نیز سخن گفت. از این رو نبود انسجام ملی در کشور میتواند دشمن را نسبت به ضربه زدن به منافع ملی جسور کند. ارزیابیها نشان میدهد که آمریکا و کشورهای همسو، زمانی بهدنبال انجام عملیاتهای تروریستی و تحریم در ایران بودند که تصور عدم وجود انسجام ملی در ایران را داشتند. به عنوان نمونه آمریکا در مهر ۸۹ دستور اجرایی ۱۳۵۵۳ را با عنوان نقض حقوقبشر و مشخصا به علت فتنه سال ۸۸ صادر کرد و تعدادی از ایرانیان را در لیست تحریم گذاشت. در گامهای بعدی بانک مرکزی ایران و خرید نفت خام از ایران طی «قانون اختیارات دفاع ملی برای سال مالی ۲۰۱۲» تحریم شد و در «قانون آزادی و مقابله با ایران» شرایط سختتری بر همکاری با نظام بانکی ایران، افراد و نهادهای تحریمشده ایرانی ایجاد شد. بنابراین بیجهت نیست که «هانتینگتون»، نظریهپرداز آمریکایی اذعان میکند مشارکت در انتخابات بهدلیل افزایش ضریب حکمرانی خوب، میتواند به ایجاد فرصتهای جدید برای تثبیت نظام تبدیل شود.با توجه به مباحثی که مورد اشاره قرار گرفت، باید به علل تاکید مقام معظم رهبری بر انتخابات پرشور پی برد و اینکه حکیم انقلاب از دل انتخابات بهدنبال به چالش کشاندن سیاستهای ضدایرانی محور عبری- غربی است.