بررسی نتایج تحقیقات جمعیت‌ شناسی نشان می‌دهد کاهش جمعیت و پیری، یک مشکل جمعیتی دولایه برای آینده کشورهای مختلف است

چالش جهانی کاهش جمعیت و پیری

حاشیه‌نشینی واسکان غیررسمی علاوه براین‌که پدیده‌ای جغرافیایی وشهری و معماری است، به‌طور جدی یک پدیده اجتماعی تلقی می‌شود و در روابط اجتماعی نمود پیدا کرده و می‌تواند به‌عنوان عامل ضدتوسعه عمل کند. کما این‌که در ایران هم یکی از عوامل توسعه‌نیافتگی همین حاشیه‌نشینی است.
کد خبر: ۱۴۳۹۶۵۴
نویسنده سجاد مرسلی - گروه ایران
طبیعتا براساس تغییرات ساختاری یا بروز مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و اقلیمی، حاشیه‌نشینی و اسکان غیررسمی می‌تواند به‌وجود بیاید که این پدیده عام بوده و در جوامع توسعه‌یافته و کمترتوسعه‌یافته شدت و ضعف دارد یا شکلش متفاوت است، ولی درمجموع یک پدیده عام و جهانی است و بعد از انقلاب کشاورزی و شهرگستری به‌عنوان دومین انقلاب عظیم انسان‌ها به‌شمار می‌آید. شاید بیراه نباشد که حاشیه‌نشینی را «آپاندیس شهری» بنامیم. به‌خاطر تجمع آسیب‌هایی که در حاشیه‌نشینی و اسکان غیررسمی وجود دارد و شباهت آن با تجمع و انباشت میکروب‌ها در وضعیت آپاندیس، می‌توان از آن به‌عنوان آپاندیس شهری یاد کرد.در دنیای امروز موضوع اسکان‌نیافتگی یا کیفیت اسکان بشری به یکی از چالش‌های بزرگ بشری تبدیل شده است. بحث حاشیه‌نشینی و اسکان غیررسمی موضوعی است که می‌توان هم در جهان توسعه‌یافته و هم کمترتوسعه‌یافته آن را مشاهده کرد.شکل‌گرفتن حاشیه‌نشینی در ایران به‌طور جدی بعد از سال‌های۱۳۰۰ و با گسترش پدیده نفت در مناسبات اقتصادی آغاز شد. از سال۱۳۳۵ به بعد آمارحاشیه‌نشینی درجامعه ایران به موضوع جدی‌ترو پررنگ‌تری تبدیل شد و درادامه، قانون اصلاحات‌ارضی نقطه‌عطفی بود که آثار ویرانگر اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاسی اجرای آن برای کشور هنوز هم ادامه دارد. ایران، شانزدهمین کشور پرجمعیت جهان بوده و در دوره زمانی ۱۳۳۵ تا ۱۳۸۰ به میزان ۶.۳برابر افزایش شهری داشته و این در شرایطی بود که متوسط جهانی این افزایش ۳.۱بوده، یعنی ما بیش از دوبرابر متوسط جهانی رشد داشتیم.شکل‌گیری پدیده روستا ــ شهر یا شهر ــ روستا در ایران به‌وفور دیده می‌شود و این شیوه‌ای است که صورت‌مسأله در آن گم می‌شود. در دهه۶۰ مصوبه‌ای بیرون آمد که براساس‌آن مناطق با ۵۰۰۰ سکنه می‌توانستند تبدیل به شهر شوند، لذا ده‌ها بلکه چندصد شهر در قالب این مصوبه تاسیس و حاشیه‌نشینی پنهان شد. باید گفت با یک مصوبه حاشیه‌نشین‌ها به شهرنشین تبدیل شدند، ولی مناسبات روابط اقتصادی ــ اجتماعی به همان شکل گذشته باقی ماند و نتیجه این بود که تعداد زیادی شهر در حاشیه‌ها ایجاد شد.
     
شهرها شبیه هم در حاشیه‌نشینی
با گذری به شهرهای مختلف مشخص می‌شود که اکثر آنها درگیر حاشیه‌نشینی هستند. براساس آمارها، یک‌سوم جمعیت همدان در حاشیه شهرها زندگی می‌کنند و از آنجا که میزان مهاجرت از روستاها و شهرهای اطراف به مرکز استان بالاست، شهر همدان نیز به عنوان مرکز استان به شکل گسترده‌ای با این معضل مواجه است. مناطق حاشیه‌ای به صورت کمربندی از شمال‌غربی تا جنوب‌شرقی شهر را در بر گرفته و رشد قارچ‌گونه این مناطق همچنان ادامه یافته، به نحوی که جغرافیای فیزیکی شهر را دستخوش ناهمگونی و ناهنجاری‌های شدید کرده است.در قم هم ۳۰درصد مردم زیر سقف‌های لرزان بافت فرسوده و سکونتگاه‌های غیررسمی زندگی می‌کنند. غیر از بافت فرسوده که بیشتر در هسته مرکزی و بافت قدیمی شهر وجود دارد، حدود ۱۶۵هزار نفر در ۲۰هزار و ۱۶۵ هکتار سکونتگاه‌ غیررسمی به‌سر می‌برند.یزد هم از استان‌هایی است که با چالش حاشیه‌نشینی مواجه است. بیشتر جمعیت حاشیه‌نشین استان در شهرهای یزد و میبد شناسایی شده‌اند و بیشترین جمعیت حاشیه‌نشین در شهر یزد و حدود ۸۵هزار نفر است. یزد از استان‌های مهاجرپذیر آن‌هم از نوع کارگران یدی است که توانایی مالی بالایی ندارند و بخشی از حاشیه‌نشین‌ها نیز مهاجران روستایی بومی استان هستند که به‌دلیل خشکسالی‌ و نبود اشتغال روستایی، به شهر مهاجرت می‌کنند و در حاشیه‌ها ساکن می‌شوند. بسیاری از این مهاجران بومی و غیربومی خواستار سکونت در این نقاط شهر هستند که باعث ایجاد آسیب‌های اجتماعی بسیاری به‌ویژه از ناحیه تفاوت‌های فرهنگی می‌شود.محبوبیت ارومیه برای جذب مهاجران فقط منحصر به جمعیت داخل استان نمی‌شود و این شهر پذیرای مهاجران زیادی از استان‌های اطراف ازجمله کردستان است. پیداکردن سریع کار در این شهر و فراهم‌بودن زیرساخت‌های شهری و همچنین آب‌وهوای خوب موجب شده تا جمعیت حاشیه‌ای به‌سرعت در این شهر رو به افزایش بگذارد و جمعیت ۳۰۰هزار نفری حاشیه‌ای در ارومیه شکل بگیرد.هرچند که شهرهای بزرگی مانند مهاباد و میاندوآب هم از حاشیه‌نشینی رنج می‌برند، اما تعداد جمعیت حاشیه‌نشین دراین شهرها چندان زیاد نبوده و به‌عنوان یک معضل شهری مطرح نیست. با احتساب جمعیت حاشیه‌نشین در شهرهای دیگر مجموع جمعیت حاشیه‌نشین آذربایجان‌غربی به حدود ۳۵۰هزار نفر می‌رسد.
 
حاشیه‌هایی در حال رشد
در طول سال‌های گذشته، دلایلی مانند خشکسالی و بیکاری عده‌ای را وادار کرد تا از شهر و روستای خود مهاجرت کرده و با امید به یافتن شغل و درآمد بهتر در حواشی کلانشهرها ساکن شوند. مشکل اینجاست که حاشیه شهرها غالبا از حداقل امکانات رفاهی نیز برخوردار نیستند و این افراد عملا تنها با حواشی پدیده حاشیه‌نشینی همچون فقر و محرومیت‌ها روبه‌رو می‌شوند.از آنجا که حاشیه‌های شهر به‌دلیل نوع بافت خود ظرفیت بالایی از نظر آسیب‌های اجتماعی دارند، میزان جرم هم در چنین مناطقی افزایش می‌یابد و از سوی دیگر به‌تدریج تضاد فرهنگی بین افراد حاشیه‌نشین و شهروندان عادی، خود را نشان می‌دهد و گاه حتی افزایش شکاف عمیق اقتصادی و رفاهی با شهروندان و ایجاد حس دشمنی با جامعه، بستر رفتارهای ضداجتماعی را نیز فراهم می‌کند.این معضلات در کنار ساخت‌وسازهای غیراصولی، مجموعه پیچیده و درهم‌تنیده‌ای از مسائل مختلف را گریبانگیر ساکنان این مناطق می‌کند که عملا در محدوده اقتصاد شهری ساکنند، اما در اقتصاد شهری جذب نشده‌اند. براساس مطالعات انجام‌شده، تا قبل از سال ۹۰، در ۱۱۰۰ محله از ۱۱۰ شهر کشور، حدود شش‌میلیون و ۷۰۰هزار نفر ساکن سکونتگاه‌های غیررسمی بوده‌اند که با تطبیق آن با آمار سرشماری سال ۱۳۹۵، این تعداد به بیش از ۱۱میلیون نفر رسیده است.از سال ۹۵ تاکنون آمار رسمی از تعداد جمعیت حاشیه‌نشین کشور وجود ندارد، اما برخی تخمین می‌زنند این جمعیت درحال‌حاضر شاید تا ۲۰میلیون نفر هم رسیده باشد.
 
یک چالش جهانی
حاشیه‌نشینی یک چالش جهانی است. در اهداف هزاره سوم در سال۲۰۰۰ که در سازمان ملل با ۱۸۹رای که ۱۸۹کشور رای مثبت دادند، این اهداف تصویب و عملیاتی شد. در بند ۴۶و۴۷ در بخش اهداف هزاره سوم، موضوع شهرهای بدون محله‌های فقیرنشین و بحث حاشیه‌نشینی و اسکان غیررسمی با اجزای خودش موردتوجه قرارگرفته است. تعداد شهرهای با جمعیت بالای یک‌میلیون نفردرسال۱۹۵۰حدود ۷۵شهر بودکه درسال۱۹۹۹ به حدود۳۵۲ شهر رسید. این قضیه شهرگستری را به‌صورت کمی نشان می‌دهد و تعداد کلانشهرها درحال‌حاضر بالغ بر ۵۵۰شهر در جهان است. ازاین تعداد حداقل هفت شهر سهم ایران است که آرام‌آرام به سمت ۱۰شهر از نظر تعداد کلانشهرها در حرکت است.این هم نکته جالبی هست که حجم حاشیه‌نشینی در جهان بالغ بر یک‌میلیارد و ۴۰۰میلیون نفر است که ازاین رقم سهم کشورهای درحال توسعه حدود یک‌میلیارد و ۳۵۵میلیون نفر است.گرچه در یک برآورد دیگر تعداد اسکان غیررسمی بالغ بر دومیلیارد نفر برآورد شده ولی نکته حائز اهمیت این‌که از یک‌میلیارد و ۴۰۰میلیون نفر حاشیه‌نشین و اسکان غیررسمی هم سهم کشورهای در حال توسعه آن‌قدر زیاد است که بیانگر نابرابری وحشتناک دراین مورد باشد.تحلیلگران تغییر وتحولات رخ‌داده طی سال‌های اخیر از قبیل تورم بخش مسکن وسرریز جمعیت شهرها، ضعف درسیاست‌گذاری‌ها ونظارت براجاره‌نشینی شهری، ناکارآمدی و ناتوانی مدیریت شهری و ضعف درتدوین مقررات شهری وکاربری زمین را باعث افزایش و تشدید حاشیه‌نشینی تلقی می‌کنند.
 
آمار بالای جرم در حاشیه‌ها
پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان نشان می‌دهد که ساکنان سکونتگاه‌های غیررسمی معمولا دچار فقر درآمدی هستند. نقشه رفاهی صد شهر ایران نشان می‌دهد که مثلا در تهران، مشهد، تبریز، اهواز وسنندج خانوارهایی که در دهک‌های درآمدی پایین قرار دارند و دچار فقر درآمدی‌اند، عموما در سکونتگاه‌های غیررسمی زندگی می‌کنند.فقر درآمدی ساکنان حاشیه با آسیب‌های اجتماعی در هم تنیده شده است. با توجه به فقدان دسترسی به آمار رسمی در خصوص آسیب‌های اجتماعی درسکونتگاه‌های غیررسمی، از پژوهش‌هایی جهت بررسی وضعیت آسیب‌های اجتماعی در این نقاط استفاده شده است. مطالعات موردی در شهرهای زنجان، مشهد، تبریز و اهواز اثبات می‌کنند که آسیب‌هایی همانند اعتیاد درسکونتگاه‌های غیررسمی نسبت به میانگین شهری آن بسیار بالاتر است.همچنین درباره طرد اجتماعی و پیوستگی آن با سکونتگاه‌های غیررسمی باید گفت پژوهش‌های دیگر درخصوص طرد اجتماعی نشان می‌دهندکه دراسلام‌آباد تهران، حکمت‌آباد کرمانشاه، کولی‌های شهرخرم‌آباد و اقلیت‌های جوکی و گدار در مازندران طرد اجتماعی یک مسأله بغرنج به‌شمار می‌رود. به‌طور معمول، پیوند فرامحلی بین این نقاط با سایر محلات شهر وجود ندارد و ساکنان سایر نقاط شهر به این محلات به‌عنوان انگ اجتماعی نگریسته و حاضر به پذیرش آنها در اجتماع نیستند. مجموعه عوامل مورد بحث موجب تشدید و تداوم چرخه فقر در این سکونتگاه‌ها شده است.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها