رهبر انقلاب همچنین روی تولید آثار داخلی مرتبط با فرهنگ کشورمان تأکید و یادآوری کردند که هنوز داستانهای خارجی مربوط به کودک بر مجموعه کارها غلبه دارد و این فرآیند باید تصحیح شود. ازاین رو، به نظرمیرسد باتوجه به ظرفیتهای داخلی تولید آثار فرهنگی از سال گذشته که پویانمایی «بچه زرنگ» در جشنواره فیلم فجر رونمایی و اکران شد، این روند در حال تصحیح و بهبود است. این روزها هم پویانماییهای بچه زرنگ به کارگردانی بهنود نکویی، محمد جواد جنتی و هادی محمدیان و «مسافری از گانورا» به کارگردانی سید احمد علمدار درحال اکران است و فروش بالایی دارند. بچه زرنگ همین حالا هم با فروش بیش از ۵۰میلیارد تومان پرمخاطبترین پویانمایی تاریخ سینمای ایران شده و این نشان میدهد ظرفیت اقتصادی این سینما بالاست و جزو بسترهای بالقوهای است که باید خطر سرمایهگذاری در آن را بپذیریم. بر همین اساس، با مجید زینالعابدین، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در باب تولید فیلم کودک و چند نفر از کارگردانان سینمای کودک و نوجوان که امسال در جشنواره فیلم کودک حضور داشتند، صحبت کردیم که در ادامه از نظر میگذرانید:
آماده حمایت گستردهتر از سینمای کودک هستیم
با توجه به اینکه نمیتوانیم حضور مجید زینالعابدین، مدیرعامل فارابی را در این مدت کوتاه ارزیابی کنیم، باید نگاهی رو به آینده داشتهباشیم. این مدیر سینمایی در پاسخ به این پرسش که چه اولویت مشخصی برای تولید فیلم کودک در آینده وجود دارد، گفت: در حوزه سینمای کودک و نوجوان به دلایل مختلف هم چرخه تولید و هم اکران دچار اختلالات و آسیبهایی شده است. همچنین تولیدات کودک و نوجوان ما در سالهای اخیر کاهش یافته و هم دو جنس پرفروش و کم اقبال فیلم در این سینما ارائه شد. به همین دلیل در سازمان سینمایی، گفتوگویی صورت گرفته و مأموریتی در حال تدوین است و احتمالا با تشخیص سازمان سینمایی، فارابی مسئولیت را به عهده میگیرد و برنامه راهبردی حمایت از سینمای کودک و نوجوان در حوزه تولید و اکران ابلاغ شده، ما نیز آمادهایم حمایتی گستردهتر از سینمای کودک و نوجوان داشته باشیم. در قالب این طرح وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آمادگی دارد به استانداردسازی ۵۰۰ سالن آموزش و پرورش برای نمایش فیلم کمک کند تا این سالنها به چرخه نمایش زنگ سینما اضافه شود.او با ارائه آماری درباره تولیدات فیلم کودک و نوجوان امسال گفت: بخش بزرگی از این تولیدات ــ ۷۲ درصد بخش خصوصی و ۲۸ درصد دولتی ــ مربوط به تولیدات بخش خصوصی است. این آمار نشان میدهد بخش خصوصی به سینمای کودک و نوجوان توجه دارد، دلگرمکننده است. البته در این فرآیند حمایت متولیان سینمایی مانند فارابی تعیینکننده است و زینالعابدین نیز با تأیید این موضوع اضافه کرد: ما در بنیاد سینمایی فارابی اگر فیلمی یا فیلمنامهای باشد که به تولید مؤثری در حوزه سینمای کودک و نوجوان منجر شود، از آن حمایت میکنیم، اما سبد حمایتی فارابی از لحاظ مالی مشخص و محدود است. بنابراین، این تقاضاها باید با میزان توانمندیهای مالی و اعتباراتی که در اختیار ماست، تناسب داشته باشد و ما به تناسب آن از فیلمهای سینمایی حمایت میکنیم.
کمبود نیروی متخصص برای ساخت آثار پویانمایی
سیداحمد علمدار، کارگردان «مسافری از گانورا» با اشاره به ظرفیت و بازار خوب پویانمایی در ایران گفت: در سالهای اخیر آثار پویانمایی در ایران ساخته شده که چیزی از پویانماییهای خارجی کم ندارد و استقبال خوب مردم نشانگر آن است که پویانمایی خوب میتواند چرخ سینما را بچرخاند. ما هم بهرغم تمام سختیها و موانع، مسافری از گانورا را با بودجه شخصی شروع کردیم و بعد با کمک سرمایهگذاران و حوزه هنری به اتمام رساندیم.او در مورد چالشهای این شغل یادآوری کرد: از عمدهترین چالشهایی که در طول سه سال ساخت این پویانمایی با آن مواجه بودیم، کمبود نیروهای متخصص بود که همگی به تهران یا خارج از ایران مهاجرت کرده بودند. هرچند امروز در خراسانرضوی شرکتهای انیمیشنسازی متعددی فعال هستند. حتی برخی از این شرکتها سفارشهایی از کشورهای دیگر هم دارند و یکی از این شرکتها صرفا آثار مذهبی برای کشورهای حاشیه خلیجفارس تولید میکند. از آنجا که تولید انیمیشن بسیار پرهزینه و زمانبر است، کمتر سرمایهگذاری خطر ورود به این عرصه را میپذیرد. کمااینکه انیمیشن ما هم با بودجهای بسیار اندک ساخته شد و اگر به گذشته برمیگشتم تمام تلاشم را میکردم که بودجه بیشتری را برای آن فراهم کنم.
تجاریسازی به فیلم کودک ضربه میزند
مهدی حسینیوند، کارگردان فیلم «سیارک» که فیلمش را براساس علاقهاش ساخته و چندان به مختصات سینمای تجاری علاقهای ندارد، درباره مشکلات سینمای کودک و نوجوان در زمانه فعلی گفت: در دهه ۷۰ یا ۸۰ وقتی فیلمهایی از جنس «سیارک» ساخته میشد، خیلی تحویل میگرفتند، اما الان ماجرا تغییر کرده و واقعا ما رویمان نمیشد که فیلم را در جشنواره فیلم کودک نمایش دهیم؛ چون برخوردها خیلی جالب نیست، اما من دوست داشتم داخل جشنواره باشم. دلیل این برخورد را نمیدانم، اما انگار مسائل اقتصادی سینما ارجح شده و رویکردها بیشتر مربوط به گیشه است. حسینیوند با اشاره به موقعیت بغرنجی که سینمای تجاری ایجاد کرده و براثر آن فیلمهای تأملبرانگیز کودک و بزرگسال به انزوا کشیده شده است گفت: وقتی فیلمی تأملبرانگیز باشد، چندان جدی گرفته نمیشود و همین دیدگاه تجاری به فیلمها ضربه میزند. شاید دیدگاه سیاستگذاران سینما بهگونهای شده که از فیلمهای تجاری بیشتر از فیلمی که مخاطب خاص خودش را دارد، لذت میبرند، اما باید همه نوع سلیقه و ذائقهای را برای فیلمها در نظر بگیریم و درحالحاضر سینما از این تنوع خالی شده است. او درباره سرمایهگذاری در زمینه فیلم کودک نیز عنوان کرد: بخش خصوصی خیلی سخت وارد سینمای کودک و نوجوان میشود و بنیادهایی مانند فارابی باید بانی شوند،اما آنها هم سلایق خاص خود را دارند و گاهی قصهای که من دوست دارم، آنها دوست ندارند. گاهی هم رویکردها به شیوهای است که همه میخواهند فیلمی برای تفریح بسازند و برنامه مشخصی در زمینه تنوعبخشی به ساخت فیلمها وجود ندارد.
مشکل سینمای کودک فقدان حمایت درست است
مرتضی آتش زمزم، برنده پروانه زرین بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی از سیوپنجمین جشنواره فیلم کودک و نوجوان برای فیلم «قهرمان من» که درباره مشکلات کروناست، با توضیح اینکه تلاش داشته بهرغم تلخی فیلمش را به گونهای روایت کند که برای مخاطبان دافعه ایجاد نکند، گفت: تمام تلاشم را کردم که در مورد تلخترین موضوع قرن فیلمی بسازم که تأثیر کودکان را ثبت کنم. با اینکه بنای خودم را در این فیلم روی شادی گذاشتم، به دلیل تلخ بودن اصل ماجرا شاید چندان خوشایند فضای کودکان و نوجوانان نباشد، اما بههرحال یادآوری زمانی بود که نمیتوانستیم مادربزرگها و پدربزرگها را ببینیم و قدر آنها را بیشتر بدانیم.او خاطرنشان کرد: بیشتر مشکلم مربوط به فیلمسازی کودک است که در کشور ما با مشکل روبهروست و هر روز درحال ضعیفتر شدن است. بنابراین، مشکل سینمای کودک نبود فیلم کودک و فقدان حمایتهای نادرست است.آتش زمزم با اشاره به تفاوت رقم بودجهای که در دهههای گذشته و امروز به فیلمسازان کودک تعلق میگیرد، گفت: بهترین آثار سینمای ایران را جوانان دهه ۷۰ مانند استادان جبلی و مرضیه برومند ساختند و اینها در اوج جوانیشان بهترین کارهایشان را با کمترین پول ساختند. در حالی که بودجههای اختصاص داده شده برای ساخت فیلمهای کودک در سالهای پیشین در فارابی میلیاردها تومان بوده است. در واقع جوانان دهه ۷۰ با هیچ، کار کردند، چون به سیستم جوانان اعتماد کردند.
فیلمسازی کودک و نوجوان را به جوانان بسپاریم
او با یادآوری اینکه باید به جوانان برای ساخت فیلم کودک و نوجوان اعتماد کنیم، خاطرنشان کرد: در دورههای گذشته پنج میلیارد به فیلمسازی پول میدادند که مثلا یک سال درمیان سهمیهای داشته و فیلمی میساخت، اما اگر همان پنج تا ۱۰میلیارد را به جوان با انگیزهای که چهارتا کار کوتاه ساخته، بدهند و افراد پیشکسوت را به عنوان مشاور کنارشان ببینیم، به شما قول میدهم پنج فیلم خوب درمیآمد، چون جوانان انگیزه دارند و دنبال ثابت کردن خودشان هستند. این فیلمساز یادآوری کرد: هرچقدر هم که کودک درون فیلمسازان پیشکسوت فعال باشد، باز هم دیدگاهشان از کودکان فاصله دارد و باید برای فیلمسازی مقداری به جوانان اعتماد کنیم. من همین فیلم را موقعی که شورای پروانه ساخت تعطیل بود، ساختم و سه سال عذاب کشیدم تا پروانه نمایش گرفتم، چون اصلا فیلم را نمیدیدند و اجازه ندادند جشنواره فجر باشد و میبینیم که امسال برنده دو جایزه در بخشهای اصلی شد.
لزوم برنامهریزی برای اکران فیلمهای کودک
یکی دیگر از مسائلی که سینمای کودک و نوجوان از آن در مقطع فعلی رنج زیادی میبرد، فقدان اعتماد برای سرمایهگذاری در این زمینه است. ابراهیم نورآورمحمد، کارگردان فیلم «ملکه آلیشون» برنده بهترین بازیگر کودک و بهترین دستاورد فنی از جشنواره فیلم کودک و همچنین برنده پروانه زرین ویژه هیأت داوران با اشاره به اینکه برای ساخت فیلمش هیچ کمکی از هیچکس دریافت نکرده، گفت: من فیلمم را به تنهایی به مدت هشت سال ساختم، چون وقتی فیلمنامه را میخواندند، میگفتند غیرقابل باور است و راضی به همکاری نمیشدند و مجبور شدم صفر تا صد کار را خودم انجام دادم و هیچ عواملی جز بازیگر نداشتم. میدانیم که بازگشت به زمان طلایی دهههای ۶۰ و ۵۰ در سینمای کودک و نوجوان سخت است اما رقم زدن دهه طلایی دیگری غیرممکن نیست اما نیاز به صرف وقت و سرمایهگذاری و درک روحیات کودکان دارد. کارگردان فیلم ملکه آلیشون با یادآوری اینکه کار کردن در سینمای کودک و نوجوان بهدلیل تصویر دنیای کودکان و نوجوانان که همراه با تخیل است، کار سختی است، یادآوری کرد: اگر بخواهیم واقعا کاری کنیم که ذهنیت بچهها را به تصویر بکشیم و بچهها از چیزایی که میبینند، تجربه کسب کنند، کارگردانان باید تمام قدرت، هنر و سرمایه خود را باید چندبرابر کنند. البته مشکل فیلمنامه هم در فیلمهای کودک و نوجوان به چشم میخورد و فیلمنامهنویسی ضعف همیشگی ما بوده است.
راهکارهای دور کردن سینمای کودک از گوشهنشینی
با توجه به آنچه بیان شد؛ بهرغم اینکه سینمای کودک و نوجوان امروز فروش خوبی در گیشه دارد؛ همچنان با مشکلاتی دست به گریبان است. اولین مورد مربوط به فقدان حمایت درست مالی و معنوی به معنای نبود درک درست متولیان سینمای کودک و نوجوان و نداشتن برنامه مشخص در این زمینه است. از طرف دیگر بسیاری از فیلمسازان کودک ما وقتی به این نهادها مراجعه میکنند، معمولا یا با در بسته یا مثنوی هفتادمن فقدان بودجه روبهرو میشوند و حتی گاهی این نهادها حاضر نمیشوند فیلم فیلمساز کودک را ببینند. متأسفانه تنها زمانی که فیلمساز با بودجه و سرمایهگذاری شخصی در جشنوارهها شرکت میکند و جایزهای میگیرد و جریانساز میشود شاید گوشه چشمی داشته باشند. این یکی از مهمترین عواملی است که یک فیلمساز انگیزهاش را برای فیلمسازی از دست میدهد و مجبور میشود برای گذران زندگی به فیلمنامههای دیگری که در آن کودکان محور نیستند، روی آورد. دومین مورد نیز مربوط به لزوم حمایت از فیلمسازان جوان است که باید به این فیلمسازان که فاصله سنی کمتری با کودکان دارند، اعتماد کنیم و در کنار جوانان از مشورت با فیلمسازان کودک هم بهره بگیریم. بهره گرفتن از جوانان فیلمساز به جهت اینکه انگیزه بیشتری برای فیلمسازی دارند و با فضای ذهنی کودکان امروز با بهره هوشی بیشتر از کودکان دیروز آشنا هستند، ارزشافزودههای زیادی برای سینمای کودک و نوجوان دارد. سومین مورد هم به کمبود نیروی متخصص برای ساخت آثار پویانمایی برمیگردد؛ چرا که ساخت پویانمایی کار گرانی است و نیاز به ردیف بودجه و حمایت از نیروی انسانی دارد تا بدون دغدغه از حقوق شغلی بتوانند به مسیر تولید آثار ادامه دهند.