به گزارش جام جم آنلاین، در دوران گذار نظم جهانی هر یک از قدرتهای بزرگ و متوسط در تلاشاند با افزایش ظرفیتهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی خود در شبکههای منطقهای- بینالمللی، جایگاه خود را در نظم آتی نظام بینالملل ارتقا بخشند. تعریف و عملیاتیسازی کریدورهای زمینی- ریلی- دریایی- هوایی با هدف ایجاد ارتباط اقتصادی میان قارههای مختلف یکی از روندهای کلیدی برای افزایش بیشینهسازی قدرت دولتها به شمار میرود.
از سال 2013 میلادی تاکنون جمهوی خلق چین با سرمایهگذاری بر روی طرح «یک کمربند- یک جاده»، قریب به 70 کشور جهان را در مسیر «راه ابریشم دریایی» و «کمربند اقتصادی راه ابریشم» قرار داده است. طبق آمارهای منتشر شده، طرف چینی از سال 2008 تا 2021 میلادی بیش از 240 میلیارد دلار برای تحقق این پروژه سرمایه گذاری کرده است.
بسیاری از کارشناسان معتقدند، با تکمیل شدن این طرح پکن فرصت خواهد داشت گامبهگام مسیر اقتصادی را در خدمت اهداف ژئوپلیتیکی و امنیتی در برابر غرب به کار بندد. همین موضوع سبب شده است آمریکا و متحدان سنتی آن در منطقه ایندوپاسفیک با ارائه ابتکاری جدید به نام مسیر «هند- عرب- مدیترانه» رقیبی جدید در برابر کریدور چینی ایجاد و از میزان اهمیت آن در میان مدت بکاهند.
دهلینو، پایتخت هند (بهارات) در روزهای نهم و دهم سپتامبر میزبان اعضای «گروه 20» بود. دو دستور کار مهم این نشست پرداختن به موضوعات زیست محیطی و ایجاد کریدور انتقال کالا- انرژی از منطقه شبه قاره هند به اتحادیه اروپا اعلام شد. این کریدور قرار است در مسیری 8 هزارکیلومتری بنادر شرقی هند را به شهر هامبورگ در قلب اتحادیه اروپا متصل کند.
به گفته کارشناسان، با عملیاتی شدن این ایده زمان حملونقل از جنوب آسیا به اروپای مرکزی تقریباً نصف خواهد شد. کشورهای کلیدی در این مسیر هند، پادشاهی سعودی، امارات عربی متحده و اردن خواهند بود. همزمان با رونمایی قدرتهای جهانی- منطقهای همسو با آمریکا از این کریدور ارتباطی، جیک سالیوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید مسیر «هند- عرب- مدیترانه» را نشان دهنده اراده واشنگتن برای سرمایه گذاری گسترده در کشورهای منطقه با هدف ایجاد قطب اقتصادی جدید اعلام کرد.
شواهد موجود نشان می دهند آمریکا برای مهار مهمترین رقیب خود در نظام بینالملل روی سیاست به حاشیه راندن مهمترین طرح پکن، یعنی کریدور «یک کمربند- یک جاده» دست گذاشته است. پیش تر واشنگتن برای دور کردن دولتهای اروپایی- آسیایی از پکن از امنیت، تبلیغات سیاسی-رسانه ای و تهدید اقتصادی به عنوان ابزارهای سلبی بهره میبرد؛ اما پس از رونمایی آمریکا، هند و کشورهای عربی از این طرح ارتباطی به نظر میآید ساکنان کاخ سفید برای مقابله چینیها به ایدههای ایجابی روی آورده اند.
سال گذشته در اجلاس «گروه هفت«، قدرتهای غربی تصمیم گرفتند در قالب طرحی 600 میلیارد دلاری به مقابله با ابتکار «یک کمربند- یک جاده» بروند. ترجمان تغییر سیاست دولتهای حوزه یوروآتلانتیک آن است که برای مقابله با ایده اقتصادی نمیتوانند از ابزارهای سنتی مانند قدرت نظامی یا تحریمهای اقتصادی بهره ببرند، بلکه مجبورند همپای چین به توسعه زیرساختهای حیاتی و مسیرهای ارتباطی کشورهای در حال توسعه کمک کنند.
در میانه کارزار کریدورها، به نظر میآید قدرتهای متوسط منطقهای پیروز نهایی نبرد را مشخص خواهند کرد. شاید بزرگترین اشتباه آمریکاییها برای ترسیم مسیر کریدوری «هند- عرب- مدیترانه» عبور نکردن آن از کشورهای بزرگ منطقه مانند ایران، عمان، عراق و ترکیه باشد. این دولتها به شکل مستقیم- غیر مستقیم در مسیرهای اصلی- فرعی ابتکار «یک کمربند- یک جاده» قرار دارند و قرار است کالاهای چینی را از شرق به سمت بازارهای اروپایی و آفریقایی هدایت کنند.
چشم پوشی واشنگتن از همکاری با کشورهای فوق به معنای آن است آمریکاییها علاقهمند به ایجاد بلوکهای جدید اقتصادی و سپس تشدید جنگ ژئوپلیتیکی در غرب آسیا هستند. به عبارت دیگر، آمریکاییها قصد دارند جلوی ایجاد غرب آسیای متحد را با ایجاد اختلاف و خارج کردن دولتهای مهم از مسیر ترانزیتی بگیرند.
در این میان برخی دولتها مانند عربستان و امارات با قرار گرفتن در مسیر کریدورهای چینی و آمریکایی سعی می کنند به قطب اصلی ترانزیت در منطقه خلیج فارس بدل شوند. البته دنبال کردن این سیاست به مثابه راه رفتن بر لبه تیغ ارزیابی میشود و هر لحظه ممکن است یکی از قدرتها تصمیم به تنبیه و خروج آنها از مسیر اصلی بگیرد.
بهره سخن
تجربه ثابت کرده در فرآیند ظهور و سقوط قدرتهای بزرگ افزایش قدرت اقتصادی و تسلط بر مسیرهای تجارت منطقهای و بینالمللی یکی از مؤلفههای کلیدی بوده است. هماکنون آمریکا به عنوان قدرت رو به افول و چین به عنوان قدرت در حال ظهور با افزایش سرمایهگذاری زیرساختی- ترانزیتی در کشورهای آسیایی، آفریقایی و اروپایی سعی می کنند بر شاهراههای حیاتی در اقیانوسها، دریاها، تنگهها و مسیرهای زمینی تسلط یایند تا به این وسیله مدل جدیدی از هژمونی را این بار بر پایه تجارت بین المللی بازتعریف کنند.
در این میان قدرتهای متوسط منطقهای و دولتهای آونگی سعی می کنند با نزدیک شدن به هر یک از دو بلوک (یا هر دو) به محل جذب سرمایه و فناوری و لنگرگاه مسیرهای ارتباطی شمال- جنوب، جنوب- جنوب و شرق- غرب تبدیل شوند. تثبیت جایگاه کشورها در این مسیرهای ارتباطی علاوه بر تضمین آینده آنها در اقتصاد جهانی، موجب بهبود وضعیتی امنیتی شان در برابر تهدیدات منطقهای و فرامنطقهای خواهد شد.
با قرار گرفتن ایران در مسیر زمینی طرح یک کمربند- یک جاده یا کریدور شمال- جنوب مورد توجه ویژه قدرتهای جهانی همچون چین، هند و روسیه قرار خواهد گرفت. برهمین اساس تهران میتواند در ترتیبات امنیتی این کشورها قرار بگیرد و افزایش توان پدافندی کشور را در دستور کار قرار دهد.
منبع: راهبرد معاصر
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد