مداحان جاودانه که نام‌شان در عزای حسینی طنین‌انداز است

نوحه تو آبروی من است

حفظ سنت‌ها باید یکی از اصول زندگی معاصر باشد، اما چه کنیم حلقه گمشده‌ای است که امروز کمتر شاهد آن هستیم. به طور قطع حفظ میراث ناملموسی همچون نواها و نوحه‌ها می‌تواند به عنوان راهکاری باشد تا از انحراف شیوه‌های نوین مرثیه‌سرایی جلوگیری کند و تلاشی باشد تا جایگاه نوحه‌خوانی در میان عموم مردم که شیفته ائمه اطهار هستند، حفظ و بالاتر رود.
کد خبر: ۱۴۱۷۵۰۵
نویسنده بهمن لواسانی - گروه فرهنگ و هنر

نوحه‌ خوانی اصیل و استوار به داشته‌های موسیقی مناطق مختلف کشور، قدمتی به اندازه چند قرن دارد که متاسفانه برخی از آنها به دست فراموشی سپرده شده و فعالان حاضر این عرصه بدون آگاهی از این داشته‌ها، گاهی سطحی‌ترین نوع نوحه‌خوانی را به عزاداران ارائه می‌کنند.

آواهای مذهبی و مرثیه‌ سرایی در طول تاریخ کشورهای منطقه همیشه مورد توجه بوده، طوری‌که با پژوهش روی مکتوبات و دستنوشته‌های تاریخی که به هزاره قبل میلاد برمی‌گردد، می‌توان به اهمیت این بخش از فرهنگ مذهبی تمدن‌ بزرگ خاورمیانه واقف شد. نوحه‌خوانی تا همین چند دهه اخیر با توجه به دستاوردهای ارزشمند این فرم که حاصل یک تکامل چندصد ساله است، اجرا می‌شد اما باید گفت فضای ایجاد شده برای نوحه‌خوانی در دهه‌های اخیر کمرنگ‌تر شدن ریشه‌های آن و برخورد سطحی با این مقوله را در برداشته است. انتقال نوحه در سال‌های گذشته همچون دیگر فرهنگ‌های شفایی تمدن‌های شرقی به صورت سینه به سینه از استاد به شاگرد انتقال می‌یافت که این مهم موجب می‌شد ساختار آن کمترین آسیب را در طول سال‌ها متحمل شود و همچنان بر اصل خود پایبند باشد. اما امروز مهم‌ترین دغدغه موجود در نوحه‌خوانی آشنا نبودن مداحان با داشته‌های گذشته این فرم موسیقایی مذهبی است.

در گذشته مداح -نوحه‌خوان- ابیات کوتاهی را برای خواندن انتخاب می‌کرد و حاضران وی را همراهی می‌کردند که نوع فواصل و فرازو فرودهای آن بیشتر بر پایه دستاوردهای موسیقی سنتی ایران استوار بود، اما امروز می‌بینیم که مداحان با استفاده از ریتم‌های تند و اشعاری سطح پایین، نوحه‌خوانی می‌کنند و هرقدر هم که می‌گذرد، سیر نزولی در سطح کیفی نوحه‌های ارائه شده سرعت بیشتری به خود می‌گیرد. این تغییر ماهیت در سال‌های اخیر مورد، انتقاد رهبر معظم انقلاب و بسیاری از مداحان قدیمی است؛ بر همین اساس در این گزارش مروری می‌کنیم بر سبک‌های قدیمی عزاداری در مناطق مختلف که با تکیه بر اصالت‌های گذشته اما با نوآوری همراه بودند و همچنان جاودانه مانده و بخشی از حافظه شنیداری مردم دوستدار اهل بیت ایران شده‌اند.
   
نوای بوشهری وامدار یک مادر عاشق اهل‌ بیت

بدون شک یکی از شورانگیزترین عزاداری و نوحه‌سرایی‌های کشور، به خطه جنوب به ویژه بوشهر تعلق دارد. در جنوب به دلیل ماهیت فرهنگی این منطقه، نوحه‌خوانی با سازهای کوبه‌ای و دمام همراه است و اصالت نوحه‌خوانی متکی بر گوشه‌های موسیقی ایرانی است. در این خطه سال‌هاست نوحه‌خوانی به سبک دو مرثیه‌خوان اجرا می‌شود که اگرچه نزدیک به نیم قرن است که به دیار حق شتافتند، اما آیین و نوایی که از خود به جا گذاشتند، همچنان در جریان است.

محمد شریفیان و بعدها شاگردش جهانبخش کردی‌زاده(بخشو) نوحه‌خوانان تراز بوشهری هستند که سنتی را پا نهادند که همچنان در جنوب کشور ساری و جاری است. اما پیش از اینها نباید نقش یک مادر عاشق اهل بیت را که زمینه‌ساز شکل‌گیری این سنت جنوبی شد، نادیده گرفت. در بوشهر سنت قدیمی وجود دارد که مجالس روضه و تعزیه زنان همواره برپا می‌شود و شهربانو، مادر محمد شریفیان از جمله روضه‌خوانان بوشهری بود که در تربیت و شکل‌گیری نوای بوشهری نقش بی‌بدیلی داشت.  

محمد شریفیان متولد سال۱۳۰۳ بود و سال۱۳۵۰، زمانی که در میانسالی قرار داشت، در مراسم سومین روز شهادت کربلاییان، زمانی که روضه امام‌حسین(ع) می‌‎گفت جان به جان‌آفرین تسلیم کرد. او شاعر، نوحه‌خوان و یکی از چهره‌های اصیل موسیقی استان بوشهر بود. شریفیان از همان دوران کودکی به موسیقی دیار خود علاقه‌مند شد و با دقت زیاد سعی در فراگیری آن کرد و سرانجام با پشتکار و استعدادی که در این زمینه از خود نشان ‌داد، در ردیف بهترین نوحه‌خوان‌های بوشهر قرار گرفت. وی به‌دلیل نوحه‌سرایی و نواسازی در موسیقی مذهبی و نیز تسلط و بداهه‌خوانی در مراسم سینه‌زنی نزد مردم شهرت فراوانی داشت. تسلط او در مراسم سینه‌زنی هنوز در خاطره مردم این مرز و بوم می‌درخشد.  

شریفیان با آهنگ‌های رایج زمان خود آشنایی کامل داشت و در بعضی موارد آنها را با شعری که خود می‌سرود چنان انطباق می‌داد و آن را با حزن و اندوه اجرا می‌کرد که ماهیت اصلی آهنگ برای شنونده قابل تشخیص نبود. با وجود این هم‌اکنون نیز تعداد قابل‌توجهی از نوحه‌های بوشهر که در مراسم سینه‌زنی خوانده می‌شود از آثار اوست و شعر و آهنگ حزین آنها در نوحه‌خوانی هنوز برای دوستدارانش تازگی دارد و گیراتر از هر شعر و مرثیه‌خوانی جدیدی است.

شریفیان پیش از نوحه‌خوانی، نوازنده سازهایی مانند: نی‌جفتی، فلوت و ضرب بود و در خیام‌خوانی، از سنت‌های جنوبی کشور هم چیره‌دست بود. شریفیان با بیشتر مراسم‌ها و آیین‌های بوشهر آشنایی کامل داشته و مراسم شام‌غریبان، صبحدم، بیت‌خوانی، پامنبری، ذکر و حتی شبیه‌خوانی حضرت زین‌العابدین را به‌خوبی اجرا می‌کرد. او در شروه‌خوانی نیز یکی از بهترین شیوه‌ها را دارا بوده و افسون آهنگ شروه‌اش تا هنوز نیز مورد تقلید شروه‌خوانان بوشهری است اما ویژگی اصلی این نوحه‌سرای اباعبدا... را باید در زمینه انتقال تجربه‌اش دانست، زیرا شریفیان هرگز مایل نبود که علاقه‌مندان از اندوخته‌ها و یافته‌های هنری‌اش بی‌بهره بمانند. بر همین اساس به تربیت جهانبخش کردی‌زاده معروف به «بخشو» که از معروف‌ترین و خوش‌صداترین نوحه‌خوانان بوشهر، که از اقوامش بود همت گمارد.
   
بخشو و تکامل سنت بوشهری

جهانبخش کردی‌زاده یا همان بخشو در راه تکامل بن‌اندیشه شریفیان همت گماشت و چنان سنت نوحه‌خوانی در بوشهر را شکل داد که به سایر مناطق جنوبی کشور نیز سرایت کرد. بخشو متولد سال ۱۳۱۵ بود و همچون شریفیان در جوانی ترک دیار فانی کرد. او در نوحه‌خوانی صاحب سبکی خاص و صدای استثنایی در عزاداری و سینه‌زنی سنتی بوشهر بود و موجب معرفی این نوع شیوه عزاداری، در سطح کشور و جهان شد.بسیاری از اهل فن حنجره بخشو را از معدود حنجره‌های استثنایی دنیای خوانندگی می‌دانند، در حدی که آوازه اجرای بی‌نظیرش باعث شد تا علاقه‌مندان زیادی از کشورهای حوزه خلیج‌فارس و حتی موسیقیدانان اروپایی برای شنیدن صدای دلنشین او به بوشهر کشیده شوند. وی علاوه بر اجرای زیبا و بی‌نقص نوحه‌ها و مرثیه‌های سنتی بوشهر در اجرای شروه، چاوش‌خوانی، مناجات‌خوانی، صبحدم‌خوانی، بیت‌خوانی، جنگ‌نامه‌خوانی، مصیبت‌خوانی و خیام‌خوانی نیز از تبحر خاصی برخوردار بود. از نکات برجسته اجرای کردی‌زاده علاوه بر حجم صدا و زنگ حزین و گیرای نوایش می‌توان به تسلط در اجرای اوج و فرودها و تحریرهای بی‌نقصش در نوحه و واحدخوانی اشاره کرد.با وجود زندگی کوتاه کردی‌زاده اما بسیاری از سبک نوحه‌‌خوانی او الهام گرفتند. ازجمله آهنگ معروف «ممد نبودی ببینی» که بعد از آزادسازی خرمشهر در سال ۱۳۶۱ و به یاد محمد جهان‌آرا، توسط حسین فخری و غلامعلی کویتی‌پور خوانده شد. ملودی و سبک این ترانه کاملا مشابه نوحه «لیلا بگفتا ای شه لب تشنه کامان» است که توسط جهانبخش کردی‌زاده خوانده شده بود. از همین روست که صدای جهانبخش کردی‌زاده «بخشو» به‌عنوان صدای ماندگار در فهرست آثار معنوی و ناملموس ملی کشور به ثبت رسیده ‌است.
   
آنان که اذن خدا را جاودانه کردند

حالا اگر از خطه جنوب به شمال غربی ایران بزرگ برویم با خاندانی روبه‌رو می‌شویم که نوحه‌خوانی به زبان آذری را چنان جلا دادند که علاوه بر تداوم سنت‌شان هنوز کسی نتوانسته به سوز صدای این خاندان مرثیه‌سرا نزدیک شود. خاندان مؤذن‌زاده بی‌شک قطبی در مرثیه‌سرایی ایران هستند، هرچند شهرت‌شان به‌خاطر صوت ملکوتی آنان برای اذان‌گویی بر یادها مانده است.
   
سه نسل خوش صدا

سر سلسه این خاندان، فرج مؤذن بود که به‌عنوان قدیمی‌ترین مؤذن شناخته شده در ایران از او نام می‌برند. اما عبدالکریم مؤذن‌زاده، فرزند او بود که در نوحه‌خوانی به زبان آذری شیوه‌های نوینی را پایه‌گذاری کرد.

تسلط بر دستگاه‌های موسیقی ایرانی، آذری و عشق و ارادت مردم اردبیل به امام حسین(ع) به‌ویژه قمر بنی‌هاشم، باعث شد تا نوای کریم مؤذن‌زاده آنچنان زبانز‌د شود که خیلی زود در میان آذری‌زبانان سایر نقاط کشور و حتی پایتخت نیز طرفدار پیدا کند.

تسلط کریم مؤذن‌زاده به موسیقی آنقدر بود که در اذان‌گویی شیوه‌ای بدیع با تحریرهایی ملکوتی برای ذکر نام حق و دعوت مردم به فریضه نماز برگزید تا یکی از جاودانه‌ترین اذان‌گویان ایرانی شود. از همین رو او اولین کسی بود که نخستین بار سال۱۳۲۲ در رادیو اذان گفت و سال‌هاست که گاهی این اذان قدیمی که حتی از کیفیت مطلوبی نیز برخوردار نیست از رادیو بازپخش می‌شود و دل و جان مردم را صفا می‌دهد.

اما جدا از دستاوردهای کریم موذن‌زاده در عرصه مداحی باید به امتداد جریان فرهنگی که در تربیت فرزندانش باقی گذاشت، نگاه کنیم. کریم‌زاده پدر، دو فرزند با نام‌های رحیم و سلیم تربیت کرد که هنوز آوازه آنها در سراسر ایران باقی است.

رحیم مؤذن‌زاده که همه با صدای اذان او آشنایی دارند و همه روز آن را می‌شنویم در کودکی کنار پدر به تحصیل قرآن و دستگاه‌های موسیقی ایرانی پرداخت و پس از فراگیری اصول آواز و اذان‌گویی همراه پدرش در مسجد اردبیل و گاهی در شهرهای اطراف محل سکونت به‌خصوص تالش به اذان‌گویی و نوحه‌خوانی مشغول بود. پس از سکونت پدرش در تهران، رحیم موذن‌زاده به منظور تحصیل حوزوی به شهر قم رفت و به فراگیری دروس خارج فقه مشغول شد و ظهرها در حرم حضرت فاطمه معصومه(س) اذان می‌گفت.

همین عزیمت به تهران و قم باعث شد تا آوازه رحیم همچون پدرش در ایران طنین‌انداز شود و پس از درگذشت پدرش در سال ۱۳۲۹ از ۲۵سالگی به تهران آمد تا جای خالی پدرش را پرکند.

۵۰سال اذان‌گویی و مداحی اهل‌بیت سبب شد تا سال ۱۳۸۶ اذان رحیم موذن‌زاده اردبیلی به‌عنوان میراث معنوی کشور به ثبت برسد. اما کوچک‌ترین عضو این خاندان سلیم گرچه مثل پدر و برادرش به‌خوبی بر قرآن و دستگاه‌های موسیقی ایرانی تسلط داشت اما راه دیگری را برگزید تا نام خود را در مداحی جاودانه سازد.

سلیم مؤذن‌زاده اردبیلی، یکی از مشهورترین مداحان ایران محسوب می‌شود که به زبان‌های ترکی، فارسی و حتی عربی هم مرثیه‌سرایی کرده است. او که متولد ۱۳۱۵ در اردبیل بود از سال‌های جوانی در ایام دهه محرم بیشتر در مساجد و حسینیه‌های شهرهای اردبیل، تبریز و در دهه‌های آخر عمر در مساجد تهران به مداحی و نوحه‌خوانی می‌پرداخت.

به گفته این مداح اهل‌بیت، او به‌طور متوسط روزانه پنج ساعت از عمر خود را صرف مداحی می‌کرد و بیش از ۱۵۰۰دقیقه از مداحی‌های او ضبط شده و موجود است.

سلیم، صدای خوب خاندانش را برای مدح عاشورائیان به ویژه حضرت عباس (ع) وقف کرد و جنبه‌های نوینی را به مداحی افزود همانگونه که خودش توصیف می‌کرد: «مداحی از رشته‌های هنری ظریف است که ملاحت، زیر و بم آهنگ، ادای کلام و تحریرهای مناسب لازمه این هنر است». در سال ۱۳۹۸ نیز شیوه مداحی، نوحه‌خوانی، مولودی‌خوانی و مناجات‌خوانی سلیم مؤذن‌زاده اردبیلی در فهرست آثار ناملموس کشور به ثبت رسید.
   
مجاور امام رضا(ع) و تداوم نوحه‌خوانی مکتب سراج

حال اگر از غرب کشور به شرق عزیمت کنیم و به شهر ثامن‌الحجج‌(ع) می‌رسیم که در شیوه‌های مداحی آوازه دارند. در این شهر آنقدر مداح اهل بیت زیاد است که انتخاب یکی از آنها بسیار سخت است. اما چون در این گزارش بر تربیت شاگردان تاکید داریم، به نامی پر آوازه در مداحی و تربیت مداحان در این شهر می‌رسیم. مداحی که از رانندگی کامیون و بعد فرنی‌فروشی در نزدیکی حرم امام هشتم، مغازه‌ای آرد فروشی در دروازه‌ قوچان (میدان توحید فعلی) مشهد باز کرد و در همین مغازه بسیاری از شاگردانش را که امروز پیرغلامان اباعبدا... هستند را آموزش داد. او همیشه در مجالس امام حسین(ع) در کنار شاگردانش می‌نشست و پس از مداحی ضمن تشویق آنها بازهم نکاتی را به آنها گوشزد می‌کرد.

غلام‌رضا آذر حقیقی با تخلص «آذر»، شاخص‌ترین نوحه‌خوان سنتی مشهد است. او متولد سال ۱۲۸۰ در روستای کاهوی مشهد بود و با این‌که سواد چندانی نداشت، طبع شعرش برای مرثیه‌سرایی امام حسین(ع) گل کرد و به شاخص‌ترین چهره نوحه‌خوان سنتی مشهد بدل شد و به تربیت نسلی از جوانان نوحه‌خوان مشهد پرداخت. صدای گرم و حزن نوای آذر هنوز هر محرم، طنین‌انداز است و سبک نوحه‌خوانی او که بخشی از هویت عزاداری‌های مشهد قدیم است امروز حکم گوهر شب‌چراغ را در این شهر دارد. پیرغلامان امروز مشهد هروقت یاد آذر می‌کنند به این جمله تاکید دارند که مرحوم آذر هیچ‌گاه نوحه بدون گریه نسروده است؛ نوحه‌هایی سلیس که عین روایت مقاتل است و با زیباترین وزن‌ها به رشته نظم درآمده‌اند و هنوز دستک‌ها یا همان دفتر‌های نوحه‌اش، بین طرفداران یا شاگردانش باقی است. ‌آذر همت عجیبی در تربیت شاگرد داشت و در سال ۱۳۲۳ اقدام به تاسیس هیات نوحه‌سرایان علیا کرد که هنوز از معدود‌ شاگردانش در تداوم این هیات تلاش می‌کنند. اما آوازه شهرت آذر به واسطه محمد‌ابراهیم مهزیار در مشهد پدید آمد. او که خود نوحه‌خوانی بی‌نظیر در جوار حرم امام رضا بود و صدایش در ایران نمونه نداشت، ابتدا اشعار آذر را درمرثیه‌سرایی استفاده کرد و این همنشینی باعث شد تا آذر نیز در مداحی به چهره‌ای بدل شود که همه مجاوران حرم با نوای او به پیشواز محرم می‌رفتند .  اما حاجی آذر همچون محمد‌ابراهیم مهزیار در سبک ارائه مداحی، پیرو بی‌بدیل‌ترین نوای نوحه‌خوانی اباعبدا... یعنی رضا سراج بودند که آوازه‌اش هنوز در ایران و عراق جاری است. مداحی که پس از عزیمت به کربلا در جوانی دل از این شهر برنکند و آنقدر نوحه‌خوانی‌اش مورد توجه قرار گرفت که در جوار حرم امام حسین غرفه‌ای به او داده شد و هر ایرانی که به کربلا می‌رفت سبک مداحی از او فرا می‌گرفت و به شهرهای مختلف می‌برد که حاجی آذر یکی از ادامه‌دهندگان راه سراج در مشهد و جاودانه کردن مداحی سنتی او‌بودند.

پیرغلامان تهرانی

اما در پایان نمی‌توان از چهره‌های مطرح مداحی تهران گذشت. تهران به دلیل پایتخت‌بودن، مامنی برای تمام قومیت‌های ایران است که در عزاداری‌های خود سبک‌های مختلف مداحی را تداوم دادند.

یکی از این نام‌ها حاج‌اکبر ناظم، مداح نام‌آشنا برای تمامی هیأتی‌هاست. حاج‌اکبر ناظم، با نام اصلی «اکبر ده‌باشی» سال‌ها در منطقه بازار تهران در مراسم چارپایه‌خوانی در روزها و شب‌های تاسوعا و عاشورا حاضر می‌شد؛ آن هم در دورانی که مأموران رژیم شاهنشاهی در پی تعطیلی هیأت‌های عزاداری و دستگیری مداحان بودند. نفس او آن‌قدر پاک بود که هر کسی در روزهای ماه محرم از بازار تهران عبور می‌کرد یا در هیأت قنات‌آبادی‌ها حاضر می‌شد، با صدای حاج‌اکبر محبت امام‌حسین(ع) در قلبش احیا می‌شد و شور حسینی او را فرا می‌گرفت.

یا حاج‌احمد شمشیری، پیرغلام اهل بیت هم که توانایی بسیاری در حفظ شعر داشت و همیشه سعی می‌کرد در مراسم اشعار مداحی را از حفظ بخواند. حاج‌احمد شمشیری، عمر خود را وقف خدمت به هیأت اباعبدا...‌الحسین(ع) کرد و در کنار مداحی، با سرایش شعر نیز مأنوس بود. احمد شمشیری که در اصل احمد شمشیرگران نام داشت، سال ۱۳۰۷ در محله گذر لوطی‌صالح تهران متولد شد. این پیرغلام حضرت اباعبدا...الحسین(ع) نزد شاعرانی همچون صغیر اصفهانی، خوشدل تهرانی، مرحوم هادی رنجی، مرحوم پرتو بیضایی و مشفق کاشانی شاگردی کرد. شاگردی و همنشینی با صغیر اصفهانی باعث شد احمد شمشیری علاوه بر این که یک مداح توانمند بود، خود نیز شعر بگوید.این پیرغلام اهل بیت در هیأت‌های مهدیون، فاطمیون، قائم آل محمد(عج)، حضرت رقیه(س) و ابوالفضلی‌های غرب تهران به‌طور ثابت برنامه اجرا می‌کرد. 

یا مرحوم احمد دلجو، پیرغلام حضرت اباعبدا...الحسین(ع) که در محله خیابان خراسان تهران هنوز آوازه‌اش در جریان است. او که به شغل پارچه‌فروشی اشتغال داشت نزد پدرش حاج‌مرتضی دلجو و پدر همسرش مرحوم حاج محمد علامه شاگردی کرد و در هیأت پیروان انقلاب مهدی، صنف بزازان و صنف کفاشان به طور ثابت مدیحه‌سرایی می‌کرد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
اجتهاد زنان سیره عُقلاست

درگفت‌وگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کرده‌ایم

اجتهاد زنان سیره عُقلاست

نیازمندی ها