این که برخی افراد معلومالحال فضای کنسرت لیان را به سویی هدایت کردند که پروژه شکستخورده تعطیلی فضاهای فرهنگی و هنری را دوباره کلید بزنند. اگرچه این موضوع با پیام عذرخواهی محسن شریفیان میرفت که پایان یابد، اما با وایرالشدن فیلم این حرکات ناشایست و مغایر با قوانین کشور باعث شد ساحت موسیقی ایران دچار مخاطره شود.
این رویدادهای نامیمون، گرچه تحت کنترل بوده و با حمایت همهجانبه ماموران انتظامی، با کمترین هزینهای به پایان میرسد اما از آن جهت که بر آرامش و آسایش مخاطبانی که برای دوری از خستگیهای روزانه با صرف هزینه دل به هنر موسیقی میسپارند صدمه میزند، بر این شائبه که گرمشدن بازار کنسرتها و رونق دوباره موسیقی در کشور انگار به مذاق آنهایی که از سال گذشته تمام تلاش خود را کردند تا جریان عادی زندگی مردم را مختل و آرامش را از جامعه سلب نمایند، خوش نیامده است.سناریویی که با هنجارشکنیهای محدود در میان خیل گسترده کنسرتهایی که هرشب برگزار میشوند، شروع و با برجستهسازی آنها در فضای مجازی و حتی برخی رسانههای رسمی داخلی و بهویژه خارجی، گستره جغرافیایی میگیرند و با اقدامات برخی جریانات خودسر درمیآمیزند تا در نهایت به اتفاقاتی تلخ به نام تعطیلی کنسرتها بینجامند.
محرکهای یک اتفاق که باید به آنها توجه کرد
یکی از نکات مورد توجه و تاکیدی که درباره کنسرتها باید در نظر داشت، توجه و تاکید برخی رسانههای خارجی مثل بیبیسی فارسی، اینترنشنال، من و تو و برخی افراد حقیقی شاخص به موضوع کنسرتها و شادی بیوقفه مردم در آنهاست. آنهایی که در ظاهر خود را دلواپسان مردم دیدهاند اما در عمل همواره مواضع ضدی ایرانیشان روشن شده و با تدابیر مسئولان تیرشان در حوادث مختلف به خطا رفته و فرافکنیها و دروغپراکنیهایشان نتیجهای در بر نداشت.این آرامش ستیزان که در حوادث سال گذشته با صرف هزینههای هنگفت وارد میدان شدند اما نتوانستند به همدلی و وحدت عمومی، خدشه وارد کنند، حالا در جدیدترین فعالیت خود، شادی و نشاط مردم را نشانه گرفتهاند. آنها این روزها هنرمندانی را که داوطلب اجرا و ارائه اثر خود هستند با هجمههای گستردهای روبهرو میکنند. به مردمی که برای حضور در نمایشها، فیلمهای سینمایی و کنسرتها میروند، توهین کرده و با ایجاد حساسیت درباره رویدادهایی مثل شادی و رقص در کنسرتها در تلاش برای درگیر کردن مردم با یکدیگر هستند. نمونه این شیوه رفتاری را میتوان در توییت چند روز قبل از حادثه در کنسرت لیان دید: «رقص و شادی در کنسرت لیان در تالار وحدت، تحت نظارت حراست... نمایی از واقعیت پلورالیسم امروز جامعه ایران و مبارزه شکست خورده جمهوری اسلامی با سبکهای زندگی غیر فقاهتی فقهای قشری.» این توییت و مطالب مشابه دیگر از سوی آنهایی که بیشک در پی تحریک مردم هستند، تاثیرگذار است. چه آنهایی که با شعارهای ضدحکومتی در کنسرت سعدآباد شادی را از مردم زدودند وعزتا... ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی و گردشگری ایران عنوان « گروه فشار جدید» را برای آنها بهکار برد.
ستاد بحران زا
از آنچه گفته شد ما با گروهی روبهروییم که باید هرچه سریعتر برای آنها یک برنامهریزی درست و هدفمند انجام داد:گروه اول خارج نشین هستند که همواره از هر آب گلآلودی برای ماهیگیری استفاده میکنند و مهمترین چالش روزشان آرامش و آسایش در ایران است. آنها از هر فرصتی بهره میبرند تا فضای کشور را با بحران روبهرو کنند. حال این مسأله میخواهد نحوه همیاری و همکاری در یک زلزله یا سیل باشد یا شرکت گروهی از مردم در یک کنسرت. گروه دوم نیز سادهلوحانی هستند که تحت عناوینی چون جو زده، مخالف، تندرو و ... در جامعه معرفی میشوند. این افراد در مسیر فکری رسانههای خارجی معاند و پیرو بدون جیره و مواجب دستورات آنها هستند. آنها نیز بهنوعی دیگر دشمن مردم هستند که ادعا میکنند با اقدامهای نامتعارف در مسیر حمایت از مردم گام برداشتهاند.
تعطیلی، حرکتی هدفمند
ایجاد شیطنت در یکیدو کنسرت میان دهها کنسرتی که هر شب در تهران برگزار میشود و استفاده رسانهای از آن، ترفندی است که دستهای پشتپرده اتفاقات ناآرامیهای سال گذشته در پی ایجاد آن هستند و تلاش میکنند به هر نحوی بر این خاکستر بدمند.
در نبود برخوردهای قانونی و عدم پیگیریها از سوی نهادهای نظارتی، بدون شک چنین اقداماتی در سایر هنرها هم تسری پیدا خواهد کرد و میتواند به تعطیلی هنر منجر شود. دقیقا تعطیلی هنر یکی از اهداف معاندین است زیرا هنر که کارکرد آرامشبخشی به جامعه دارد اگر رو به تعطیلی رود، روندی را ایجاد میکند که دوباره افسردگی در جامعه افزایش پیدا کرده و کنترل خشم در جامعه کمتر میشود و همین موضوع میتواند به ضامن نارنجکی در دست معاندین بدل شود.
چه باید کرد؟
باید بپذیریم شروع پرشور فعالیت سینماها، تئاترها و کنسرتهایی که این روزها به سرعت بلیتشان فروخته میشود و مردم سراسر کشور با شوق وصفناپذیر دل به آنها دوختهاند، به مذاق برخی خوش نمیآید. آنها از اینکه هنرمندان برای اجرای برنامه داوطلب میشوند، غمگینند. از اینکه سالنهای کنسرت، تئاتر، سینما و... پر میشوند، زجر میکشند. آنها نمیتوانند شادی را برای مردم ببینند، پس بر مسئولان لازم عینی است تا با یک شیوه قانونی بر این ترفند فائق آیند. نباید فراموش کنیم که تعطیلی برنامههای هنری ازجمله کنسرتها به ضرر اهالی هنر و مردم است چون فرصتهای شادی اجتماعی را از بین میبرد و بذر افسردگی را در جامعه میپراکند و در چنین جامعهای است که نارضایتی اوج میگیرد و فرصتطلبان به سمت ناهنجاریها خیز برمیدارند. متاسفانه آنچه ما در عمل میبینیم اینکه با نقصان قانونی در برخورد با قانونشکنان روبهروییم و لازم است در این خصوص برنامهریزی جدی صورت گیرد. بیشک وقت آن فرا رسیده که یکبار برای همیشه نقشه راه واحدی برای برگزاری برنامههای هنری بهویژه کنسرتها نوشته شود و همه مسئولان اعم از انتظامی، هنری، سیاسی و... ملزم به رعایت آن باشند. نقشه راهی که وظایف یک هنرمند، مجری، تالار، ماموران انتظامی و حتی مردم کاملا شفاف در آن قید شده باشد و ضمانت اجرایی ویژهای نیز برای متخلفان آن طراحی شود. فراموش نکنیم ساز ناکوک معاندین این بار علیه کنسرتهاست و اگر برای آن راهحلی نداشته باشیم این امکان وجود دارد که دایره نفوذش را به بخشهای دیگر بگستراند. زنگ خطری که حالا باید شنیده شود. فراموش نکنیم همانگونه که محسن شریفیان، نوازنده و پژوهشگر موسیقی در اواخر کنسرتی که با اختلال روبهرو شد، عنوان کرد: خط قرمز ما جغرافیای ایران است. ما برای ایران جنگیدیم و خون دادیم. اگر مردم ایران حالا در این سالن در حال تماشای یک فعالیت فرهنگی و خوشحال هستند، نتیجه همان استقامتها و رشادتهایی است که شده...
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد