نکته دیگر رشته تحصیلی و زمینه حرفهام بود. همه اینها باعث میشد من در کنار ویژگیهایی رشته تحصیلیام که تاریخ و هم پژوهش هنر بوده، با نگاهی که خاص نویسندگی، داستاننویسی و همچنین ویژه پژوهشگری و حتی مستندسازی است به پژوهش میدانی کتاب «اینجا سوریه است» و سپس با همان نگاه و ویژگیها به نگارش آن بپردازم. ضمن اینکه کارهای بینالمللی هم ایجاب میکند، مطالعات قبلی هم داشته باشم تا صفر کیلومتر وارد میدان نشوم. ولی با وجود همه این مسائل، نوع نگاهی که در زمان حضور در سوریه جنگزده برایم ایجاد شد، خیلی متفاوت با سفر قبل از جنگ به سوریه بود. گویی دریچهای جدید به رویم باز شده بود که باعث میشد تا از منظری به مسائل نگاه کنم که بیشتر نزدیک به واقعیات باشد.
اینکه یک زن بخواهد به کشوری مثل سوریه در وضعیت جنگ سفر کند، یک موضوع است و در عین حال همین زن، بخواهد سراغ زنان درگیر بحران در آن کشور برود، موضوع دیگری است. وقتی یک زن سراغ تحقیق، گفتوگو و پژوهش درباره یکموضوع برونمرزی برود، بالطبع مشکلاتی را به همراه دارد. چون بعضی از افراد موافق این موضوع نیستند. درباره رفتن من هم به سوریه، در ابتدا مخالفتهایی وجود داشت، اما با وجود این مسائل و البته برخی حمایتهای دیگر، موضوع سفر من با همه فراز و نشیبهایی که وجود داشت، بالاخره اتفاق افتاد. وقتی به زن به عنوان محور اصلی پژوهشتان نگاه کنید، یعنی به کل جامعه میپردازید. چون شما با پرداختن به موضوع زن، به کل خانواده میپردازید، وقتی هم خانواده را رصد میکنید. همین جریانسازبودن زنان بوده که باعث شده در کتاب «اینجا سوریه است» هم سراغ زنان به عنوان محور اصلی روایت در کتاب برویم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد