مثلا در حالی سازمان جشنواره در لاک انفعالی قرار دارد که وزیر ارشاد این وظیفه را برعهده گرفته و هر چند روزی یک خبر انرژیبخش از جشنواره در اختیار رسانهها قرار میدهد.
بیتردید اگر همین چند بار اطلاعرسانی وزیر نبود چه بسا دامنه شایعهپراکنی علیه «بود و نبود» جشنواره گستردهتر و خطرسازتر بروز و ظهور مییافت. آنچه بر عرصه و فضای (خصوصا هنری فرهنگی) کشور حاکم است، تبلور و جلوه عینی به قول «فوکو» گفتمان خشونت است. در بحران پشت سر گذاشته ثابت شد که شعار به ظاهر روشنفکرانه «با تو همعقیده نیستم اما جانم را میدهم تا تو حرفت را بزنی» عمیقا توخالی و بیمعناست و هرجا به نفع جریانی باشد از آن استفاده ابزاری میشود. بارزترین این راه و روش دیکتاتورمآبانه در قضیه «پرویز شهبازی» و خصوصا «پرواز همای» اتفاق افتاد و... بنابراین دست به عصا گرفتن سازمان جشنواره در مواجهه با لشکر فشار فضای مجازی حتما انتخابی هوشمندانه بوده است ولی این سیاست فقط تا مرز انتشار اسامی و فهرست آثار قابلتایید است اما تسری آن به تعطیلی هر مطلب و تحلیل و توضیحی، کمک به شق اول ماجراست.
یعنی در بیخبری و کماطلاعی گذاشتن رسانهها و مخاطبان، یاسپراکنی، دروغسازی، توهمپروری و رویابافی را گسترش میدهد؛ حال آنکه تولید و انتشار محتوای تبیینی و تحلیلی پیرامون در جریان بودن و پیشرفت امور جشنواره، بهمراتب اصلی منطقی و منبعث از بصیرت و تدبر تلقی میشود. اکنون آنچه بیش از موارد فوق اهمیت بسزایی دارد، اینکه آیا مدیریت و سازمان جشنواره تهدیدات ساری و جاری را در این سازوکار تبدیل به فرصت خواهد کرد یا مانند وضعیت معلق کنونی همهچیز را به «پوشش شایعهپراکنان» وا خواهد گذاشت؛ شیوهای از مدیریت که در ساختارهای مدرن به عقبنشینی در برابر ناراضیان منافعطلب و مهاجمان خشونتساز تعبیر میشود.
همواره بحرانهای اجتماعی در عین هزینهسازی و تهدیدکنندگی، فرصت مغتنمی برای ایجاد امکانات، تغییر روشهای عقبمانده به وضعیتی متعالیتر و رویش و تراوش خلاقیتهای بهینه پیش روی مدیریتها قرار میدهد. مثلا درنظر بگیرید که سینمای ایران در سالهای زیستش، با حرکتهای مارپیچ و فراز و فرودهایی، افق آرمانیاش مغایر با دیپلماسی کلان کشور بوده است، حتی رگههایی از آن تمامقد علیه این دیپلماسی تولید محتوا کرده است اما سازمان سینمایی در دوره جدید با تلاشهای آشکاری در سطح جهان و خصوصا منطقه و همسایگان (و روسیه) پیگیر تغییر سیاستها در نسبت با دیپلماسی دولت برنامهریزی کرده است و لذا تکلیفش با خودش روشن است. آیا جشنواره فیلم فجر نیز از شرایط بهوجود آمده به نفع ثبات و اقتدار این رویداد بهره خواهد برد تا بالاخره جشنواره از حالت «شتر گاو پلنگ» بودن ۴۰ سال گذشته رهایی یابد. (بحث را ادامه خواهیم داد)
روزنامه جام جم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گروسی: مشکل تیم روحی و روانی است
شاهین بیانی در گفتوگو با «جامجم»: