جلادان تراژدی ۱۶آذر چطور مدعی شدند؟

استکبارستیزی، شاخص جنبش‌های دانشجویی

امروز ۱۶آذر است. یادبود روزی که چهارماه پس از کودتای ننگین ۲۸مرداد۳۲ دانشجویان در اعتراض به سفر ریچارد نیکسون، معاون رئیس‌جمهور وقت آمریکا به ایران صدای تاریخ شدند و تجمعات اعتراضی برگزار کردند. حرکتی که البته از سوی ماموران رژیم پهلوی به خاک و خون کشیده شد و خاطره خونین آن تا همیشه در ذهن مردم ایران نقش‌بست.
کد خبر: ۱۳۸۹۷۷۰
نویسنده فتاح غلامی - گروه سیاسی

اکنون نزدیک به ۷۰ سال است که از عمر جنبش دانشجویی ایران می‌گذرد. در طول این هفت دهه تاریخچه این حرکت نشان می‌دهد دانشجویان طی این سال‌ها همواره در کنار بیان خواست‌های صنفی، خود را متعهد به طرح مسائل سیاسی و اجتماعی می‌دانند. تاکید بر مطالبه‌گری، بازخواست مسئولان، صراحت در بیان خواسته‌ها و پیگیری مجدانه در تحقق مطالبات دانشجویی و صنفی از جمله ویژگی‌های جنبش دانشجویی است. با این وصف، به نظر می‌رسد در برخی از مقاطع تاثیرگذاری برخی جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای خارج از دانشگاه و همچنین درگیر شدن تعدادی از دانشجویان با عواطف و احساسات باعث می‌شود در جریان فعالیت دانشجویان با رویکرد‌هایی مواجه شویم که با اهداف اصلی آرمان‌خواهانه آن‌ها تفاوت اساسی دارد. وقوع برخی اتفاقات تلخ در تعدادی از دانشگاه‌های کشور که به عرصه‌ای برای صف‌آرایی جریان‌ها و گروه‌های دانشجویی با سلایق مختلف به‌ویژه در جریان اغتشاشات و آشوب‌های اخیر تبدیل شد رهاوردی جز سوءاستفاده جریان‌های بیرون از دانشگاه و حتی گروه‌های معاند داخل و خارج از کشور نداشت. طبعا عزم مسئولان کشور در ایجاد شرایطی برای مفاهمه و فراهم‌آوردن موقعیت‌ها و ظرفیت‌هایی برای شکل‌گیری تجمعات دانشجویی و استقبال مقامات عالی کشور برای برگزاری نشست‌های دوجانبه با دانشجویان و برقراری دیالوگ و گفتگو میان جریان‌های دانشجویی با حاکمیت، زمینه مناسبی را برای فعالیت‌های دانشجویان فراهم کرده است تا هم مسیر مطالبه‌گری را با همان جدیت پیشین ادامه دهند و هم مرز خود را با گروه‌های فرصت‌طلب خارج از محیط دانشگاهی مشخص کنند.

تاریخ یک تکاپوی مسئولانه دانشجویی

در سراسر این تاریخ ۷۰ساله دانشجویان بر عدالت‌خواهی و آزادی تاکید داشتند. سرآغاز این حرکت‌ها از همان ابتدای شکل‌گیری مشروطیت شروع شد که محصلان مدارس عالی دارالفنون با تحصن، مقاله‌نویسی و سخنرانی با مشروطیت‌خواهان همراه شدند. سنگ‌بنای دانشگاه تهران که نهاده شد دانشجویان در همان دوره یکه‌تازی رضاشاه، نسبت به نبود فضای آزاد در دانشگاه اعتراض داشتند. جنب‌وجوش حرکت‌های چپ همزمان با تکاپوی مارکسیست‌ها در اتحاد جماهیر شوروی در فضای دانشگاه نمود بیشتری داشت، اما با حضور دانشجویان مسلمان و همین‌طور برگزاری نشست‌ها و جلسات فرهنگی انقلابیون دانشگاهی و حوزوی ورق برگشت. در دوران ملی‌شدن صنعت نفت جریان‌هایی که دل در گرو اتحاد نیرو‌های ملی و مذهبی داشتند تحرکاتی را برای برقراری عدالت اجتماعی آغاز کردند. سرنگونی دولت مصدق در جریان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ فضایی سنگین را بر سپهر سیاسی و اجتماعی ایران حاکم کرد، اما در شرایطی که نیرو‌های پرتلاش سیاسی همچنان در شوک برقراری دوباره نظام دیکتاتوری آن‌هم از نوع خشن آن بعد از کودتا بودند دانشجویان با دریافت خبر دعوت ریچارد نیکسون، معاون رئیس‌جمهور آمریکا به ایران و قصد شاه برای برقراری روابط مجدد با انگلیس صدای اعتراض خود را بلند کردند، اما پاسخ این فریاد‌های حق‌خواهان گلوله آتشی بود که از تفنگ‌های ماموران رژیم شاه شلیک شد و راهرو‌های دانشکده فنی دانشگاه تهران را با خون شهیدان مصطفی بزرگ‌نیا، مهدی شریعت‌رضوی و احمد قندچی خونین کرد. این خاطره تلخ، اما باعث توقف جنبش عدالت‌خواهانه دانشجویی نشد و گرچه بعد از این حادثه سرکوب و خفقان در دانشگاه‌های ادامه پیدا کرد، اما دانشجویان آرمان خواه عقب‌نشینی نکردند و با راه‌اندازی یک تظاهرات اعتراضی و تقلبی‌خواندن نتایج انتخابات مجلس بیستم در سال ۱۳۳۹ نشان دادند که همچنان با دقت تحولات سیاسی و اجتماعی را رصد و پیگیری می‌کنند. حرکت‌های دانشجویی در جریان شکل‌گیری نهضت انقلابی و مردمی ایران به رهبری امام‌خمینی (ره) سمت‌وسوی دیگری پیدا کرد و رنگی از مطالبات دین‌خواهانه به خود گرفت. پس از انقلاب، دانشجویان که ایفاگر نقش‌های مهمی در پیروزی این حرکت مردمی بودند در مقاطع حساس و مهمی سهم تاثیرگذاری در تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... داشتند. با شروع جنگ تحمیلی بسیاری از دانشجویان با رهاکردن درس و دانشگاه به خط‌مقدم جبهه رفتند تا در عرصه‌ای دیگر به یاری مردم کشورشان بپردازند. در همان دوران سخت، بخشی از دانشجویان مثل شهید حسن طهرانی‌مقدم با دیدن ضعف کشور در حوزه تسلیحات و توان موشکی در جریان محاصره شدید و تحریم اقتصادی همت خود را بر این گذاشتند که گام‌به‌گام مسیر خودکفایی جمهوری اسلامی را در صنعت دفاعی با عزمی راسخ طی کنند. حرکتی که نتیجه آن از یک دهه پیش قطع وابستگی ایران به لحاظ نظامی به خارج از کشور بود. حضور فعال دانشجویان در سپاه و بسیج برای دفاع از کیان و تمامیت ارضی کشور، سازندگی، عمران و آبادانی، انرژی‌هسته‌ای، مجموعه‌های دانش‌بنیان، تولیدات داخلی و... جلو‌ه‌های دیگری از حضور پررنگ این قشر تحصیلکرده برای پویایی و رشد و شکوفایی ایران اسلامی بود. بااین‌حال برخی از تحرکات دانشجویی در مقاطع حساسی از تاریخ انقلاب و جمهوری اسلامی با خاطرات تلخی هم همراه است. نمونه روشن آن نقش‌آفرینی برخی از دانشجویان در واقعه ۱۸تیر۱۳۷۸ یا ابراز همدردی با بازماندگان حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی در سال۱۳۹۸ است که برخی جریان‌های دانشجویی تحت تاثیر التهاب و هیجان و البته با فضاسازی رسانه‌های داخلی و خارجی به اسم دفاع از عدالت و مردم به طرح شعار‌های ساختارشکنانه پرداختند. واقعیت این که در جریان حوادث آبان و آذر۱۴۰۱ و بعد از ماجرای فوت مهسا امینی هم شاهد برخی ناآرامی‌ها در محیط‌های دانشجویی و البته سطحی از بروز خشونت‌های کلامی در بین دانشجویان بودیم. جنبش دانشجویی که در طول هفت دهه از عمر خود همواره پیشاهنگ مبارزه با استعمار و استکبار بود این‌بار در درون خود با برخی کنشگری‌ها مواجه شد که با اهداف و رسالتی که برای خود تعیین کرده بود تفاوت‌های اساسی داشت. بیان این سخن البته به معنای همراه‌بودن کلیت این جنبش با این تحرکات نیست و در یک عبارت کلی می‌توان گفت که با همان مقیاس که می‌توان به‌راحتی نسبت میان تجمعات خیابانی آشوبگران در برخی از شهر‌ها را با وسعت و جمعیت همان شهر‌ها سنجید و وزن و معیار عددی اغتشاشگران را محاسبه کرد به همان میزان هم می‌توان تحرکات فراقانونی و ساختارشکنانه برخی از دانشجویان ساختارشکن را با تعداد دانشگاه‌های کل کشور و تعداد دانشجویان سراسر ایران مقایسه کرد و به ارزیابی‌هایی روشنی از ماهیت جنبش مطالبه‌گر و عدالت‌خواه دانشجویی رسید.

مطالبه گری؛ ویژگی جنبش دانشجویی

شکی نیست که یکی از الزامات فضای دانشجویی، سیاسی‌بودن است و البته جوان‌بودن این قشر از جامعه و قدرت و نیرو و نشاط ناشی از آن، فرصت شناخت بهتر موضوعات و وظایف را فراهم می‌کند و ساخت آینده‌ای که روی دوش دانشجویان بنا گذاشته شده به دانشجو قدرت ایجاد تحولات عظیم اجتماعی را می‌بخشد. دقیقا به‌همین‌دلیل همواره باید دانشجویان را در نوک پیکان مطالبات مردمی و تحولات اجتماعی دید. بدون‌شک این جایگاه و ظرفیت بی‌نظیر از چشم گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسی و آنان که در دنیای سیاست به تکاپو و تلاش مشغولند دور نخواهد ماند. در این بین نکته کلیدی و وظیفه همیشگی دانشجویان دور نگه‌داشتن دامان این جنبش پرافتخار از آلودگی وابستگی به گروه‌ها، احزاب و جریانات سیاسی است. طبعا نباید از یاد برد که اگر جنبش دانشجویی را در نقش مجیزگوی جریانات سیاسی تعریف کنیم، مصلحت‌اندیشی‌ها و آینده‌نگری‌ها و احیانا قدرت‌طلبی جریانات سیاسی جای روحیه آرمان‌خواهی و مطالبه‌گری دانشجویی را خواهد گرفت و دانشجویان را از وظایف و هویت اصلی خود دور خواهد کرد. در فعالیت‌های سیاسی دانشجویان و تشکل‌های دانشجویی، وجود فهم تحلیل سیاسی و بیان آن برای آحاد مردم، امر ضروری برای تک‌تک دانشجویان است، اما نباید این کنشگری با سیاسی‌کاری در فضای دانشجویی اشتباه گرفته شود، چراکه یکی از خصوصیات ارزشمند قشر دانشجو، موضع‌گیری مستقل و صراحت‌لهجه در برابر اتفاقات مختلف سطح جامعه است.

دانشجو، نیروی محرکه برای دستیابی به آرمان‌های بزرگ

آنان که خواسته یا ناخواسته دانشجو را پیاده‌نظام گروه‌های سیاسی می‌خوانند، به آرمان بزرگ کسانی که سال‌ها در تاریخ معاصر ایران با حفظ آزادگی و استقلال خود دست رد به سینه استبداد داخلی و استکبار خارجی زدند، خیانت می‌کنند. شرایط فعلی جامعه عزم و اراده بیشتر فعالان تشکل‌های دانشجویی را می‌طلبد تا ضمن انجام فرایض آرمان‌خواهی و مطالبه‌گری در سطوح و موضوعات مختلف در عمل دچار یأس نسبت به آینده نشوند و چشم بر پیشرفت‌های گسترده و طلایی چهار دهه گذشته نبندند و این حرکت عظیم طی‌شده را نه‌فقط فراموش نکنند بلکه با ارائه تصویری واقعی و امیدوارانه از واقعیت‌ها در کنار موفقیت‌ها، راه را برای حرکت پرشتاب به سمت قله‌ها روشن سازند. بی‌شک امید به آینده بزرگ‌ترین نیروی محرکه مردم ایران اسلامی برای دستیابی به آرمان‌های بزرگ‌شان خواهد بود.

روزنامه جام جم 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۲ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها