در ابتدای این نشست موسی اکرمی درباره علاقهاش به نوشتن کتاب درباره فلسفه، گفت: سالها به فلسفه علم علاقهمند بودم و تمایل داشتم کتابی در زمینه فلسفه علم تألیف کنم. همچنین میخواستم یک فرهنگ واژگان فلسفه علم بهطور خاص و به شکل عام داشته باشم. سالها قبل از اینکه داریوش آشوری کتابش را تألیف کند، تمایل به نوشتم چنین کتابی داشتم پس شروع به جمعآوری واژگانی کردم تا بتوانم آنها را معادلسازی کنم. مجموعه معادلهایی که مترجمان گوناگون در برابر فلسفه علم قرار دادند در مجموعهای گردآمده که گام اولش را آشوری قبل از انقلاب اسلامی برداشته است؛ در واقع واژگان فلسفه و علوم اجتماعی را هم از انگلیسی به فارسی و هم از فارسی به انگلیسی استخراج کرده که بسیار تاثیرگذار و ارزنده است. کاری که او انجام داد این بود که معادلهایی را که مترجمان کشور برای واژگان این حوزهها انتخاب کرده بودند، بدون هیچ نگاه نقدآمیزی منتشر کرد.
وی ادامه داد: بعد از انقلاب اسلامی یکی از زیرمجموعههای پژوهشگاه علوم انسانی، روایت دیگری به شکل کاملتر منتشر کرد که شاید خودش را نتوانست آنچنان که باید به جامعه بشناساند. ولی روایت سوم را ماری ویرجینا در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی انجام داد و سعی کرد بیشتر واژگان را از کتابهای گوناگون بیاورد. اینها نشاندهنده سلایق گوناگون مترجمان ما در ترجمه است. البته تا آن روز هنوز استانداردسازی اتفاق نیفتاده بود. بهنظر من، ما به مجموعه نسبتا استانداردی که به روش ویژه و خاصی این واژگان با معادلهایشان انتخاب شود، نرسیدهایم.
این نویسنده و مترجم با اشاره به اینکه نوشتن فرهنگنامه فلسفه علم دغدغهاش بوده، گفت: نمیدانستم چه باید کرد. پروژههایم در مؤسسهای که کار میکردم به شکلی تعطیل شده بودند و نشد این پروژه را ادامه دهم و همین امر اجازه نداد در این زمینه تألیف داشته باشم. برای همین تصمیم به ترجمه کتاب «فرهنگ توصیفی فلسفه علم» از استاتیس سیلوس گرفتم. این اثر با اینکه جامع نیست، ولی نیازهای جامعه علمی و دانشجو را تأمین میکند. فلسفه علم بعد از انقلاب و قبل از انقلاب اسلامی مورد توجه جامعه علمی بوده و فیلسوفهای علم توانستند نقشهای مهمی ایفا کنند.
این نویسنده و مترجم با بیان اینکه زبان قابلیتهای خاص خودش را دارد و ما باید این قابلیتها را بهکار بگیریم، ادامه داد: با توجه به این نگاه تلاش کردم برای تک تک واژگان فلسفه علم یک کلمه انتخاب کنم. من همیشه به ریشه واژه در زبان مبدأ و واژهای که میخواهم انتخاب کنم، توجه دارم. حتیالمقدور تلاش میکنم اگر قرار است واژهای بسازم، فارسی و سابقه آن در دهخدا موجود باشد. بااینحال واژهسازی اتفاق نیفتاده اما معمولا واژهها چه به لحاظ محتوا و چه به لحاظ زبانی با وسواس زیادی انتخاب شده است.
معادلسازی واژگان کار ویژه دکتر اکرمی در کتاب است
مرتضی کاردر؛ مدیرمسئول انتشارات هرمس نیز در ادامه این آیین گفت: گستره و گوناگونی فعالیتهای اکرمی در طول سالهای گذشته خیلی زیاد است و فلسفه هم یکی از کارهایی است که به آن میپردازد. شاید جالب و عجیب باشد که حتی فلسفه سیاسی هم ترجمه کرده، با اینکه کتابهای مربوط به فلسفه علم معروف به دشوارنویسی است و ترجمه آن کار هر کسی نیست. مهمترین کتابی که در حوزه فلسفه بسیار به کار عموم میآید «درآمدی بر تحلیل فلسفی» از جان هاسپرس است که دکتر اکرمی ویرایش چهارم کتاب را ترجمه کرده و فکر میکنم زمانی که کتاب ترجمه شد، بهعنوان یک متن مقدماتی که به کار عموم علاقهمندان به حوزه فلسفه میآید استفاده شد؛ چراکه تا آن روز ما چنین کتابی نداشتیم و این کتاب همه موضوعات فلسفی را دربر بگیرد.وی افزود: فارغ از این مقدمه کوتاه که موسی اکرمی درباره فلسفه تحلیلی و تحلیل فلسفی نوشته که این دو چه نسبتی با هم دارند، فکر میکنم پیشتر از خیلی مترجمان حوزه فلسفه اولینبار به این نکته اشاره کرد که فلسفه تحلیلی بیشتر از هر چیزی بهعنوان یک روش استفاده میشود و فارغ از اینکه تبدیل به یک مکتب شود به روش فلسفی تبدیل شد. دقت دکتر اکرمی در این حوزه بسیار است. کتاب بعد از آمادهسازی دوباره از سوی اکرمی ویرایش شد. او از دقت و وسواس خاصی در کار برخوردار است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد