هالیوود دیگر ستاره واقعی ندارد
حمله دوباره تارانتینو به شخصیت‌های کامپیوتری

هالیوود دیگر ستاره واقعی ندارد

جیمز کامرون در اتحاد بزرگ علیه ابرقهرمانان مارول و دی‌سی کامیکز:

آدم‌های عاقل با ابرقهرمانان ارتباط نمی‌گیرند

به نظر می‌رسد فیلمسازان سرشناس سینما که نگران تسلط بیشتر تولیدات اکشن ابرقهرمانانه بر کل صنعت سینما هستند، صدای اعتراض خود را علیه این ژانر کودک‌پسند هر روز بلندتر می‌کنند و درپی اتحادی علیه این نوع فیلم‌ها هستند. در چند هفته اخیر برخی چهره‌های سرشناس دنیای سینما که لقب هنرمندان غیرمتعارف را از آن خود کرده‌اند، مخالفت خود را با این نوع فیلمسازی اعلام کرده و با پیوستن نام‌های تازه به این کارزار، ظاهرا باید منتظر واکنش‌های منفی بیشتری از سوی اهالی سینما به تولیدات کمیک‌استریپی قصه‌های مصور بود.
کد خبر: ۱۳۸۷۷۱۱
نویسنده کیکاوس زیاری - گروه فرهنگ و هنر

در تازه‌ترین واکنش، جیمز کامرون، کارگردان فیلم‌هایی، چون «تایتانیک» و «آواتار» درباره تولیدات ابرقهرمانانه صحبت کرده و نظری منفی علیه آن‌ها ابراز داشته است. او با مورد انتقاد قرار دادن هر دو شرکت انتشاراتی و فیلمسازی مارول و دی‌سی‌کامیکز، در مورد این‌که به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند با این‌گونه فیلم‌ها ارتباط برقرار کند، می‌افزاید: «فکر هم نمی‌کنم با آدم‌های بزرگسال و عاقل دیگر هم هیچ ارتباطی برقرار کند.»

ابرقهرمانان و بچه‌مدرسه‌ای‌ها

به گفته این فیلمساز: «شخصیت‌های فیلم‌های ابرقهرمانانه به‌شدت شبیه بچه مدرسه‌ای رفتار و طوری زندگی و فعالیت می‌کنند که انگار در کالج و مدرسه هستند و مشغول بازی و سرگرمی با بقیه همکلاسی‌های‌شان هستند. نوع کار‌هایی که انجام می‌دهند به‌گونه‌ای است که یک تماشاچی عاقل نمی‌تواند آن‌ها را درک و با آن‌ها همراهی کند یا ارتباط بگیرد. زمانی که شما فیلمی می‌سازید، قبل از هر چیز باید شخصیت‌هایی رشدیافته و اصیل داشته باشید که به دنبال انجام کار‌هایی منطقی و قابل‌قبول هستند. کدام‌یک از شخصیت‌های پرقدرت و پرزور مارول و دی‌سی‌کامیکز چنین حال و هوا و روحیه‌ای دارند؟ فیلم‌های ابرقهرمانانه کار‌هایی پرخرج و به‌قول خودشان باشکوه و دارای چشم‌انداز‌های خیره‌کننده‌ای هستند که چیز دیگری با خودشان ندارند. یک داستان تکراری و پیش پاافتاده که در تمام این فیلم‌ها تکرار می‌شود از شخصیت‌های تهی‌مغزی بهره می‌گیرند که فقط زور بازو دارند و به قول معروف به آن می‌نازند! در این فیلم‌ها اصلا اهمیتی ندارد که این شخصیت‌ها چه کسانی هستند و در زمان نگارش فیلمنامه چگونه پرورش داده شده‌اند. به‌خاطر همین است که شما در مقام بیننده، احساس می‌کنید با تعدادی بچه‌دبستانی سربه‌هوا و شیطان روبه‌رو هستید که در حال انجام یک بازی بچگانه‌اند. ظاهرا این ابرقهرمانان با یکدیگر در ارتباط هستند، اما در عالم واقعیت چنین نیست. چه چیزی به آدم‌ها در زندگی واقعی‌شان قدرت می‌دهد؟ عشق به اطرافیان و وابستگان. با این حال، شما چنین چیزی را در دل داستان این فیلم‌ها نمی‌بینید. به همین دلیل، هدف این فیلم‌ها تبدیل به چیزی بی‌معنی می‌شود که فقط به فکر سرگرم کردن تماشاچی به هر قیمت ممکن است. حتی شخصیت‌های ابرقهرمان این فیلم‌ها هم نمی‌توانند این عشق و محبت را تجربه کنند.»

سردرگرمی در ژانر

کامرون در عین حال به نوع ساخت این نوع کار‌های ابرقهرمانانه هم ایراداتی دارد و می‌گوید سازندگان‌شان نمی‌دانند در رابطه با این بلاتکلیفی و تعلیق باید چه کاری انجام دهند. به گفته او: «درک این نکته ساده اصلا کار مشکلی نیست که شما وقتی دارید در یک فضای مشخص کار و فیلمبرداری می‌کنید، باید از فضای مربوط به همان کار استفاده کنید. زمانی که شخصیت‌های شما در زیر آب قرار دارند، طبیعی است باید در زیر آب فیلمبرداری کنید. اگر در حال ساخت یک وسترن هستید، باید چگونگی اسب‌سواری را بدانید. در محصولات ابرقهرمانانه اصلا معلوم نیست بیننده با کدام ژانر روبه‌رو بوده و قرار است چه نوع فیلمی ببیند و هر لحظه با حال و هوای یک ژانر متفاوت روبه‌رو می‌شود.»

ابرقهرمانی، جنگ جدید رنگین‌پوستان

اما این فقط فیلمسازان نیستند که علیه ژانر ابرقهرمانانه موضعگیری کرده و صحبت می‌کنند. حتی بازیگری مثل یحیی عبدل‌متین که قرار است در «مرد شگفت‌انگیز» شرکت مارول در قالب شخصیت اصلی ماجرا بازی کند هم نسبت به ژانر ابرقهرمانانه نظرات خاص خودش را دارد. این بازیگر سیاه‌پوست سینما که در چند سال اخیر با موفقیت‌های خوبی روبه‌رو شده در مجموعه تلویزیونی که این شرکت براساس یکی از ابرقهرمانان خودش تولید می‌کند در قالب شخصیت دووجهی مرد شگفت‌انگیز/ سایمن ویلیامز ظاهر خواهد شد. سایمن ویلیامز آدمی عادی است که مثل بقیه ابرقهرمانان دنیای مارول، در مواقع خطر تغییر چهره و هویت داده و تبدیل به موجودی پرقدرت به نام مرد شگفت‌انگیز/ واندرمن می‌شود. او در رابطه با نقش تازه‌اش چنین می‌گوید: «به باور من، دیگر دوران یکه‌تازی قهرمانان سفیدپوست گذشته و تماشاگران حاضر به دیدن یک سیاه‌پوست در مقام دستیار یک نیروی قدرتمند سفید نیستند. این موفقیت تنها به دلیل مبارزات مدنی سیاهان و حامیان آن‌ها به‌دست آمده و چیزی نیست که تهیه‌کنندگان هالیوودی به میل خودشان به ما داده باشند. استفاده از بازیگران سیاه‌پوست برای نقش‌های ابرقهرمانانه، حکم پیروزی هنرمندان و نیرو‌های فعالی را دارد که طی چند دهه برای اثبات توانایی‌های این قشر تحت ستم، زحمت بسیار زیادی کشیده‌اند.»

اقلیت‌های قومی و مذهبی در برابر تفکر آمریکایی

عبدل‌متین در ادامه صحبت از لزوم تغییرات جدی در دنیای ابرقهرمانانه کرده و می‌گوید داستان‌های این فیلم‌ها باید به سمت دفاع از ارزش‌ها و آرمان‌های اقلیت‌های قومی و مذهبی داخل آمریکا برود و از آرمانگرایی‌های دروغین و پیش‌پا افتاده فاصله بگیرد. اهل نظر با توجه به صحبت‌های عبدل‌متین، به این موضوع اشاره می‌کنند که سال قبل اکشن کمیک‌استریپی «شنگ چی و افسانه ده حلقه» هم با بهره‌گیری از سیمو لیو بازیگر آسیایی‌تبار سینما در نقش ابرقهرمان داستان، نوع تازه‌ای ابرقهرمانان را معرفی کرد که شبیه ابرقهرمانان قبلی تولیدات این ژانر سینمایی نبوده است. به باور منتقدان و تحلیلگران سینمایی، انتخاب شخصیت‌های سیاه‌پوست، آفریقایی‌تبار و آسیایی‌تبار برای حضور در نقش ابرقهرمانان ماجرا، نشان از عقب‌نشینی آشکار کمپانی‌های بزرگ فیلمسازی هالیوودی از دیدگاه‌های نژادپرستانه ریشه‌دار در این مکان می‌دهد که البته با میل و رضایت خودشان هم نبوده است. همین تحلیلگران در عین حال از تضاد بین تهیه‌کنندگان محصولات ابرقهرمانانه در رابطه با نوع ساخت این فیلم‌ها و سمت و سوی آنان صحبت می‌کنند. آن‌ها با یاد کردن از کریستوفر نولان و سه‌گانه بتمن او، می‌گویند ژانر فانتزی و اکشن ابرقهرمانانه طی چند سال اخیر به سمت سیاهی و تاریکی رفته و داستان‌هایش با فاصله‌گیری از حال و هوای فانتزی، سمت و سویی واقع‌گرایانه‌تر پیدا کرده است. در تریلوژی «بتمن» نولان که با استقبال گسترده منتقدان و تماشاگران روبه‌رو شد، شخصیت بتمن/ بروس وین، حال و هوایی زمینی و غیرتخیلی پیدا کرد و اقدامات او حالتی معقول به خود گرفتند. ابرقهرمان فیلم نولان، نه یک قهرمان شکست‌ناپذیر و همه‌فن حریف که آدمی تنها و دردکشیده بود که ضعف‌های خاص خودش را داشت. او در مبارزه با عوامل منفی ماجرا، یکه‌تازی نمی‌کرد و در مواردی شکست هم می‌خورد. شهری هم که بتمن در آن زندگی و فعالیت می‌کند، بسیار شبیه شهر‌های معمولی بود و با دنیای اتوپیایی فیلم‌های ژانر کمیک‌استریپی فاصله زیادی داشت. موفقیت کلان سه‌گانه نولان نشان داد که تماشاگران سینما ترجیح می‌دهند کسانی را روی پرده سینما در مقام ابرقهرمان ببینند که خلق و خو و روحیاتی شبیه آدم‌های عادی و معمولی دارد.

اعتراضات هنرمندان مؤلف گوش شنوایی ندارد

صحبت‌های تند جیمز کامرون علیه فیلم‌های ابرقهرمانانه تنها چند روز بعد از اظهارات مشابهی از سوی کوئنتین تارانتینو ابراز شده است. تارانتینو فیلمسازانی که با ژانر ابرقهرمانانه همراهی می‌کنند را با نام مزدور و حقوق‌بگیر خطاب کرد که می‌خواهند از بابت موفقیت مالی این‌گونه فیلم‌ها در جدول گیشه نمایش، سودی برده و پولی به جیب بزنند. قبل از این دو، هنرمندان مؤلف دیگری، چون مارتین اسکورسیزی و ریدلی اسکات هم اظهارنظر‌هایی منفی در رابطه با این گونه تولیدات ارائه داده بودند. در این میان، منتقدان و تحلیلگران اقتصادی سینما با اشاره به همزمانی اظهارات کامرون و اکران عمومی قسمت دوم «بلک پنتر: واکاندا برای همیشه» و رقم فروش افتتاحیه این اکشن ابرقهرمانانه، از تناقض طنزی صحبت می‌کنند که در عالم سینما وجود دارد. به گفته آنها، شکافی در این رابطه هست که معلوم نیست چگونه می‌توان آن‌را پر کرد. بلک پنتر۲ در سه روز اول اکران عمومی خود در آمریکای شمالی، ۱۸۰ میلیون دلار فروش کرد که رقمی کلان برای تولیدات سینمایی است. فروش فیلم در حدود ۳۰ کشور دیگر دنیا هم ۱۲۰ میلیون دلار شد. پرسش تحلیلگران اقتصادی سینما این است که یک افتتاحیه جهانی ۳۰۰ میلیون دلاری برای فیلمی ابرقهرمانانه چه معنا و مفهومی دارد و چه پیامی برای منتقدان سینما و فیلمسازان مؤلف مخالف این ژانر سینمایی می‌فرستد. به باور این تحلیلگران اقتصادی، تا زمانی که تماشاگران از تولید این‌گونه فیلم‌ها استقبال می‌کنند، اعتراضات هنرمندان مؤلف گوش شنوایی پیدا نخواهد کرد. راه چاره‌ای که از سوی این تحلیلگران ارائه می‌شود، افشاگری روزمره در رابطه با بی‌محتوا بودن فیلم‌های ابرقهرمانانه در کنار تولید و اکران عمومی اکشن‌های جذاب و سرگرم‌کننده‌ای است که بتواند جایگزین اکشن‌های بچگانه ابرقهرمانانه شود.

روزنامه جام جم 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها