او اولین نفری است که اقدام به تهیه و جمع آوری خاطرات زندگی سردار سرلشکر حاجعبدالرسول استوار محمودآبادی، سنگرداری ولایتمدار از خطهی شهیدپرور فارس کرده، ولی همچنان دغدغه کار در حوزه دفاعمقدس را دارد. رسول گمنامی بهتازگی توسط انتشارات آداش وارد بازار کتاب شده و قرار است فردا ۱۱ آبان در فرهنگسرای اشراق رونمایی شود. به همین مناسبت در جامجم با لیلی سلیمی درباره چرایی و چگونگی تألیف این اثر مصاحبهای انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
چه شد تصمیم گرفتید خاطرات سرلشکر حاجعبدالرسول استوار محمودآبادی را در قالب یک کتاب بنویسید؟
مدتی است که در جریان وقایعنویسی هستم و وقایع مستند زندگی افرادی که سبک و نوع زندگیشان برایم جالب است را به رشته تحریر درمیآورم. در این راستا کتاب رسول گمنامی چندمین کار من است. بعد از شهادت سردار سرلشکر حاجعبدالرسول استوار محمودآبادی خیلی اتفاقی با زندگی ایشان آشنا شدم و فراز و نشیبهای زندگی ایشان به قدری برایم جذاب بود که ترغیب شدم آن را به نگارش دربیاورم.
از نکتهها و گفتههای تاثیرگذار در زندگی ایشان بفرمایید.
خانواده و همرزمان این شهید بزرگوار از رشادتها و جانفشانیهای ایشان به عنوان یک سرباز وطن برایم تعریف کردند که تاثیر عمیقی روی من گذاشت.
پس برای نوشتن این کتاب از خانواده شهید تا دوستان و همرزمانشان هم تحقیق کردید.
بله، از آنجا که سعادت این را نداشتم تا در زمان حیات شهید حاج عبدالرسول استوار با شخص ایشان آشنا شوم، برای نگارش این کتاب با اطرافیانشان بسیار گفتگو کردم. ضمن اینکه نام کتاب، رسول گمنامی تلویحا این معنا را به مخاطب القا میکند که این شهید رسالتشان را در سایه گمنامی انجام دادهاند. شهید محمودآبادی باتوجه به روحیات و عقایدی که داشتند، همواره از این پرهیز داشتند که داستان زندگیشان به صورت مکتوب یا تصویری در ملأعام قرار بگیرد. پیرو همین خواسته هم بود که خانوادهشان بسیار تاکید داشتند که در نگارش کتاب ایشان از خیالبافی و مسائلی که خیلی بر استناد واقعیت نیست، پرهیز شود. ضمن اینکه بیشتر شهدا و رزمندگان یک تاریخ شفاهی و کتبی دارند که در آرشیوها و بایگانیها نگهداری میشود. در این منابع بسیاری از مسائل و خاطرات شهدا و رزمندگان هشت سال دفاعمقدس ذکر شده و همین منبع خوبی برای استفاده مخاطبان علاقهمند است. شهید محمودآبادی، اما همیشه از اینکه تاریخ شفاهی یا کتبی از خود به یادگار بگذارند، اجتناب کردند؛ بنابراین من به اطلاعات خیلی مستندی در مورد ایشان دسترسی نداشتم. به همین دلیل پای صحبت خانواده، همسر، سه پسر و همسنگرانی که در آن مقطع دوشادوش شهید محمودآبادی بودند، نشستم و از اطلاعات آنها برای نگارش این کتاب بسیار بهره بردم.
در مجموع نگارش کتاب «رسول گمنامی» چقدر طول کشید؟
کلا با توجه به گزارشهایی که تهیه کردم، تمرکزی که بر شواهد (گفتههایی که به صورت شنیداری در اختیار من قرار گرفت، ملاقاتهای حضوری و...) داشتم و البته برای مواردی مانند تایپ و ویراستاری کتاب کمتر از یکسال، بیوقفه وقت گذاشتم. ضمن اینکه خواست خانواده شهید محمودآبادی هم بود که تا سالگرد شهادت ایشان (۱۵ آذر) این کتاب رونمایی و در دسترس مردم قرار بگیرد.
خاطره یا تصویر خاصی در طی نگارش این کتاب دارید؟
جسارت این شهید و همسنگرانشان، نبوغ بالایشان، نگاه ژرفشان به زندگی، درک و اشرافشان بر محیط پیرامون و... همگی از تصاویر پررنگی است که در ذهنم تا همیشه به یادگار میماند.
خودتان از جمله نویسندههایی هستید که فکر میکنید تخیل نباید در آثار دفاعمقدس استفاده شود؟
به اعتقاد من بهکارگیری تخیل در هر ژانر ادبی به جذب هرچه بیشتر مخاطب کمک میکند، اما به هر حال خواست خانواده شهید محمودآبادی این بود که خیالپردازی خیلی به کلیت این داستان ورود نکند و داستان بیشتر حالتی مستند داشته باشد.
کلا نظر شما درخصوص اهمیت پرداختن به زندگی و خاطرات شهدا و رزمندگان در دفاعمقدس چیست؟
زمان زیادی از تاریخ معاصر کشور ما مربوطه به دفاعمقدس است که به تبع آن هر ایرانی در چالش با این قضیه بود. بنابر گفته یکی از بزرگان؛ پرداختن به زندگی این شهدا کمتر از شهادت نیست.
دستگاههای فرهنگی چه نقشی میتوانند در راستای ترویج هرچه بیشتر فرهنگ شهادت و از خودگذشتگی داشته باشند؟
باید اصل مطلب را ادا کنند و از ترویج هرچه بیشتر این آثار استقبال کنند. البته آنطور که میبینم، استقبال از آثار دغدغهمند در حوزه دفاعمقدس بهعمل میآید، اما مسلما هرچه قلم به دستان و علاقهمندان کار در این حوزه بیشتر مورد حمایت دستگاههای اجرایی قرار بگیرند، زمینه برای ظهور و بروز این آثار به شکلی گستردهتر فراهم میشود و آنچه در دوران هشت سال جنگ تحمیلی و پس از آن گذشته برای جوانان امروز ملموستر و باورپذیرتر ارائه میشود؛
و در پایان توصیه شما به نسل جدیدی که تصویر ذهنی کمرنگی از جنگ تحمیلی و خاطرات مرتبط با آن دوران دارند، چیست؟
امروزه و باتوجه به گستردگی فضای مجازی، نوجوانان و جوانان گرایش کمتری به مطالعه و تورق کتاب دارند. الان شاهد برنامههای خوبی در کشور در زمینه معرفی شهدا هستیم و کتابهای ارزشمندی هم تحریر شده، اما جوانان امروز بیشتر ترجیح میدهند خود را در اختیار اخبار روزمره و گذرای فضای مجازی قرار دهند. امیدوارم به روزی برسیم که بر مبنای کتابهای ارزشمندی که درباره رزمندگان و شهدای هشت سال دفاعمقدس نوشته شده؛ فیلم، سریال و آثار تصویری بیشتری ساخته شود. چرا که جوانان امروز از آثار تصویری تاثیر بیشتری میپذیرند. شهدا قهرمانان ملی کشور ما هستند و زندگیشان مملو از نکاتی است که برای نوجوانان و جوانان امروزی میتواند راهگشا باشد.
خلاصهای از کتاب رسول گمنامی
داستان اینکتاب براساس زندگی سردار سرلشکر حاجعبدالرسول استوار محمودآبادی، سنگرداری ولایتمدار از خطه شهیدپرور فارس است. حاجرسول از شاگردان راستین مکتب شهید محراب آیتا... دستغیب و از جوانان انقلابی شیراز بود که از همان ابتدا عمر پربارشان را در رکاب شریعت مقدس اسلام و ایران اسلامی صرف کرد. وی با پیروزی انقلاب اسلامی و صدور حکم جهاد توسط امام راحل، عازم جبهههای حق علیه باطل شد و فرماندهی گردان لشکر ۱۹ فجر و همچنین مسئولیت اطلاعات و عملیات و فرماندهی تیپ مستقل ۳۵ امام حسن مجتبی (ع) از جمله فعالیتهای وی در سالهای حضور مستمرشان در جبهه بود. حاجعبدالرسول استوار محمودآبادی در طول هشت سال دفاعمقدس بارها مورد جراحتهای مختلف جسمی و مصدومیتهای شیمیایی قرار گرفت. او با نبوغ خاص اطلاعاتی و عملیاتی، پس از دفاعمقدس نیز معمار و مبدع طرحهای مختلف انقلابی و نظامی شد. حاجعبدالرسول در سالهای ابتدایی پس از جنگ مسئولیت آموزش و اطلاعات نیروی زمینی سپاه را برعهده گرفت و سپس به تأسیس و فرماندهی قرارگاه صابرین در حوالی پایتخت پرداخت. همچنین فرماندهی قرارگاه مدینه منوره در جنوب و قرارگاه حمزه سیدالشهدا در شمالغرب کشور نیز از جمله فعالیتهای ارزنده این شهید محسوب میشود. حاجعبدالرسول استوار در بخش آموزشی و فرهنگی نیز با توجه به احساس تعهد و شناخت نیازهای جامعه در این حیطه، مسئولیت پیادهسازی الگوی طرح تحول سند چشمانداز نظام آموزشی سپاه را در کشور و حتی فراسوی مرزها بر عهده گرفت و اقدامات قابلتوجهی را در این عرصه به ثمر نشاند. سردار سرلشکر حاجعبدالرسول استوار محمودآبادی سالهای آخر عمر پربارشان در جبهههای دفاع از حرم خاندان اهل بیت در برابر گروههای تکفیری و داعش در سوریه، دوشادوش همسنگر و همرزم قدیمیاش، سردار شهید حاجقاسم سلیمانی به مجاهدت پرداخت. وی در آخرین مأموریت خود در کشور عراق به کرونا مبتلا شد و سرانجام در روز شانزدهم آذر سال ۱۳۹۹ پس از آخرین نبرد خود با عوارض شدید ناشی از مجروحیت شیمیایی، به یاران شهیدش پیوست و به آرزوی دیرینهاش، شهادت نائل شد.
روزنامه جام جم