سالن‌های تئاتر دولتی و خصوصی میزبان چه نمایش‌هایی هستند

رونق تئاتر با نمایش‌های‌متنوع

کد خبر: ۱۳۸۳۶۰۳
نویسنده رضا آشفته - منتقد تئاتر

«سپیده‌دم» فیلم کوتاهی از آرمین رحیمی‌نژاد درباره خیانت است و این موضوعی است که این روز‌ها به انحای مختلف درباره‌اش آثار نمایشی و داستانی خلق می‌شود و شاید این هم دلیل مبرهنی برای یک اتفاق قابل تکثیر در جامعه امروز ما با‌شد.

به هر روی، آنچه در سپیده‌دم می‌بینیم از دریچه‌ای توام با شک و تردید درباره خیانت است. خیانتی که نه بارز و دقیق، بلکه براساس ظن و گمانه زنانه و چه‌بسا حس زنانه دارد شکل می‌گیرد و این یعنی مرد خیانتکار نیست، اما زن گمان می‌کند که مردش با یکی دیگر سر و سری دارد و درواقع یک روایت نامطمئن و پریشان را برای همسایه و دوست خانوادگی‌شان، امیر روی پشت‌بام تعریف می‌کند و در زمان برگشت متوجه زنی می‌شود که احتمالا از در خانه‌اش بیرون می‌آید و به گمانش این زن امیر باشد که... و این‌گونه دوست و همسایه‌شان را هم به همسرش بدگمان می‌کند و حالا او به در خانه‌اش آمده تا درباره این خیانت احتمالی بپرسد و زن در حال جمع‌کردن وسایلش است که به خانه مادرش برود... درگیری امیر و مرتضی (همسر) و مداخله سپیده (زن) که با یک چاقوی بزرگ که از ابتدای فیلم دو بار درباره‌اش گپ زده‌اند و به نوعی پنهان شده، به سوی همسرش یورش می‌برد... سیگارکشیدن دوست غصه‌دار و رفتن زن با چمدان و همسری که در تنهایی‌اش با دست و بازوی پانسمان‌شده دارد ظرف می‌شوید.

این بدگمانی شاید برای یک فیلم کوتاه کافی باشد، اما پیامد و نتیجه‌اش می‌توانست خیلی هولناک‌تر از این باشد، سپیده‌ای که بیمار روانی است و دچار توهم است بیشتر از یک ضربه و زخمی‌شدن مرتضی، همسرش، می‌تواند خطرآفرین باشد و نداشتن الگوی ژانری در تعیین این سرنوشت بسیار موثر است که این فیلم باید در یک ژانر و روال سبکی درست ما را دچار اختلال روانی کند یا بر پایه این موقعیت نوعی کاتارسیس را برای گذر از این شرایط فراهم سازد. این ضعف عمده‌ای است که درواقع از تلخی واقعه و موقعیت می‌کاهد و همین عدم برآیند ژانر و سبک‌سازی مانع بروز اتفاقات خوشایند در دکوپاژ و موارد فنی دیگر می‌شود. به هر تقدیر این دو وابسته به یکدیگرند و وقتی بدانیم در چه سبکی باید حرکت کنیم، در این مورد به دنبال نور و تصویر خوشایندتری خواهیم رفت و سپس روی میز تدوین و در زمان صدابرداری و صداگذاری نیز به دنبال ایجاد یک شرایط همسان و نتایج قابل دفاع‌تری خواهیم بود. این بدگمانی ریشه‌دار در یک مسأله روانی نمی‌تواند تبدیل به یک روایت ساده و با زاویه دید بیرونی شود و باید بنابر پیچ‌وتاب و برهم‌ریختگی یک ذهن بیمار تداعی شود که بر باور ما نیز - حالا بنابر هر نتیجه و حاصلی - تاثیرگذار باشد.


البته رحیمی‌نژاد بنابر داشته‌های حداقلی دارد سینما را تجربه می‌کند و برای همین است که به‌راحتی می‌بینیم گاهی امکان یک نورپردازی دقیق برای وضوح تصاویر در شب را ندارد و به‌ویژه صورت سپیده که می‌توانست بیانگر بیماری و توهمی بودنش باشد و الان کمتر بر این نشانه خیلی مهم تاکیدگذاری شده است و یا در هدایت بازیگران به‌جای تاکید بر نشانه‌های سطحی به دنبال رفتار‌های روان‌پریشانه می‌گشت که بیماری را بر مخاطب آشکارتر سازد و به‌جای نشان‌دادن قوطی قرص، حتما مصرف و فراتر از آن، عواقبش را نشان می‌داد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها