این زن وقتی در مقابل قاضی دادگاه خانواده تهران قرار گرفت، درباره ماجرای زندگی اش گفت: «من و شوهرم تازه با هم ازدواج کرده ایم. هنوز 6 ماه هم نمی شود. اما احساس می کنم شوهرم هیچ احساسی به من و زندگی مان ندارد. او از همان ابتدا هم همینطور بود. هیچ ذوقی برای عروسی مان نداشت. هرچه من ذوق داشتم و خوشحال بودم و با شادی از اقدامات عروسی حرف می زدم، میثم بی احساس و بی تفاوت بود. هیچ نظری نمی داد. مرتب می گفت هرچه خودت دوست داری همان را بخر. برایش مهم نبود که چه می خریم، چه می پوشیم و مهمانی چطور می شود. من هم اهمیتی به این رفتارش نمی دادم و سعی می کردم که خیلی سر این موضوع با او جنجال نکنم. تصور می کردم که اخلاقش همین است. تا اینکه چند روز پیش در کمال تعجب و ناباوری، کت شلوار دامادی اش را به پسرعمه اش هدیه داد. آنها آن شب مهمان خانه مان بودند. پسرعمه میثم می خواست به خواستگاری برود. او مرتب از کت شلوار میثم تعریف می کرد. تا اینکه در نهایت میثم به اتاق رفت و کت و شلوارش را آورد. آن را به میثم داد و گفت برای خودت. حتی به او گفت که با همین به مراسم خواستگاری ات برو و دیگر نمی خواهد آن را پس بدهی. شوکه شدم. پسرعمه اش از اینکار امتناع کرد و گفت حداقل هزینه اش را بگیر. ولی میثم قبول نکرد و با اصرار زیاد گفت که این کت و شلوار هدیه من به تو است. خیلی از اینکار شوهرم ناراحت شدم. این کت شلوار دامادی اش بود. این یعنی او نسبت به این عروسی و ازدواج بی اهمیت است. وگرنه دلش نمی آمد کت و شلوار دامادی اش را بذل و بخشش کند. آن را برای یادگاری هم که شده نگه می داشت. آن شب به خاطر رفتارهای شوهرم خیلی عصبانی شدم و با هم درگیر شدیم. میثم قبول نمی کرد که رفتارش اشتباه است. من هم تصمیم گرفتم برای همیشه از شوهرم جدا شوم و به زندگی با او پایان دهم.»
در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت:« آقای قاضی همسرم موضوع را زیادی بزرگ کرده است. پسرعمه من وضع مالی خیلی خوبی ندارد. او می خواست ازدواج کند و از کت و شلوار عروسی من خیلی خوشش آمده بود. من هم فکر کردم که این می تواند بهترین هدیه برای او باشد. پسرعمه ام مثل برادرم است. وقتی دیدم از لباس من خوشش آمده، آن را به او دادم. این مساله ای نبود که همسرم مثل بچه ها با من قهر کند و درگیری به راه بیندازد. دیگر تحمل رفتارهای بچه گانه اش را ندارم. من هم از زندگی با او خسته شدم. این زن به خاطر یک لباس چنین جنجالی به راه انداخت. برای همین دیگر نمی خواهم با او زندگی کنم. چون می دانم که در آینده با مشکلات و اختلافات جدی تری مواجه می شویم.»
در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آنها را دید رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست با یک مشاوره خانواده مشورت کنند.
رفتارهای بچگانه را کنار بگذارید
سارا شقاقی، روانشناس در اینخصوص میگوید: «رفتار کودکانه زوجین، در طول زندگیزناشویی باعث می شود شریک زندگی تحت تاثیر قرار بگیرد و رفته رفته زندگی برای هردو نفر تلخ شود. این مساله نتایج خوبی ندارد. اگر یکی از زوجین رفتار بچگانه داشته باشد، قطعا طرف مقابل هم سعی دارد که جواب این رفتار را بدهد. آنها احتمالا به این روش معتاد خواهند شد و حتی ممکن است از آن لذت هم ببرند. به همین دلیل احترام ها نیز در این زندگی از بین می رود. زوج ها برای هم احترامی قائل نخواهند بود و در نهایت مثل یک بچه با یکدیگر رفتار خواهند کرد. همین باعث می شود که زندگی به میدان جنگ تبدیل شود. در نتیجه شور و حال و حرارت رابطه کاهش می یابد. از طرفی زوج ها در این شرایط از هم خسته خواهند شد. در هر صورت زندگی با چنین فردی مشکلات فراوانی به همراه خواهد داشت و چندین سال وقت و عمر زوج ها را هدر خواهد داد. پس در این گونه مواقع زوج ها باید انتخاب کنند که احساسات واقعیشان را مثل یک بزرگسال ابراز کنند. در فضایی دوستانه و منطقی، تا از بحث و جدل و لجبازی جلوگیری شود. در این شرایط طرف مقابل نیز با ملایمت بیشتری، می تواند اشتباه خود را بپذیرد و سعی در اصلاح آن داشته باشد.
منبع: ضمیمه تپش روزنامه جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد