ما فیلمش را دیده‌ایم و پدربزرگ و مادربزرگ‌های‌مان واقعیتش را؛ همان عروسی‌هایی که پرتقال و سیب و خیارش، از صبح اول وقت در حوض خانه شسته می‌شد و ریسه‌ها، دورتادور حیاط خانه قدیمی و باصفای صاحب مجلس را چراغانی می‌کردند.انگار واقعا قرار بود آن ‌شب را به خاطر ازدواج جوان‌های دو خانواده، جشن بگیرند و از ته دل، برای این شادی، شاد باشند.
کد خبر: ۱۳۸۰۶۵۱
نویسنده نگار علیزاده - گروه جامعه
همه‌چیز در نهایت آرامش، حال خوب و کمک و همکاری اقوام، دوست و همسایه پیش می‌رفت و آخر شب، یک خستگی شیرینی بر جان صاحب مجلس بود که به همه‌چیز می‌ارزید، اما حالا؟ اغراق نیست اگر بگوییم که حالا هیچ عطر و نشانی از یک شادی از ته دل در وقت خوشی بزرگی مانند شب عروسی دیده نمی‌شود؛ هرچه هست، نمایش است و تجملات. عروس و داماد لحظه‌شماری می‌کنند که امشب تمام شود و بتوانند نفس راحتی از این حجم از استرس و اضطرابی که در روز‌ها و ماه‌های پیش از عروسی تجربه کرده‌اند، بکشند.
این همان‌چیزی است که گیر افتادن در تله مدرنیته و مصرف‌گرایی برایمان آورده است و چشیدن لذت و معنای واقعی شادی را در لحظه‌های خوش و بزرگ زندگی، از ما دریغ کرده است. جریانی که به نظر می‌رسد انتها ندارد و هرچه بیشتر واردش می‌شوی، بیشتر در مسیر تجمل‌گرایی‌های پوچی که هیچ ارزش افزوده‌ای جز عکس و فیلم‌هایی که احتمالا سالی یک بار هم به آن مراجعه نمی‌کنیم، ندارد.

حالا همین تغییر ماهیت جشن‌های عروسی از گذشته تا به امروز را می‌توانیم به هر مناسبت دیگر از به دنیا آمدن فرزند تا تولد‌های اعضای خانواده هم بسط بدهیم؛ مناسبت‌هایی که قرار است زیباترین عکس‌ها را برای به اشتراک گذاشتن در شبکه‌های اجتماعی به ما تحویل دهد تا حال خوش ماندگاری از یک اتفاق مهم و خوشایند در زندگی‌مان.

روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها