واقعیت این است که ایران ما ظرفیتهایی در تولید محصولات انحصاری دارد که اگر برایش برندسازی با توجه کافی انجام شود، میتواند اعتبار زیادی در بازارهای بین المللی کسب کند. سال ۱۴۰۱ که سال تولید، دانشبنیان و اشتغال آفرین نام گرفته است، پیام مهمی با خود دارد که به همه کسب وکارهای دانش بنیان یادآوری میکند باید نیم نگاهی به روشهای پیشرفت و ارتقای کیفیت خدمات و محصولات خود داشته باشند. برای آن که بتوان از توان برندهای بومی در جهان استفاده کرد باید به استانداردهای جهانی نزدیک شد و برای این کار قبل از هر چیز به برندی معتبر نیاز داریم. با این که همه شرکتها و تولیدکننده های داخلی از اثرگذاری و قدرت خارق العاده برندسازی باخبرند، تعداد کمی از آنها برای تحقق واقعی مفهوم برندسازی تلاش و تحقیق می کنند و علت آن هم اغلب مشکلات اقتصادی و اداری است. در این گزارش به برخی چالشهای برندسازی در ایران اشاره میکنیم.
برندسازی که شناختهشدهترین و مهمترین اصل بازارسازی به حساب میآید، راهکاری است که به نام تجاری، هویت میدهد و جایگاه آن را در بازار نسبت به رقبا تثبیت کرده و باعث تمایز آن از دیگر محصولات و خدمات مشابه میشود. برند میتواند قدرتی مضاعف به دیگر ویژگیهای مثبت محصول یا خدمات شرکتها اضافه کند، اما چون بیشتر شرکتهای ایرانی دغدغه فروش بیشتر، تولید متنوعتر و بازاریابی گستردهتر دارند، کمتر به مقوله برندسازی توجه میکنند. این در حالی است تا زمانی که برند شرکتی بهحد کافی شناختهشده نباشد و در حوزههای مختلف خودش را به مخاطبش معرفی نکرده باشد، احتمال توفیق نخواهد داشت. برند، ساختارهای ذهنی مصرفکنندگان را شکل میدهد و به آنها کمک میکند تا اطلاعات مرتبط با محصولات و خدمات را بهگونهای سازماندهی کنند تا مشتری با افق دید باز و آگاهانه دست به تصمیمگیری بزند.
برند قوی برای رقابت با وارداتیها
بیشتر برندهایی که در ایران فعالیت میکنند، برنامه برندسازی قوی و منسجمی ندارند به همین علت است که در برخی موارد، حتی در داخل کشور هم نمیتوانند رقابت خوبی با محصولات خارجی وارداتی داشته باشند. بازاریابی در خارج از ایران هم مستلزم داشتن برندتجاری قوی است تا بتواند با محصولات خارجی که در زمینه کیفیت بالا شناخته شدهاند، دیده شود و رقابت کند. این نکته مهمی است که خیلی از شرکتها به آن توجهی ندارند، اما درباره این که کیفیت مشابهی با محصولات خارجی دارند و استقبال از محصولاتشان راضیکننده نیست گلهمند هستند. به نظر میرسد توجه جدی به برندسازی برای محصولات و خدماتی که نمونه بسیار معروف و قوی خارجی آن درون کشور پیدا میشود، ضرورت بیشتری دارد.
ضرورت تلاش برای ایجاد برندهای ملی
برند ملی از مهمترین حوزههای برندسازی است که در عرصههای راهبردی، دیپلماسی عمومی ارتباطات فرهنگی، سرمایهگذاری، صادرات گردشگری و توسعه اقتصادی اهمیت پیدا میکند و در چهار منبع مختلف از قبیل کشور مبدأ، مقصد برندسازی، دیپلماسی عمومی و هویت ملی قابل ردیابی است. کشورهای مختلف با برخی از برندهای معروفشان است که شناخته میشوند یعنی برندها حتی از خدمات و محصولات هم جلوتر رفتهاند و با شنیدن نام برخی کشورها اولین تصویر ذهنی افراد، آن برند خاص خواهد بود. به عنوان مثال، کشور سوئیس را با برند رولکس و آلمان را با برندهای بنز، بیامدبلیو و پورشه میشناسند.
اهمیت برند ملی زمانی خودش را نشان میدهد که کشوری با برندی معروف، تولید جدیدی داشته باشد و موفقیتش در محصول قبلی، مورد استقبال قرار گرفتن محصول جدید را هم تضمین کند. کشوری که صادرات بالا، اقتصاد پیشرفته، دولت کارآمد و تاثیرگذار، تعداد بالای سرمایهگذار خارجی و محیط مطلوبی برای کسبوکارها داشته باشد طبعا برند ملی قدرتمند و معتبری هم خواهد داشت و از سوی دیگر برند ملی معتبر خودش میتواند در جذب سرمایه خارجی و اقتصاد مترقی اثرگذار باشد.
چالشهای مسیر برندسازی در ایران
تحقیق و توسعه قبل از تولید و بازاریابی
بر اساس بررسی مرکز پژوهشهای مجلس که درباره شاخص رقابتپذیری جهانی انجام شده، ایران وضعیت مطلوبی در این زمینه ندارد و دلیل این مسأله هم چالشهایی است که در حوزه برندسازی وجود دارد، برای مثال وقتی نیازها و توانمندیهای کشور بهدرستی مورد ارزیابی قرار نگیرند، بدون نوآوری برای تولید محصولات اقدام میشود. این در حالی است که کشورهای پیشرفته جهان با شناسایی دقیق نیازهای جدید، توانمندیها و امکانات خود، تصمیم میگیرند سراغ حوزههایی مثل انرژی، مخابرات، برق، هواپیمایی و... بروند که درآمدهای بسیار بالایی دارد.
موانع متعدد بر سر راه استانداردسازی
استانداردسازی محصولات و خدمات دانشبنیان میتواند جایگاه کشور را در عرصه بینالمللی ارتقا دهد، اما دغدغهها و پیچیدگیهای زیادی که در زیستبوم دانشبنیان کشور وجود دارد، مانع این اتفاق مهم شده است. برخی شرکتهای دانشبنیان برای کسب گواهینامهها و استانداردهای لازم، عطای آنها را به لقایشان میبخشند و در نهایت از صادرات محصول خود به کشورهای خارجی باز میمانند. آنها در بهترین حالت میتوانند به افغانستان، پاکستان و عراق صادرات داشته باشند. از سوی دیگر قوانین دستوپا گیر سازمانهای سنتی که شرکتهای چابک دانشبنیان برای پیشبرد کارشان به همکاری آنها نیازمندند، میتواند مانع جدی دیگری باشد.
تنظیم مقررات در تجارت الکترونیک
با گسترش کسبوکارهای اینترنتی، لزوم برندسازی در سکوهای الکترونیکی (Electronic Platform) بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است. فرآیند نظارت کنترل و ساماندهی این موضوع برخلاف فواید بسیار زیادی که برای کسبوکارهای دانشبنیان داردباچالشهای زیادی روبهروست. برند قوی در ازای اعتماد و رضایت مشتریان شکل میگیرد پس هرگونه کلاهبرداری، قدرت برندها را مخدوش میکند و باعث بیاعتمادی به فروشگاههای اینترنتی خواهد شد. برای حل این موضوعات اقدامهایی ازسوی مرکز توسعه تجارت الکترونیکی وزارت صمت انجام شده که نمونه آن اعطای نماد اعتماد الکترونیکی (اینماد) به کسبوکارهای الکترونیکی است. اینماد بخشی از چالشها را برطرف کرده، اما دغدغههای جدیدی را هم در پیداشته است.
نیروی متخصص کم و بی انگیزه
«نیروی متخصص در ایران در حال کاهش است» این جملهای است که سالهای آینده در حوزههای مختلف، فراوان خواهیم شنید. کاری که نیروی انسانی متخصص میتواند در حوزه مدیریت برند انجام دهد با بخشهای نرمافزاری و ماشینی آن متفاوت است. ارتباط موثر نیروی انسانی متخصص در نوع معرفی و خدماتدهی برند با مخاطب بسیار مهم است و هر گونه نارضایتی از محیط کار میتواند هم در محصول و هم در تعامل با مشتریان بروز پیدا کند و این مسأله مانع رشد برندها خواهد شد.
برگرفته از تحقیقات مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی
روزنامه جام جم