پیروزی انقلاب اسلامی بهعنوان پدیدهای ناشناخته و دور از انتظار، دو اردوگاه غرب سرمایهداری و شرق کمونیستی را به چالشی بزرگ دچار کرد. انقلاب اسلامی باشعار نه شرقی و نه غربی به هر دو اردوگاه اعلام کرد بهدنبال یک هویت مستقل در صحنه جهانی است و تابعیت هیچ اردوگاهی را نمیپذیرد.
تا پیش از این، براساس نظم تعریف شده مبتنی بر نظریه مسلط رئالیسم، جهان به دو قطب غرب و شرق تقسیم شده بود و دولتهای دیگر باید خود را در یکی از اردوگاهها تعریف میکردند تا از مزایای قطب مورد علاقه و متناسب با ماهیت سیاسی خود بهره ببرند و به پشتیبانی و حمایت آن دلگرم باشند. جهان قرن۲۰، زیر سیطره نظم دو قطبی تعریف شده بود و راه سومی بهظاهر وجود نداشت.
انقلاب اسلامی بهعنوان مردمیترین انقلاب، آشکارا به مقابله با این نظم خشن و سرکوبگر در عرصه بینالمللی برخاست و ارزشها و معیارهای ستمگرانه آن را زیر سؤال برد.
غرب و شرق که دوران جنگ سرد را طی میکردند و در همه ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی درتقابل جدی بهسر میبردند و بارها تا مرز جنگ اتمی پیش رفته بودند در یک مورد به توافق نانوشتهای رسیدند و آن مهار امواج انقلاب اسلامی بود، منتها هرکدام به روش خود. نخستین اقدام غرب به رهبری آمریکا بهکارگیری حربه ستمگرانه تحریم اقتصادی بود. ملتی که میخواست راه مستقلی پیش گیرد و پس از دو قرن فاصله با هویت دینی و ملی خود، بنیان یک تمدن جدید را پیریزی کند، مورد تحریم واقع شد تا شاید تسلیم نظم موجود شود.
دومین اقدام، راهاندازی شورشهای قومی جداییطلبانه و گروه بازیهای حزبی و سیاسی برای بیثبات کردن ایران و به خود مشغول کردن انقلابیون بود.
سومین اقدام، تهاجم سنگین رسانهای برای دلسرد کردن مردم ایران و انحراف افکار عمومی از اصول انقلاب بود.
چهارمین اقدام، طراحی کودتا برای سرنگونی دولت انقلابی و برچیدن بساط انقلاب بود.
وقتی از همه این اقدامات طرفی نبستند با توافقی پنهانی، جنگ را بر ملت ایران و نظام نوپا تحمیل کردند تا شاید زبانههای آتش انقلاب را در مرزهای جغرافیایی خود فرو بنشانند و خود را از تهدیدهای آن رها کنند. چه کسی باید این جنگ را آغاز میکرد و کدام دولت مرتجع منطقه، مهیای چنین ماموریتی بود؟
با توجه به پیوستگیهای فرهنگی و مذهبی که ملت عراق با ملت ایران داشتند، نزدیکترین کسانی بودند که میتوانستند تحت تأثیر انقلاب اسلامی، دولت بعثی را سرنگون کنند. از این رو، جنگی را آغاز کردند که هشت سال ایران درگیر آن شد و میلیاردها دلار خسارت (۱۰۰۰میلیارد دلار، بنابر اعلام ایران و ۱۰۰میلیارد دلار بنا بر اعلام سازمان ملل در آخرین موضعگیری خود در اوایل دهه ۷۰ شمسی) بر ایران و به همین مبلغ و شاید بیشتر بر عراق وارد کرد.
نقشهای شوم که خسارات جبرانناپذیری بر اقتصاد و اجتماع ایران وارد ساخت و منشأ بسیاری از نابسامانیهای اجتماعی و اقتصادی در دوران پساجنگ شد.