وقوع بحرانهای اقتصادی- امنیتی ناشی از جنگ اوکراین از یکسو و فقدان یک قوه عاقله مرکزی در راس هرم قدرت در اتحادیه اروپا و منطقه یورو، مولد بحرانهای جدیدی در اروپای واحد بوده است. اگرچه امانوئل مکرون، رئیسجمهورکنونی فرانسه در رقابت با مارین لوپن، رهبر جبهه ملی این کشور توانست با جلب آرای سلبی پیروز شود و برای دومینبار متوالی در کاخ الیزه باقی بماند، اما این پیروزی مولد آرامش برای سران اتحادیه اروپا و منطقه یورو نیست. اکنون سران اروپایی بهوضوح اعتراف کردهاند در عین پیروزی مکرون، نمیتوان از پاریس به مثابه یک نقطه ثقل سیاسی و امنیتی محکم برای اروپای واحد یاد کرد. از سوی دیگر، بحرانهای پیش روی رئیسجمهور فرانسه نسبت به دور اول ریاستجمهوری وی به مراتب گستردهتر و عمیقتر است. سوال اصلی اینجاست که اکنون بازیگران اروپایی به کدام کشور یا بازیگر میتوانند به عنوان نقطه ثقل خود اتکا کنند؟ پیروزی حداقلی مکرون در انتخابات اخیر فرانسه از یکسو و ظهور دولتی چند تکه و ضعیف در آلمان سبب شده است ستونهای تشکیلدهنده اروپای واحد نسبت به هر زمان دیگری لغزندهتر به نظر برسند. رشد آرای ملیگرایان افراطی در سراسر اتحادیه اروپا، نگرانیهای زیادی را برای سران قاره سبز رقم زده است. برخی کارشناسان اروپایی معتقدند در آیندهای نزدیک، شبکه ملیگرایان اروپایی با قدرت بیشتری دست به یارگیری در این مجموعه خواهند زد. در این صورت، پایان حیات اروپای واحد فرا خواهد رسید. بر همگان مسجل است با توجه به کسب بیش از ۴۰درصد آرای انتخابات ریاستجمهوری فرانسه، لوپن تحرکات خود را در اروپا معطوف و محدود به کشور خود نخواهد کرد و کل جریانهای ملیگرا و افراطی را در اروپا تغذیه خواهد کرد. قبلا و در جریان برگزاری انتخابات پارلمانی اروپا نیز شاهد این نقشآفرینی پررنگ از سوی مارین لوپن بودیم. انتخاباتی که در آن دهها نفر از نمایندگان جریان ملیگرای افراطی از کشورهای مختلف به پارلمان اروپا در بروکسل راه پیدا کردند. آیا سران اتحادیه اروپا قدرت مواجهه با این چالشهای مزمن و دنبالهدار را خواهند داشت؟
هادی آجیلی - عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی (ره) / روزنامه جام جم