اما این تنها یک سوی ماجراست؛ آن سوی دیگر، کودکانی هستند که از طبیعیترین حق زندگی یعنی خانوادهای گرم محروم بودهاند و حالا فرصتی برای بهرهمند شدن از چنین حقی را پیدا کردهاند.
پس طبیعی است این جریان، بالا و پایینهای زیادی داشته باشد اما خوبیاش این است که نتیجه خوشی خواهد داشت؛ نتیجهای که میتواند آغوش پدر و مادر را به یک کودک و تجربه پرورش یک انسان را به افراد محروم از مادری و پدری بدهد. اما درباره صفر تا صد تازهترین قوانین و مراحل این کار چه میدانید؟
گرفتن فرزندخوانده از بهزیستی آسان نیست اما بهسختی و پر ماجراییای که به نظر میرسد هم نخواهد بود.
این موضوع بهتر است از همان روز اول برای متقاضیان روشن باشد تا در طول مسیر، خسته و ناامید نشوند. آنوقت است که اگر با این ذهنیت به سمت آن قدم بردارند این مسیر برایشان آسانتر از آن چیزی که شنیده بودند خواهد گذشت.
این موضوعی است که شبنم میربیگی، یکی از کارشناسان بهزیستی بر آن تایید میکند و معتقد است به سرپرستی گرفتن یک کودک، تصمیم کوچکی نیست که بتوان بهراحتی از آن عبور کرد؛ پس همهچیز قدم به قدم.
برای اولین قدم
همهچیز از ثبتنام در سامانه ملی فرزندخواندگی شروع میشود؛ سامانهای که متقاضیان در سه دسته زن و شوهر بدون فرزند، دختران و زنان بدون شوهر و زن و شوهر دارای فرزند میتوانند در آن ثبتنام و مدارکشان را بارگذاری کنند؛ مدارکی که لازم است در بهترین کیفیت ممکن و از روی اصل سند درخواستی باشد.
تصویر همه صفحات شناسنامه ایرانی، کارت ملی، سند ازدواج، مدرک تحصیلی، سند مالکیت یا اجارهنامه، اشتغال به کار، فیش حقوقی، مدارک بیمه و ... از جمله مدارکی است که با توجه به شرایط متقاضی، از او درخواست میشود؛ مرحلهای که اگر بهدرستی انجام شود، پیامک تایید برای متقاضی ارسال میشود و باید منتظر خبر بهزیستی بماند.
شبنم میربیگی، کارشناس بهزیستی میگوید این روند تنها در صورتی متوقف میشود که نقص مدارکی وجود داشته باشد: «ضمن اینکه برخی از مدارک، متعلق به هر گروه متفاوت است. مثلا زوجهایی که فرزند ندارند و کمتر از پنج سال از ازدواج آنها گذشته باشد، باید مدارک پزشکی مبنی بر اینکه به صورت فیزیولوژیک بچهدار نمیشوند را ارائه بدهند.»
صبر داشته باش
موضوع کوچک و کمی نیست؛ پای یک انسان و از آن مهمتر، پای عواطف، احساسات و زندگی یک کودک در میان است. برای همین خانم میربیگی معتقد است برای رسیدن به چنین هدفی باید صبر داشته باشیم و عجله بهخرج ندهیم: «همه از ما درباره زمان رسیدن نوبتشان میپرسند و گاهی از طولانی شدن آن گله دارند اما این موضوعی نیست که زمانش به طور دقیق مشخص باشد و بتوانیم به راحتی از آن بگذریم؛ چرا که در مرحله اول، بستگی به این دارد چند نفر جلوتر از دیگر متقاضیان، برای آن کودک ثبتنام کردهاند.»
مثلا معلوم است که دخترشیرخوار، بیشترین متقاضی را دارد و خب طبیعی است متقاضیان چنین فرزندانی، دیرتر از متقاضیان دیگر بچهها نوبتشان بشود.
ضمن اینکه قرار نیست با یک بررسی سطحی و فوری، کودک دوباره در معرض آسیبهایی قرار بگیرد که میتواند روح و روانش را خدشهدار کند: «در واقع همه روند اداری و به قول مردم، زمانبری که برای به سرپرستی گرفتن کودک وجود دارد، برای این است که نه کودک و نه خانوادهها متحمل سختیهای دوباره و چندباره نشوند.» و چنین هدفی، تنها با بررسیهای در نظر گرفته شده محقق میشود؛ بررسیهایی که در همه کشورهای دنیا اجرایی میشود و در همهجا، همینقدر موشکافانه، اوضاع را تحت کنترل و نظارت قرار میدهند.
البته اینطور که خانم میربیگی میگوید، طبق قانون باید در دو ماه پس از ثبتنام، تکلیف کلی متقاضی مشخص شود، به این صورت که روند ثبت مدارک و مصاحبهها انجام شده باشد و بعد منتظر تایید نهایی بمانند. بعد از آن هم یکی از حساسترین مراحل فرزندخواندگی یعنی دیدار بین متقاضیان و کودک برقرار میشود. دیداری که فارغ از همه مراحل اداری و اما و اگرها، باید از نظر دلی و احساسی بر وفق مراد هردو طرف پیش برود تا به نتیجه برسد. چیزی شبیه به همان مهرش بر دلم بنشیند خودمان.
شرایط مالی حرف اول را نمیزند
«قرار بر ایدهآل و بیکم و کاست بودن نیست.» این را خانم میربیگی، میگوید و معتقد است تصوری که در بین مردم جا افتاده که بچهها به متقاضیانی با بهترین شرایط مالی تعلق میگیرند، کاملا اشتباه است: «صحیح و بدون تعارفش این است که این بچهها به دست بهترین خانواده از همه نظر سپرده میشوند.»
او از یک فرم ارزیابی تهیهشده توسط سازمان بهزیستی میگوید که همه شرایط خانوادههای متقاضی بررسی و به آنها امتیاز داده میشود: «در این فرم، وضعیت اقتصادی، یکی از پنج حیطهای است که باید در کنار دیگر مسائل بررسی شود و در نهایت به مرحله بعدی ارزیابی برسد.» البته که او منکر این قضیه نمیشود که خانوادههایی که بتوانند حداقل رفاه را برای کودک مهیا کنند در شرایط بهتری قرار دارند اما اینطور نیست که بهترین متقاضی، ثروتمندترین آنها باشد.
واقعیت این است این کودکان یکبار در معرض آسیب قرار گرفتهاند و بهزیستی دیگر نمیخواهد آنها را دوباره در چنین موقعیتی قرار دهد؛ به همین دلیل شاید روند پذیرش فرزندخوانده کمی سخت به نظر میرسد «مثلا اینطور است که یک کودک 10 متقاضی دارد و طبیعتا ما آن متقاضی را برای کودک انتخاب میکنیم که از همهنظر بتواند آینده کودک را تامین کند.»
خانم میربیگی میگوید شرایط روحی، جسمی، خانوادگی، اجتماعی، مالی و... همه آن مواردی است که بررسی میشود و طبیعتا کودک به خانوادهای سپرده میشود که بهترین شرایط را از هر نظر داشته باشد. اصلا برای همین است که شاید این روند، کمی از دور سخت به نظر میرسد؛ در صورتی که اینطور نیست، بلکه سر صبر و با دقت کامل پیش میرود تا بهترین انتخاب صورت بگیرد.
برای تضمین آینده
«یعنی واقعا باید ملکی به نام کودک شود تا سرپرستیاش به متقاضی تعلق بگیرد؟» این سؤال تبدیل به یکی از مرسومترین و پرابهامترین سؤالاتی است که در جریان پذیرش فرزندخواندگی برای افراد بهوجود میآید؛ موضوعی که خانم میربیگی آن را منعطفتر از این حرفها و البته به همان اندازه هم طبیعی و بهحق میداند «واقعیت این است که طبق قانون، این کودکان از خانواده هیچ ارثی نمیبرند؛ بنابراین برای اینکه آیندهشان تا حدودی تضمین باشد شرایطی وجود دارد.»
برای همین است که طبق نظر قاضی باید بخشی از اموال آن خانواده به نام کودک شود و تضمین مالی برایش درنظر گرفته شود «حالا در برخی موارد، خانواده میتوانند خودشان را به نفع کودک بیمه کنند یا اینکه خانه، خودرو یا هر شکلی از داراییشان را به اندازه مشخصی به کودک اختصاص بدهند.»
به هرحال متقاضیان باید از یک حداقل دارایی برخوردار باشند و اگر خانوادهای هیچ دارایی مشخصی برای این تضمین نداشته باشد، بدون شک شانساش برای به سرپرستی گرفتن کودک پایین میآید: «ضمن اینکه این رای با نظر قاضی صادر میشود و ما فقط عامل اجراکننده نظر قاضی هستیم.»
6 ماه موقت
حالا اگر همهچیز بر وفق مراد پیش برود، حکم دوره ششماهه قاضی برای نگهداری از کودک صادر میشود. بعد از این شش ماه است که اگر کارشناسان بهزیستی تایید کنند، این حکم از شش ماه به همیشگی تبدیل میشود: «در همهجای دنیا روند همین است ولی احکام قضاییاش کمی متفاوت است؛ به این صورت که پیش از ورود کودک به خانواده و زمانی که کودک با توجه به سنش به متقاضی تعلق میگیرد، آن خانواده مورد ارزیابیهای اساسی قرار میگیرد. از طرف دیگر، خود کودک تحت مشاورههای روانشناسی قرار میگیرد که آیا میتواند این خانواده را بهعنوان خانواده جدید بپذیرد یا نه.»
در واقع برای اینکه درصد اطمینان بهزیستی از اینکه این کودک اقامت موفقی را در خانواده خواهد داشت یا نه، طبق قانون یک دوره ششماه تعریف شده است؛ دورهای که فرصتی برای این است که خانواده و کودک همدیگر را بیشتر بشناسند و ارتباط بینشان تقویت شود که اگر این جریان بهخوبی پیش برود، حکم سرپرستی دائم از قاضی گرفته میشود «معمولا هم این شش ماه با موفقیت انجام میشود؛ مگر در مواردی بسیار معدود که هر دو طرف به توافقی که باید، نمیرسند.» این را خانم میربیگی میگوید و معتقد است که تا امروز این دوره موقت خیلی کمکحال خانوادهها و کودکان بوده است.
نرگس خانعلی زاده - جامعه / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: