کهنخراباتان مکتب فرهنگ، امروز صرفا همان خلوتگهی نیستند که معتکفین و عزلتنشینان کتابدوست و پژوهشطلبان تشنه مأخذها به چشم واپسین امید به آن مینگریستند. پس از آن انفجار استحالهگری که در طلیعه قرن بیستویکم اطلاعات را بر زیست اجتماعی و فرهنگیمان پاشید، هرچند «اکثریت» کتابخانهها را یکه به حال خود وانهادند اما آنها سر و صفت با تمکین به امداد «اقلیت» ایستادند و نمردند.
چشمها که گرم لابیرنت بیانتهای اینترنت شد و اذهان که مسحور و دلباخته صفحات نمایشگر گشت، کتابخانهها به صفوف صرفشدن در صیغههای مفرد روانه میشدند. کمکم وقتی از کنار کتابخانهای گذر میکردیم با تبختر استفهام میکردیم که: «عجب! مگر کسی در این روزگار به کتابخانه هم میرود؟» از همان لحظات سکرآوری سخن میگویم که صفحات بیسرانجام وب را با پیچکها (اسکرول) درمینوردیدم و از عیادت و مواجههمان با خبری از کتابخانهها خرامان میگریختیم تا شوق جمعآوری دادهها را دریابیم.
روزگار رفیق قدیمیمان اما آنقدرها هم وامانده و رخوتآلود نبود و نماند. اگرچه یاران مهربان در کتابخانهها جانمایی و برای یک دوره همآغوشی با قفسهها و اندیشه و دستان پرمهر کتابخوانان آماده میشوند، نسل جدید با برنامههای فرهنگی قدرنادیده اما پرمایه کتابخانهها مشق «شدن» میکنند و بال پرواز میگسترند و ستونهای کتابخانههای شاب، از نزدیکترین تا دورترین نقاط برافراشته میشوند و بر شمارشان افزوده میشود. اینک حتی تجدد نیز مهمان ماندگار یک دهه اخیر کتابخانهها شده و مدرنیزاسیون در آوندهای گسترده آن در سراسر ایرانزمین جاری شده است.
استقرار و سازماندهی تنومند نهادی برای پشتیبانی کتابخانهها، اتصال حلقههای پژوهشی به کانونهای جهانی و تعریف و ترویج فرهنگ در برنامههای کتابخانهها تمام حقیقت سالهای اخیر این کهنهسوار آشنا نیست! رفیقان دیروز با اینکه در پوسته به حاشیهها رانده شدند در مغزها اما به فرزندان ماضی و اولاد مستقبل وفادار ماندند.
همگام با فرهنگ، همراه با اجتماع
فرهنگ با اجتماع و جهانهای موازی با آن همیشه عجین بوده. در این همزیستی مشترک، نه تنها کاربریها همراستا، که مسؤولیتها نیز میتوانند همافق باشند. کتابخانههای عمومی کشور نیز با همین رویکرد، چتر حمایتی خود را در سالهای اخیر با فروتنی و ایثار گسترده و تلاش کرده تا در کشاکش ناملایمات طبیعت و ناکامیها و محرومیتهای ناخواسته، آغوشی امن باشد، آنان که بخشی از زندگی فرهنگی و اجتماعیشان را با آن پیوند زدهاند و هم برای آنها که به دست نسیان سپردندش.
کتابخانههای عمومی تا روزی که در جهان مجازیشده کنونی مجال زیست فیزیکال داشته باشند، به جامعه و نیازهای فرهنگیاش پشت نخواهند کرد. اگر تا دیروز کتابخانهها مأمنی صرفا فرهنگی مفروض میشدند، امروز با طرح تحول کتابخانهها، این سنگرهای فتحناشدنی قریب به ۱۱۵سرفصل آموزشی در سه اقدام محوری توسعه سواد اجتماعی، سواد مهارتی و سواد علمی، تعریف و اجرا کرده و میکنند.
۳۵۸۸ کتابخانه عمومی در کشور، امروز در کنار تمام برنامهها و خدمات فرهنگیشان، محملی برای کارآفرینی و تقویت کسبوکارهای محلی، آشنایی با صنایعدستی، هنرهای خانگی، هنرهای تجسمی، هنرهای نمایشی، زبانهای خارجی، دورههای سوادآموزی و دورههای کمکدرسی، مهارتهای اجتماعی و مهارتهای تحکیم و تعالی خانواده، مهارتهای حل مساله، روشهای تحقیق و پژوهش، آموزش تفکر فلسفی به کودکان، طب ایرانی، آموزش خواندن و مهارتهای ادبی، آموزش قرآن، نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه هستند.
قابی از خاطره همدلی، صفحهای از کتاب حمایت
نابهنگام بهترین توصیف برای آزمون دشوار وقوع سیل در سال ۱۳۹۷ بود؛ روزهای تلخی که برای تبلور نوعدوستی هموطنان، بسیج عمومی در کشور شکل گرفت. کتابخانههای عمومی در این آفت، سهم اجتماعی و فرهنگیاش را به نوبه خود ادا کرد و بر آن شد تا به سهم خود و قدر توانش، در کنار دستگاههای متولی امر در راستای کاهش آلام هموطنان و کودکان آسیبدیده گام بردارد و با برنامهریزیهای منسجم در قالب مجموعهای از اقدامات پیشگیرانه و اجرایی با ارسال هدایا و اجرای برنامههای فرهنگی در مناطق سیلزده، ضمن پرکردن اوقات فراغت و سرگرمی کودکان در میان هیاهوی آواربرداری و امدادرسانی، قدم کوچکی در این خصوص بردارد.
اتخاذ تدابیر و تمهیدات لازم بهمنظور کاهش خسارتهای احتمالی ناشی از سیلابها و پیشگیری از آسیبهای ناشی از آن اعم از تجهیزات کامپیوتری و فنی کتابخانه، نسخ خطی، چاپ سنگی و سربی، کتابهای مرجع گرانقیمت و اسناد و مدارک کتابخانه، اوراق هویتی اعضا ازجمله اولویتهای انتقال به طبقات بالایی یا کتابخانههای واقع در نقاط امن، بخشی از اقدامات «پیشگیرانه» نهاد و کمکرسانی به استانهای سیلزده، بازدید از مناطق سیلزده، اعزام داوطلب برای سازماندهی امدادرسانی فرهنگی در مناطق سیلزده، راهاندازی موکب در کتابخانه پلدختر با همکاری خیرین، اجرای برنامههای فرهنگی برای کودکان و نوجوانان در مناطق سیلزده و اهدای کتاب و بستههای فرهنگی به کودکان و نوجوانان (بستههای فرهنگی حمایتی متشکل از کتاب، لوازمتحریر، اسباببازی و اقلام خوراکی)، اجرای برنامههای فرهنگی شامل قصهگویی و نقاشی برای کودکان مستقر در کمپها، برگزاری کلاسهای کنکور در مناطق سیلزده با همکاری هلالاحمر، ارزیابی و بررسی میزان خسارت واردشده به تجهیزات کتابخانههای آسیبدیده نیز اقدامات «اجرایی» نهاد کتابخانههای عمومی در آن روزهای رخنمایی همدلیها بود.
نهاد کتابخانههای عمومی کشور در ادامه مسؤولیت فعالیتهای اجتماعی و همراهی مردم نوعدوست و پرمهر ایران که همواره نشان دادهاند که در سختیها و ناملایمات، کنار یکدیگر بودهاند، چه هنگام وقوع بلایای طبیعی (مانند سیل و زلزله) و چه هنگام وقوع بحرانهای اجتماعی در کنار هموطنان آسیبدیده بودهاند. با هدف کمک به هموطنان آسیبدیده از سیل رخداده در چند استان کشور در سال ۱۳۹۸، ۲۲ هزار و ۲۰۰ کتاب کودک و نوجوان، ۸۰۰۰ قلم اسباببازی، ۱۲ هزار قلم اقلام نوشتاری و ۳۰۰۰ قلم کیف و کفش و لوازم بهداشتی همراه مواد غذایی به استانهای سیلزده ارسال شد.
اجرای طرحهای بهار مهربانی در بهار قرآن، مهربانی در مهر، سیستان را دریابیم، بازسازی کتابخانه تفکر و برگزاری سهدوره مدرسه جهادی خواندن در بشاگرد (استان هرمزگان)، مدیریت فعالیت کتابخانههای عمومی در ایام کرونا، استفاده از فضای مجازی، شبکه مجازی کتابداران، شبکه مجازی کتابخوانان، مدرسه دانایی و ... گامهای دیگری بودند که کتابخانههای عمومی در مسیر تحقق رسالتهای اجتماعیاش و طرح تحول و تبدیل کتابخانهها به پایگاههای فرهنگی و اجتماعی برداشتند؛ قدمهایی که هیچ مختصات دشواری سد راهش نشد و هیچ کودکونوجوانی در ایرانزمین را در بزنگاههای صعب و دهر کووید از همپاییاش نینداخت.
امروز هرچند نهاد کتابخانههای عمومی به میلاد ۱۸سالگیاش رسیده و بلوغ را تداعی میکند اما کیست که نداند تاریخچه معاضدت این پایگاه فرهنگی در کشور قدمتی فراتر از این ارقام دارد. این جوان کهنهسوار اگرچه همواره با اقوام سببیاش اشتباه گرفته میشود و گاهی همقامت با کتابخانهملی، کتابخانههای شهرداریها، فرهنگسراها و کانونهای پرورش فکری کودکان و نوجوانان سهوا یکی قلمداد میشوند اما با سینههایی ستبر و قامتی خمنشده بر پهنای فرهنگ ایران ایستاده است و با شمایلی فرهنگی ــ اجتماعی، پشتیبان اندیشهورزی در این سرزمین هستند.
حامد شرف الدین / روزنامه جام جم