نصرا... افجه‌ای در گفت‌و‌گو با ما از تأثیرات ثبت جهانی خوشنویسی ایران می‌گوید

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

انتخاب مسیر سخت جذاب‌تر است

«بی‌رنگی» پرتره کیخسرو خروش است. کیخسرو خروش سال ۱۳۲۰ در تهران به دنیا آمد.
کد خبر: ۱۳۵۲۸۲۵
در نوجوانی به نحو خودآموز به فراگیری خوشنویسی و نقاشی پرداخت. چند سال بعد در انجمن خوشنویسان و دانشکده هنرهای زیبا نزد استاد رفت و خیلی زود در هر دو استاد شد. اما اهمیت خروش به استادی در خوشنویسی و نقاشی نیست (هرچند این خود چیز کمیابی است)، بلکه او از این حیث اهمیت دارد که در خوشنویسی و نقاشی ما آخرین نفر است.
معنای «آخرین» نیاز به توضیح مفصل دارد اما به اجمال می‌توان گفت خروش آخرین خوشنویسی است که به سلسه اساتید و سنت تعلیم و تعلم قدما پای‌بند است و آخرین نقاشی است که در سنت آکادمیک بوزار فرانسه و کمال‌الملک کار می‌کند. خود او البته تا این اندازه بدبین نیست و معتقد است دست‌کم در خوشنویسی نوابغی خواهند آمد اما فعلا واقعیتی که پیش روی ماست چیز دیگری می‌گوید.
خروش در خوشنویسی به کتابت و در نقاشی به پرتره‌سازی و منظره‌سازی مشهور است. او ده‌ها کتاب را کتابت کرده که هر کدام برای خود جایگاهی در خوشنویسی معاصر دارند. نیز بهترین پرتره‌های امام خمینی (ره) کار خروش است که بعضی از آنها را باید بهترین نمونه‌های پرتره‌سازی از کمال‌الملک تا امروز دانست.
حرف زدن درباره کیخسرو خروش مستلزم حرف زدن درباره استادان اوست. در این فیلم از کمال‌الملک، میرزای کلهر، عمادالکتاب، علی‌محمد حیدریان، سیدحسن میرخانی و سیدحسین میر‌خانی یاد کردیم و شاید اولین‌بار است که درباره بعضی از این بزرگان حرفی زده می‌شود.
خروش آدم کم‌حرفی است. خودش می‌گوید در این فیلم به اندازه کل عمرش حرف زده. که اگر اهل حرف زدن بود حجم کتابت‌هایش مسلما کمتر از این می‌شد. کتابت حافظ او در تاریخ خوشنویسی ما کم‌نظیر است و به حرف آوردن کسی که ۷۸ سال حرف نزده، کار راحتی نبود.
«بی‌رنگی» روایت ماجرامحوری ندارد. روایت فیلم در عرض پیش می‌رود و شخصیت را جست‌وجو می‌کند. «بی‌رنگی» همچنین یک فیلم گفت‌وگومحور است. ایده ما این بود حضور آدم‌ها می‌تواند درک بهتری از روابط و درنتیجه فضای هنری ۵۰ سال اخیر به دست دهد. این‌که آیدین آغداشلو با خروش دوستی دورادور و بااحتیاطی داشته، یا مثلا عباس کیارستمی سه‌پایه نقاشی‌اش را همیشه کنار خروش می‌گذاشته، یا مثلا محمد احصائی همیشه خروش را استاد خطاب می‌کرده، صرفا نمک کار نیست.
راه ساده‌تر برای ساخت این فیلم این بود که چند روز با کیخسرو خروش زندگی کنیم و از او راش ضبط کنیم و تمام. ولی ما پای ایده گفت‌وگومحورمان ایستادیم و سختی هماهنگ شدن با رفقای خروش را به جان خریدیم و حتی برای آیدین آغداشلو یک سال صبر کردیم تا اوضاع جسمی‌اش بهتر شود و جلوی دوربین ما بنشیند. 
انتخاب مسیر سخت معمولا جذاب‌تر است. مصداق این حرف هم هم‌سخنی با بزرگان هنر معاصر ایران در پشت صحنه بود. چند ساعت گپ زدن با محمد احصائی و آیدین آغداشلو و علی‌اکبر صادقی و دیگران نعمتی بود که نصیب ما شد.
 
بهادر خردمندکیا / روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها