او در دیدار با احمد احمد، مبارز انقلابی درباره مبارزات او و کتابی که محسن کاظمی درباره این مبارز انقلابی نوشته است، توضیح داد و گفت: احمد احمد یک مبارز انقلابی است و محسن کاظمی هم کتابی را درباره ایشان تالیف و تنظیم کرده است. ما باید از این افراد بیشتر بدانیم و از تجربه زندگی انقلابی آنها استفاده کنیم. باید سریال و فیلمهایی درباره ایشان و مبارزاتشان ساخته شود.
وی در ادامه خطاب به احمد احمد تاکید کرد: مبارزات انقلابی باعث آشنایی شما با امام (ره) شد و بسیاری از سریالهای صدا و سیما که درباره مبارزات انقلابی است، براساس خاطرات شما ساخته شده اما اینطور که مشخص است هیچکس تا بهحال سراغ شما نیامده که بخواهد درباره خودتان فیلم یا مستندی بسازد. البته ما میدانیم شما از هیچکس توقعی ندارید زیرا با خدا معامله کردید اما این وظیفه ماست.
پس از صحبتهای قرایی، احمد احمد بیان کرد: چیزی که اکنون با آن مشکل دارم فراموشیهای زیاد است. تا جایی که به یاد میآورم همیشه در دردسر بودم. در حال حاضر مشکلات جسمی زیادی هم دارم. خاطرات دور را بهتر به یاد میآورم اما حافظه کوتاهمدتم مشکل دارد و اتفاقات نزدیکتر را به ياد نمیآورم.
وی ادامه داد: من از گذشته خیلی دور حتی پیش از مبارزات سال ۴۲ با امام آشنایی و مراوده داشتم. امام (ره) از طرف گروه مؤتلفه بود و من عضو حزب ملل اسلامی بودم. ملاقاتها و برخوردهایم با امام را هیچگاه فراموش نمیکنم.
احمد احمد اظهار کرد: در ابتدا که ما مبارزات را آغاز کردیم هنوز سازمانی به نام ساواک وجود نداشت. در آن زمان امام(ره) یک مبارز و مسؤول یک گروه بود و من هم مسؤول یک گروه دیگر بودم. تا قبل از بروز ساواک مشکلات کمتر بود اما بعد از بهوجود آمدن ساواک، مشکلات مبارزان بیشتر شد. مجید شریفواقفی و صمدی لباف جزو دوستان قدیمی انقلابی من بودند. بعد از انقلاب با خیلی از دوستان انقلابی که زنده بودند، رفت و آمد داشتیم و از حال هم باخبر بودیم.
وی درباره همسر و فرزندانش گفت: همسرم نه تنها مشکلی نداشت بلکه با من همراه بود. خیلی در کنار من سختی کشید. دو دختر و چهار پسر داشتم که متاسفانه یکی از پسرهایم چند سال پیش بهدلیل ابتلا به بیماری سرطان به رحمت خدا رفت. دلخوشی این روزهای من و همسرم، فرزندانمان هستند. این مبارز انقلابی در پایان از مسؤولان خواست کاری کنند که در صدا و سیما بیشتر به مشکلات مردم و افرادی مثل او پرداخته شود.
در ادامه پسر احمد احمد ضمن تاکید بر فراموشی پدرش، توضیحاتی داد و گفت: ابتدا باید بگویم به اینکه پسر یک فرد مبارز انقلابی مثل احمد احمد هستم، افتخار میکنم.
وی ادامه داد: قرار بود گروهی بیایند و درباره پدرم سریال و مستند بسازند اما پدر نپذیرفت. بعد از کتابی که درباره پدرم نوشته شد ایشان دیگر راغب نبود دربارهاش حرفی زده شود. پدر تحت درمان است و یک پایش تیر خورده و همین موضوع برای او مشکلاتی ایجاد کرده است.
پس از آن همسر احمد احمد نیز گفت: ما سال ۵۷ ازدواج کردیم. برادرم و شوهرخواهرم همرزم حاجآقا بودند و به همین دلیل ما با مبارزات انقلابی آشنایی داشتیم. بعد از ازدواج دردسرهایمان کمتر شد و ایشان بیشتر در جبههها بودند.
وی درباره کتابی که در مورد همسرش نوشته شده، گفت: کتاب را خواندهام و فکر میکنم کاملا به زندگی احمد احمد پرداخته است.
همسر احمد احمد درباره فعالیتهای مبارزاتی خودش اظهار کرد: من مبارز نبودم، خانهدار بودم و فعالیتی در زمینه مبارزات انقلابی نداشتم اما زندگی خوبی در کنار حاجآقا داشتیم و همیشه از اینکه همسر و در کنار ایشان هستم، راضی بودم. حاصل زندگی ما و دلخوشیمان فرزندانمان هستند.
احمدرضا معراجی - رسانه / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: