الناز وقتی دید شوهرش مرتب سرکار میماند و کمتر به خانه میآید، تصمیم گرفت برای همیشه به زندگی مشترکش پایان دهد. این زن وقتی مقابل قاضی دادگاه خانواده تهران قرار گرفت، درباره علت درخواست طلاق خود گفت: هشت ماه است ازدواج کردهام ولی در این مدت شوهرم را نمیبینم.
او در یک شرکت دولتی کار میکند و درآمد خوبی دارد. با این حال، مرتب اضافه کاری میماند. در صورتی که واجب نیست بیشتر از ساعت کاری در محل کارش بماند. اما او حاضر نیست به خانه بیاید. انگار از خانه فراری است. حتی روزهای تعطیل هم صبح زود بیدار میشود و به محل کارش میرود. میگوید کار دارد. باید اضافه کاری بماند. در صورتی که من هم نیاز دارم همسرم کنارم باشد. همیشه تنها هستم. هرجا میخواهم بروم باید تنها بروم. دیگر خجالت میکشم به بقیه بگویم شوهرم سرکار است. مرتب بهانههای مختلف میآورم. ولی دیگر نمیتوانم این زندگی را تحمل کنم. انگار نه انگار که من ازدواج کردهام. حتی در سفر هم تنها هستم.
شوهرم اگر اضافه کاری هم نکند باز هم درآمد خوبی دارد. ولی انگار دنبال بهانه است تا به خانه نیاید و من را نبیند. الان هشت ماه است تحمل میکنم. بارها سعی کردهام با او صحبت کنم ولی فایدهای نداشته و هر بار که در مورد مشغله کاریاش حرف میزنم، از کوره در میرود، عصبانی میشود و داد و بیداد راه میاندازد. از تنهایی زندگی کردن و از تحمل این وضعیت خسته شدهام. مهرداد حاضر نیست کوتاه بیاید و یک روز هم برای من وقت نمیگذارد. حتی وقتی چند روز پیش بیمار شدم، حاضر نشد مرخصی بگیرد و پیش من بماند. وقتی او از من فراری است دیگر نمیخواهم به زندگی در کنار این مرد ادامه دهم.
در ادامه، شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی همسرم زن بیدرکی است. من برای زندگیمان کار میکنم. برای اینکه همسرم در رفاه باشد سخت کار میکنم. در اداره ما هرچه بیشتر اضافه کاری کنی، پول خیلی زیادی میگیری. میخواهم سرمایهای برای آینده زندگیمان جمع کنم تا بتوانیم در آسایش و رفاه زندگی کنیم. ولی او حاضر نیست این مساله را درک کند. مرتب میخواهد به مهمانی برود و از من میخواهد از کارم بزنم. در صورتی که من به فکر آینده زندگیمان هستم. الناز اگر مرا و زندگیمان را دوست داشت، بهخاطر چنین مسالهای، پایمان را به دادگاه خانواده باز نمیکرد. مگر میشود کسی از اینکه شوهرش سخت کار میکند تا درآمد خوبی داشته باشد، عصبانی شود. اگر او زندگیمان و مرا دوست داشت، این مساله را درک میکرد و به خاطر این موضوع جنجال راه نمیانداخت. برای همین من هم دیگر حاضر نیستم در کنار این زن خودخواه زندگی کنم.
در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آنها را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست در فرصت پیش آمده با یک مشاوره خانواده مشورت کنند تا شاید مشکلشان حل شود.
گفتگو و مشاوره بهترین راهحل است
سارا شقاقی، روانشناس در این خصوص میگوید: اغلب زوجها در روزهای اول زندگی مشترک ممکن است با اختلافات زیادی مواجه شوند. روزهای اول زندگی مشترک میتواند از هر نظر برای زن و شوهرها متفاوت باشد. زن و مرد برای اولین بار به طور رسمی کنار هم قرار میگیرند. مسلم است در این شرایط آرزوها، انتظارات و اضطرابهای خاص خود را دارند. بسیاری از افراد قبل از قرار گرفتن زیر یک سقف برای این روزها برنامهریزی کرده و تلاش میکنند بتوانند به بهترین شکل از این دوران استفاده کنند. اما این دوران با اختلافات و مشکلاتی همراه است که اهمیت توجه به آن برای آرامش زوجها لازم است. تجربه تنش و اختلاف در همان ابتدای زندگی، زن و مرد را ناامید میکند. همین مساله استرسها و نگرانیهای زیادی را در مورد آینده به آنها تحمیل میکند. معمولا در روزها و ماههای اول زندگی مشترک زوجها در حال شناخت ویژگیها و سلایق یکدیگر هستند. از آنجا که شیوه حل مساله آنها با هم تفاوت دارد، ممکن است بر سر راهحل به توافق نرسند. بهتر است زن و مرد در چنین شرایطی با هم گفتوگو داشته باشند، گفتوگوی منطقی به دور از تنش و لجبازی. همچنین آنها میتوانند با کمک گرفتن از مشاوره خانواده راهکارهایی برای کاهش این اختلافات و افزایش عشق و علاقه در روابط خود پیدا کنند. برای همین گفتگو و مشاوره میتواند بهترین راهحل برای اختلافات زناشویی در سال های اول زندگی مشترک باشد. رعایت تعادل چه در کار و شغل چه در سایر شئون زندگی کلید طلایی ماندگاری زندگی است.
سیما فراهانی - ضمیمه تپش روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد