این مساله در تمام دنیا متداول است اما بهطور مشخص در ایران که کشوری با تمدن غنی و فرهنگی سرشار از بزنگاههای قابل تحقیق است، اهمیت بیشتری پیدا میکند. ولی شیوه آشنایی کودکان با گنجینه غنی فرهنگی ما امری نیست که بدون تحقیق و بررسی درست قابلیت اجراشدن داشته باشد. لازم است والدین آشنایی درستی با حداقل شیوههای آموزشی داشته باشند تا بتوانند بهدرستی بین کودکشان و فرهنگ، هنر و ادبیات رابطهای برقرار کنند. در همین راستا سراغ عاطفه طیه رفتیم تا درباره چالشهای آشنایی کودکان با گنجینه ادبیات فارسی و نکات قابل توجه در این خصوص برای مخاطبان جامجم صحبت کند. او دانشآموخته دانشگاه تهران و مدرس کارگاههای «کودکان و متون ادب فارسی» است و در این زمینه سابقه خوبی دارد.
یکی از چالشهاى جدى در آموزش متون کهن به کودکان دشوارى این متون است. راهکار شما براى این مساله چیست؟
گذشتگان ما برای تعلیم و تربیت کودکان، از همان خردسالی، آنها را با آثار بزرگانی چون فردوسی، سعدی، حافظ و ... آشنا میکردهاند و با توجه به اینکه امروز چشممان به تحصیلکردگانی روشن شده که قادر نیستند یک غزل سعدی و حافظ را از روی کتاب بیغلط و با رعایت وزن عروضی درست بخوانند به نظر میرسد که کار درست، همان کار گذشتگان بوده است اما روش من برای آموزش به کودکان این است؛ اول این که رده سنی ۷ تا ۹ سال را از ۹ تا ۱۲ سال جدا کردهام و برای این دو گروه سنی با توجه به سن و توان یادگیریشان متن انتخاب میکنم. دوم اینکه ابیات و جملههای دشوار را تا جایی که متن آسیب نبیند حذف میکنم. سوم اینکه هیچ آزمونی در کار نیست که موجب نگرانی دانشآموزان شود چون هدف علاقهمند کردن ایشان است نه فراری دادنشان.
هدف اصلی من از برگزار کردن این کلاسها آشنا کردن گوش کودکان با سخن بزرگان و وزن عروضی است. متن را برای کودکان میخوانم و هر جمله و بیت را به سادهترین شکل ممکن معنا میکنم. پس از آن برای حفظ نشاط و توجه، از دانشآموزان میخواهم صحبت کنند، آنچه فهمیدهاند بازگو کنند و پیام داستان را بگویند. گاهی هم یک بیت ساده و پرمعنی را انتخاب میکنم و از آنها میخواهم اگر میل و فرصت داشتند آن را تا جلسه بعد از بر کنند یا خودم آنقدر برایشان تکرار میکنم و با هم میخوانیم که حفظ شوند.
در طول سالها از آثار بزرگان متونی را انتخاب کردهام که هم از نظر فرم و فخامت و زیبایی زبان قابلتوجه باشد، هم حاوی پیامهایی باشد که به درد زندگی کودکان بخورد تا از طریق شنیدن حکمتها و تجربههای بزرگان، راه و روش زندگی را بهتر فرابگیرند.
از چه سنى میتوان کودکان را با این متون آشنا کرد؟
به گمان من کودکان توان یادگیری بسیار بالایی دارند. امروز والدین از خردسالی فرزندانشان را گاه با چند زبان خارجی آشنا میکنند. کودکی که با چند بار تکرار به خاطر میسپارد book یعنی کتاب حتما بهسادگی و با چند بار تکرار میتواند یاد بگیرد که دلو یعنی سطل. گذشته از این به گمانم گوش کودکان باید از خردسالی با وزن عروضی آشنا شود. درک ریتم و وزن فقط و فقط با شنیدن و تکرار حاصل میشود و چه بهتر که از خردسالی که توان یادگیری بچهها بسیار بالاست آموختن آغاز شود.
برخی معتقدند داستانهاى کهن براى کودکان ثقیل و سنگین است و باید داستانهایى از نویسندگان امروز را به کودک ارائه کرد. نظر شما دراینباره چیست؟
این دیگر هنر و شناخت آموزگار است که از بین متون ادبی، داستانهایی را دستچین کند که هم درکش برای کودک و نوجوان دشوار نباشد، هم با زندگی و دنیای امروز منافاتی نداشته باشد. برای مثال معلم باید متونی را برگزیند که از خشونت و نگاه جنسیتی و نژادپرستانه بهدور و با روح زمانه ما سازگار باشد.
آیا کتاب فارسى دبستان و کتابهاى موجود در بازار نماینده خوبى براى معرفى و علاقهمندى کودکان به ادبیات کهن فارسى هست یا خیر؟
در دبستان بهخصوص در پایههای اول و دوم هدف بیشتر آموزش خواندن و نوشتن به کودک است؛ پس باید اصل بر سادگی باشد. با این حال میتوان کارگروهی معین کرد که ابیات و جملات کوتاه و آموزنده بهتری از متون معاصر و کهن برای دانشآموزان انتخاب کنند. در پایههای بالاتر هم که هرآنچه بگویم مکرر است و ایبسا ملال افزاید. بااینحال میگویم که باید در مدارس هدف اصلی آموزش ادب و اخلاق و فراست و تدبر و سختکوشی و مناعت و شکیبایی از رهگذار خواندن متون ارزشمند ادب فارسی باشد نه انباشتن صفحات اندک کتابهای درسی با شعارهای سیاسی و مطالب ایدئولوژیک که تجربه نشان میدهد اثر برعکس هم داشته است!
اساسا شیوه مشخصى براى آشنایى کودکان با گنجینه ادبیات فارسى وجود دارد؟
به نظرم بهخصوص در سنین پایینتر آموزش باید با ایجاد لذت همراه باشد و اصل بر علاقهمند کردن کودک باشد. هرکس با هر روشی بتواند این علاقه را به وجود آورد و گوش کودکان را با سخن بزرگان و وزن عروضی آشنا کند
خوب است.
شما چطور به انتخاب این قصهها و متون برای کودکان مىپردازید؟
من پیش از اینکه معلم باشم مادر هستم. این سالها ابیات و حکایاتی از متون ادب فارسی برگزیدهام، برای دخترم خواندهام و دربارهشان گفتوگو کردهایم. از گلستان و بوستان سعدی، از شاهنامه، از کلیلهودمنه، مرزباننامه
و سیاستنامه تا شعر پروین اعتصامی و ملکالشعرای بهار و دهخدا و ... از هر شاخه برگی و از هر بوته گلی چیدهام و سعی کردهام گزیدههایم دربردارنده پیامهای انسانی، آموزههای اخلاقی و پندهایی باشد که به درد امروز و فردای فرزندم بخورد. آنچه برای دخترم انتخاب کردهام برای دانشآموزان میخوانم و با توجه به علاقهای که به کودکان دارم تجربه لذتبخشی است.
منبع: زینب ملایی - روانشناس حوزه کودک / روزنامه جام جم