با هجوم داعش به سوریه، مفهومی در فرهنگ جهاد و شهادت به نام دفاع از حرم متولد شد و راهی آغاز گشت که سالهاست رهروان بسیار دارد و یکی پس از دیگری شهیدان بسیاری را به خود خوانده و نامهای بزرگی را برجا گذاشته است. مفهوم دفاع از حرم، امروز یکی از مهمترین مفاهیم در هنر و ادبیات نیز هست و آثار بسیاری در قالبهای مختلف هنری در این حیطه تولید شده است. جشنوارهها و کنگرههای پرشماری در سالهای اخیر به موضوع مدافعان حرم و شهدای دفاع از حریم حضرت زینب(س) در سوریه اختصاص پیدا کرده و مصداق این مصراع کوتاه شده که: «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد».
در سالروز وفات امالمصائب(س) بر آن شدیم که به یاد نام مطهر و راه مقدس تمامی این شهدا، گزارشی درباره شهیدان شاخص دفاع از حرم برای مخاطبان جامجم آماده کنیم. در این گزارش مرور کوتاهی داریم بر زندگی و شخصیت این شهیدان و علت اینکه نام این مردان بزرگ روزگار، در تاریخ ماندگار خواهد بود. نکته مهم اینجاست که در این مجال کوتاه نمیخواهیم به ارائه زندگینامه این شهیدان بپردازیم، بلکه هدف این است که علت برجسته شدن نام این نامآوران روزگارمان را بررسی کنیم. ضمنا در هر بخش، تعدادی از آثار فرهنگی و هنری شاخص در موضوع هرکدام از این شهیدان را به اختصار معرفی خواهیم کرد.
حاجقاسم؛ نام بزرگ قرن
داغ بزرگی که تا سالها پس از نابودی داعش نیز کماکان بر دلهای تمام عاشقان سنگینی خواهد کرد، داغ شهادت سردار رشید اسلام، حاجقاسم سلیمانی است. شهید سلیمانی که در میان دلدادگان حضرت زینب(س) و مدافعان حرم، به حاجقاسم مشهور بود، با روحیه جهادی که پیشینه آن را از سالهای جنگ هشتساله ایران و عراق به خاطر داریم، توانست بخش زیادی از وقایع جنگ در سوریه را بهدرستی مدیریت کند و هنوز که هنوز است عده زیادی معتقدند اگر حاجقاسم نبود، کار سوریه به این زودیها بسامان نمیشد.
تشییع پیکر مطهر شهید سلیمانی، یکی از تماشاییترین صحنههایی بود که در سالهای اخیر در نظام جمهوری اسلامی ایران به تصویر کشیده شده است. در این مراسم که بارها و بارها هم مورد بزرگداشت و قدردانی رهبر معظم انقلاب قرار گرفته، همه مردم جامعه از طیفهای مختلف حضور داشتند و تصاویر این تشییع در حقیقت تابلویی بود از حضور همهجانبه مردم نظام اسلامی در کنار یکدیگر که در یک نقطه از تاریخ بر سر یک هدف مشترک و به خاطر یک آرمان همسو در کنار هم قرار میگیرند.
شاید یکی از مهمترین عواملی که سبب شد حاجقاسم، نام بزرگ قرنی که رو به اتمام است، باشد آن بود که او همواره در سخنرانیهای مختلف تلاش در جهت متحد کردن تمامی آحاد جامعه داشت. بعد از شهادت او بارها سخنرانیهایش که در آن جامعه را به وفاق دعوت میکرد در فضای مجازی دست به دست شد. مردم به این شهید که معتقد بود نباید کسی را با بهانهای از زیر پرچم نظام اسلامی راند، علاقه داشتند و هنوز که هنوز است هر تصویر، پوستر، نماآهنگ یا کتابی درباره او میتواند بغضهای بسیاری را بترکاند.
آثار هنری بسیاری پس از شهادت شهید سلیمانی در خصوص زندگی او منتشر و عرضه شد اما در این میان، «بنیاد مکتب حاجقاسم» توانست متمرکزتر از سایر نهادها عمل کند. این بنیاد که با مدیریت دختر شهید اداره میشد، در سالروز شهادت حاجقاسم کتابی تحت عنوان «از چیزی نمیترسیدم» را به بازار عرضه کرد که زندگینامه خودنوشت شهید سلیمانی محسوب میشد و حاوی دستخط خود شهید نیز بود. استقبال زایدالوصف مردم از این کتاب سبب شد که «از چیزی نمیترسیدم» یکی از پرفروشترین کتابهای سال ۹۹ باشد.
ابومهدی؛ یار و همراه حاج قاسم
شهید ابومهدی المهندس یکی دیگر از شهدایی بود که نام او در کنار نام شهید سلیمانی جاودانه شد. او پس از فتوای آیت ا... سیستانی مبنی بر لزوم مبارزه مردمی با داعش، با سازماندهی مردم، فرمانده نیروهای حشدالشعبی (گروه مبارزه مردمی علیه داعش) شد. نکته جالب اینکه در آن زمان آمریکا این شهید بزرگوار را در فهرست تروریستی خود بهعنوان یکی از چند تروریست خطرناک جهان گنجانده بود.فرماندهای که برای حفظ میهن خویش از شر تکفیریها تا پای جان برای دفاع از آرمانهای کشور و ملتش ایستاد تا درنهایت به همراه دوست و یار قدیمیاش، حاج قاسم سلیمانی در عراق به شهادت رسید. در حمله موشکی بالگردهای آمریکایی به دو خودرو در اطراف فرودگاه بغداد، ابومهدیالمهندس به همراه حاج قاسم و چند نفر از اعضای حشدالشعبی به شهادت رسیدند.
در سالروز شهادت شهیدان سلیمانی و ابومهدی المهندس، دو مستند درباره شهید ابومهدی ساخته و اکران شد که استقبال گستردهای داشت. مستندهای «سلفی با ابومهدی» و «بوسهای از ابومهدی» به کارگردانی وحید فراهانی آماده نمایش شدند. مستند سلفی با ابومهدی به جریان حضور ابومهدی المهندس در جبهههای مقاومت میپردازد و مستند بوسهای از ابومهدی، وجهی متفاوت و شاعرانه از شخصیت این شهید خارج از جبهههای نبرد را به تصویر کشیده است.
افتخار همدانیها
سردار شهید حاج حسین همدانی را بیشتر اهالی جنگ از گذشته میشناختند. حسین همدانی، از فرماندهان منطقه عملیاتی بازی دراز در جبهه غرب بود و خاطرات خود را از این نبرد در کتابی باعنوان «تکلیف است برادر» تدوین کرد. به اینها اضافه کنید همراهی با احمد متوسلیان، محمدابراهیم همت و محمود شهبازی در تشکیل و سازماندهی لشکر۲۷محمد رسولا... (ص) را که خودش از بزرگترین اتفاقات جنگ هشتساله ماست.
اما درنهایت جنگ ایران و عراق به پایان رسید و حاج حسین از قافله شهدا جا ماند. سوریه و دفاع از حرم فرصت مناسبی برای او بود تا بتواند خود را به این قافله برساند. این شد که در سوریه نیز به میدانداری پرداخت و این پیر موسپید سپاه مدافعان حرم، بعد از مدتی بهعنوان حبیب سپاه حضرت زینب (س) شناخته شد. درنهایت همچون حبیب به قافله شهیدان پیوست و افتخار همدانیها لقب گرفت.
درباره حاج حسین کتابهای زیادی داریم. یکی از این کتب خواندنی،«پیغام ماهیها»ست که سرگذشت نامه این استاد جنگهای نامتقارن محور مقاومت و پرچمدار رشید سپاه محمد رسول ا... است و به اهتمام گلعلی بابایی تهیهشده است. کتاب را نشر صاعقه در پاییز۹۴ منتشر کرده است.
کتاب دیگر که احتمالا اسمش را زیاد شنیده باشید، «خداحافظ سالار» است که خاطرات پروانه چراغ نوروزی همسر سرلشکر شهید حاج حسین همدانی است و به قلم حمید حسام، نویسنده نامآشنا و توانای حوزه ادبیات پایداری به رشته تحریر درآمده است. خداحافظ سالار در بهار۹۶ رونمایی و توسط انتشارات بیستوهفت عرضهشده است.
سیدابراهیم؛ بتشکن سوریه
مگر میشود از مدافعان حرم بگوییم و نام «مصطفی صدرزاده» را از قلم بیندازیم؟ شهید مصطفی صدرزاده با نام جهادی سیدابراهیم در سال ۹۲ برای دفاع از حرم حضرت زینب(س)، داوطلبانه به سوریه عزیمت و به علت رشادت در جنگ با دشمنان دین، فرماندهی گردان عمار و جانشین تیپ فاطمیون شد، سرانجام پس از چند بار زخمی شدن در درگیری با داعش، ظهر روز تاسوعا مقارن با اول آبان ۹۴ در عملیات محرم در حومه حلب سوریه به آرزوی خود، یعنی شهادت در راه خدا رسید. درباره صدرزاده حرف زیاد است. او با رزمندگان تیپ فاطمیون به سوریه رفته بود و همین مساله هم سبب شد که شهید سلیمانی در مراسم بزرگداشت این شهید، به این نکته اشاره کند و صحبتهای سردار بهسرعت در میان مردم دست به دست شود. اینها به کنار، چندتایی هم کلیپ از خود سیدابراهیم در فضای مجازی وجود داشت که به اقبال بسیاری از سمت مخاطبان روبهرو شد. ازجمله ویدئویی که صدرزاده در آن نوحهای را زمزمه میکرد که در بخشی از آن مداح چنین میخواند: «ایشالا تاسوعا پیش عباسم...» و صدرزاده این جمله را با مداح رو به دوربین میخواند. شهادت صدرزاده در روز تاسوعا سبب شد نام او بهعنوان شهید تاسوعا و شهید ایرانی که در بین شهدای فاطمیون به جبهههای سوریه رفت، تا مدتها ماندگار باشد.
مستند ملازمان حرم، عنوان مستندی بود که به بررسی زندگی شهدای مدافع حرم در گفتوگو با همسران و مادران آنها میپرداخت. قسمتی که به گفتوگو با همسر شهید صدرزاده اختصاص داشت، از پربینندهترین قسمتهای این مستند نام گرفت. علاوه بر این کتابهای بسیاری برای سیدابراهیم نوشته شد. «سیدابراهیم» به قلم مهدی گودرزی، «سرباز روز نهم» به کوشش دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب، «مرتضی و مصطفی» خاطرات خود گفته شهید مرتضی عطایی (ابوعلی)، «قرار بیقرار» به قلم فاطمه سادات افقه و «اسم تو مصطفاست» به قلم راضیه تجار از آثاری است که درباره صدرزاده منتشر شده است.
حججی؛ پرچمدار جوانها
شهیدانی که تا الان اسم بردیم، اغلب سردارانی بودند که عقبه درخشانی نیز در تاریخ انقلاب اسلامی داشتند اما نسل جوان الگوهایی لازم داشت که از نسل خودش باشد و خیلی از وقایع پیشین انقلاب را ندیده و تجربه نکرده باشد تا بتواند ضمن همذاتپنداری با آنها، با این ستارگان راه را پیدا کند.
شهید محسن حججی در جامعه ما چنین اسطورهای شد. وی دهه هفتادی بود و در ۲۱تیر۱۳۷۰ متولد شده بود، همین کافی بود که به خیلی از جوانترهای این نسل نزدیک باشد. ۲۵سال بیشتر نداشت که پدر شد اما در ۲۶سالگی به قهرمان شماره یک ایران تبدیل و مدال نمایندگی شهدا را بر گردن انداخت.
در واقعه شهادت حججی، انتشار فیلمی از لحظه اسارت او توسط داعشیها توفانی در فضای مجازی به پا کرد. چهره مصمم، نگاه آرام و چشمهای جدی او که ذرهای ترس و ناراحتی در آن نبود به نمادی برای غیرت نسل سوم انقلاب تبدیل شد.حججی درواقع به آرمانی که سالها انقلابیون فریاد میزدند، جامه عمل پوشاند و نشان داد نسل سوم انقلاب نیز مثل نسل اول پایکار آرمانهای انقلاب ایستاده است.
هرچند همان کلیپ کوتاه خودش کافی بود تا به اندازه میلیونها کلیپ، کتاب و موسیقی کار رسانهای کند اما با شهادت حججی آثار بسیاری درباره او عرضه شد. از مهمترین آنها تابلوی دیدنی حسن روحالامین بود که یک زمانی مراسم یا هیاتی در تهران نبود که این تابلو را پوستر نکرده و در مجلس نصب نکرده باشد.
رهبر معظم انقلاب در ۱۱ مهر ۱۳۹۶، محسن حججی را نشانه و حجت خدا و سخنگوی شهدای مظلوم و سر جدا خواندند و با اشاره به حضور باشکوه و کمنظیر مردم در تشییع آن شهید، خاطرنشان کردند: «خداوند بهواسطه مجاهدت محسن عزیز، ملت ایران را عزیز و سربلند کرد و او را نماد نسل جوان انقلابی و معجزه جاری انقلاب اسلامی قرار داد.» همین اشاره رهبر به صفت «سربلند» کافی بود که کتابی به همین نام توسط محمدعلی جعفری و به همت نشر شهید کاظمی منتشر و به بازار عرضه شود. سربلند هم از پرطرفدارترینهای بازار کتاب در این سالها بودهاست.
آقازاده مدافعان حرم
خبر کوتاه بود: در جریان حمله موشکی جنگندههای اسرائیلی به شهرکهای مسکونی در قنیطره سوریه، جهاد مغنیه، فرزند عماد مغنیه از فرماندهان اصلی حزبا...، سردار محمدعلی ا...دادی از فرماندهان سپاه به همراه پنج نفر دیگر به شهادت رسیدند. چند روز پس از این اقدام تروریستی، کانال ۱۰ تلویزیون رژیم صهیونیستی اعتراف کرد که نظامیان این رژیم در هجوم به قنیطره، هدفی جز ترور یکی از فرماندهان حزبا... نداشتهاند که مقصود از آن فرد مورد نظر نیز «جهاد مغنیه» بود.
پسر حاج عماد را باید آقازاده مدافعان حرم دانست. یک آقازاده دهه هفتادی که بارها و بارها گفته بود الگویش حاجقاسم سلیمانی است. تصاویر او در آغاوش حاج قاسم و رهبر انقلاب هنوز هم پیش چشمان بسیاری از عاشقان فرهنگ جهاد و شهادت است.
بعد از شهادت جهاد، یک قطعه موسیقی برای او ساخته شد که بارها از تلویزیون پخش شد و تا هنوز با شهادت هر نفر در سوریه، بسیاری شعر آن قطعه را زمزمه میکنند. قطعه جهاد با شعری از قاسم صرافان و تنظیم امیر جمالفرد را حامد زمانی خواند و موسسههای اوج و حقیقت نیز آن را تولید کردند. شاید برای حسن ختام گزارشی درباره مدافعان حرم، زمزمه ترانه این قطعه بهترین انتخاب باشد: «یکی میافته صدتا مرد برمیخیزن از خونش / یکی میره میمونن هم قطارا پای پیمونش / جهادی هست تو این راه تا خون عمادی هست/ عمادی هست تو این رزم تا وقتی جهادی هست»
نگاهی به تولیداتی که با موضوع شهدای لشکر فاطمیون عرضه شدهاند
این الفاطمیون؟
فاطمیون مجموعهای از نیروهای فعال شیعه و مبارز افغانستانی است که برای دفاع از حرم قهرمان کربلا، حضرت زینب کبری (س) و حضرت رقیه(س) در مقابل تروریستهای داعش در سوریه تشکیل شد. فاطمیون در سال ۱۳۹۰هجری شمسی با استعداد یک گروهان اعلام موجودیت کرد، بعد تبدیل به تیپ مستقل شد و اکنون به نام لشکر شناخته میشود. با ادامه یافتن جنگ در سوریه، تعداد نیروهای این لشکر به بیش از۲۰ هزار نفر رسید.
در میان همه شهدای مدافع حرم شاید باید شهدای افغانستانی لشکر فاطمیون و شهدای پاکستانی لشکر زینبیون را از مظلومترین آنها دانست؛ شهدایی که علاوه بر تحمل رنج دوری از خانه و خانواده بهواسطه هجمههای انبوه تبلیغاتی، همیشه در مظلومیت بیشتری بهسر میبردند. نام مقدس «فاطمیون» برای این گروه به این دلیل انتخاب شد که شکلگیری این یگان نظامی در ایام شهادت حضرت زهرا(س) بود و از آنجایی که آن حضرت در دفاع از ولایت، صدمات زیادی را به جان خرید و در غربت شهید شد، آنان نیز فدایی ولایت بوده و غریبانه وارد این عرصه شدند.لشکر فاطمیون که بسیاری آنها را در میدان نبرد با داعش به انجام سختترین ماموریتها میشناختند، خاطرات گفته و ناگفته بسیاری دارند؛ خاطراتی که هرکدام ارزش نگارش یک کتاب جداگانه را دارد.از همینرو آثار هنری بسیاری درباره شهیدان فاطمیون تولید شده است. در ادامه نگاه کوتاهی به این تولیدات خواهیم داشت.
فاطمیون؛ خواندنی و جذاب
فاطمیون، مجموعهای از ۴۰حکایت و خاطره شنیدنی از شهدای لشکر فاطمیون است که از زبان آنها و پیش از شهادت یا از زبان خانواده آنها گردآوری شده و به همراه تصاویری از این شهدا همراه شده است.
این کتاب که توسط انتشارات شهید ابراهیم هادی منتشر شده همچون اغلب کتابهای منتشر شده توسط این انتشارات در ارتباط با شهدا، مبتنی بر الگوی روان و سادهنویسی است. حکایتهای موجود در این کتاب در نهایت سادگی و به دور از پیچیدگیهای زبانی مرسوم در برخی از آثار ادبی مشابه روایت میشود.
اما آنچه این ۴۰حکایت را خواندنی و دلنشین میکند جذابیت موجود در اصل روایتها و رفتارهای مخلصانه این رزمندگان عزیز و مظلوم است. در بخشی از این کتاب در ارتباط با نگاه و تفکرات پدر شهید محمدحسین خداپناه، یکی از شهدای مدافع حرم فاطمیون میخوانیم: «هرچند حضور فرزندش در تیپ فاطمیون در کنار دیگر مدافعان افغانی حرم برای او وجه تمایز بود اما وجه دیگری هم داشت، اینکه محمدحسین تک فرزند بود و خواهر و برادری نداشت و البته تنها ۲۱ سال از خدا عمر گرفته بود. »
پدر شهید خداپناه به عبارتی همهچیزش را در راه خدا داده بود؛ همه زندگیش را. با این حال چندینبار شنیده بودم که میخواست خودش هم به سوریه برود اما اجازه ندادند. ایشان مصاحبه را اینگونه آغاز کرد: «ما کوچکتر از آن هستیم که بخواهیم از شهدا حرف بزنیم. شهدای فاطمیون شهدای دفاع از اعتقادات بوده و هستند و اعتقاد و ایمان، هیچ مرز و محدودیتی نمیپذیرد. تمام کسانی که میگویند پول میدهند تا این فرزندان برای نبرد به سوریه اعزام شوند، به من بگویند که آدمی همچون من که تنها فرزندم و تنها پسرم را در این راه دادم چگونه میشود که یک مرد بعد از ۵۰ و چند سال همه محصول زندگی خود را که تکفرزندش است برای مادیات بدهد؟!»
یکی دیگر از نکات جالب توجه در ارتباط با کتاب فاطمیون آن است که پیش از روایت هرکدام از خاطرات رزمندگان، بخشهایی از زندگینامه حضرت فاطمه زهرا(س) نقل شده است که درواقع این اثر را تبدیل به دو کتاب کرده است؛ یکی مجموعه خاطراتی از شهدا و دیگری که روایتگر زندگانی و روایات حضرت زهرا(س) است.
درباره ابوعلی
مرتضی عطایی (ابوعلی) از شاخصترین شهیدان لشکر فاطمیون است. درباره ابوعلی آثار زیادی نداریم اما بدون شک کتاب «ابوعلی کجاست؟» یکی از بهترین تولیدات در همین تعداد محدود است. کتاب «ابوعلی کجاست؟» حاصل ۱۰ساعت گفتوگو با ابوعلی است. این مصاحبهها در مرداد ۹۵ در شهر مشهد ضبط شد تا در کتاب خاطرات شهید مصطفی صدرزاده استفاده شود، اما با شهادت او فرصتی برای چاپ خاطرات ابوعلی پیش آمد.
سوال «ابوعلی کجاست؟» در زمان جنگ توسط سه دسته پرسیده میشد و امروز نیز توسط این دستهها پرسیده میشود. نویسنده در معرفی این سه دسته میگوید:
دسته اول داعشیها و فتنهگران تکفیری بودند که در عملیات بصرالحریر، عکس شاخص فاطمیون دستشان بود و دربهدر دنبال ابوعلی میگشتند. آنها مدام با ترس از اسرا میپرسیدند ابوعلی کجاست؟
دسته دوم به دلبستگان به مذاکره و لبخند دشمناند که از رزم ابوعلی و امثال او متعجباند و درحال تمسخر. به اینها باشد، کل توان دفاعی کشور را تعطیل میکنند و ابوعلیها را تنها میگذارند.
دسته سوم با افسوس و آرزو میگویند: «وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِا... أَمواتًا بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یرزقونَ» و افسوس میخورند و آرزو میکنند که مانند ابوعلی، روزیخور آستان الهی شوند و جاودانه بمانند.
بخشی از کتاب ابوعلی کجاست؟
در عملیات بصر الحریر دشمن ۹ نفر اسیر گرفت که ۵ نفر از آنها را به شهادت رساند و ۴ نفر دیگر در ماه رمضان سال ۹۵ با اسرای مسلحین معاوضه شدند؛ یکی از این اسرا حیدر محمدی بود. مسلحین موقع اسارتش عکس شاخص فاطمیون را به او نشان داده و گفته بودند: «ابوعلی کجاست؟» میگفت: «ابوعلی دیگر به منطقه نرو، اگر رفتی اسیر نشو که برایت نقشهها دارند!»
رونمایی مستند در حرم امام رضا (ع)
مستند «نبرد پالمیرا» به تهیهکنندگی و کارگردانی ساسان فلاحفر، روایتگر رشادتهای مجاهدان فاطمیون در نبردهای سوریه علیه نیروهای تکفیری است که توسط خانه مستند انقلاباسلامی و به همت گروه رسانهای فاطمیون تهیه و برای پخش از شبکههای مختلف سیما آماده شد. رونمایی از مستند «نبرد پالمیرا» و آیین پاسداشت شهدا و جاویدالاثرهای فاطمیون به همت سازمان هنری رسانهای اوج و آستان قدس رضوی چندسال پیش در حرم مطهر رضوی برگزار شد. مستند نبرد پالمیرا روایتی از عملیات بازپسگیری شهر تدمر (پالمیرا) در سوریه است. این شهر به دلیل موقعیت استراتژیک و همچنین ذخایر و منابع طبیعی که داشت، برای تروریستهای داعش بسیار مهم و راهبردی به حساب میآمد.
مجری طرح این مستند مرکز رسانه فاطمیون و تصویربرداران آن سیدمیرآقا موسوی، سیدرضا صابری، مصطفی احمدی و سیدزهیر مجاهد بودهاند.
منبع: پیمان طالبی - ادبیات و هنر / روزنامه جام جم