نوشتاری از محمدباقر هاشمی شاهرودی؛

«جرعه ای ازجامِ حدیث کساء»

حجت الاسلام محمدباقر هاشمی شاهرودی در نوشتاری با عنوان «جرعه ای ازجامِ حدیث کساء» آورده است: شاید آیه تطهیر یکی از محکمترین محکمات آیات قرآن است که در آن ثقلین (ثقل اکبرو ثقل اصغر) یکجا گرد آمده است...
کد خبر: ۱۲۹۹۸۱۷
به گزارش جام جم آنلاین از شفقنا، در آیه ۳۳ سوره احزاب، خداوند صراحتاً اهل بیت پیامبر(ص) را با لفظ  «أهل البیت» معرفی و ایشان را پاک و عاری از هر رجس و ناپاکی معرفی می کند. چه بسا فقط با تمسک به حدیث ثقلین که تا لحظه های آخر بر لبان مبارک پیامبر(ص) جاری بود و فرازهایی از خطبۀ غدیریۀ پیامبر اکرم (ص) که قرآن را ثقل اکبر و اهل بیت(ع) را ثقل اصغر معرفی فرمودند و امت را به پیروی از محکمات قرآن و منع از تمسک به متشابهات وصیت فرمودند، تا قیام قیامت و پایان عمر تاریخ، راه از بیراهه مشخص شد و …(إنّاهدیناه السبیل إمّاشاکراًو إمّاکفوراً. )انسان۳

«جرعه ای ازجامِ حدیث کساء»

در باب آیه تطهیر و نیز حدیث کساء سخن بسیار است. اما آنچه در این مقام در پی آنیم پاسخ به دوسوال است:

  1. اصل داستان جمع شدن اهل کساء در کنار هم و مابقی ماجرا چه ضرورت و حکمتی داشته است؟ آن هم از جانب رسولی که (ماینطق عنِ الهوی *إن هوإلّا وحیٌ یوحی… )نجم۳ و ۴
  2. دیگر اینکه چرا این واقعه تاریخی در خانه اُم السّلمه اتفاق افتاده است؟

حدیث کساء، نقشه هدایت بشریت:

نکته دقیق اینجاست که هیچ یک از انبیاء الهی از جانب خداوند مشابه آیه تطهیر و به همراه اهل بیتشان خطاب نشده اند. تنها خاتم الانبیاء است که نه تنها خودش، بلکه اهل بیت ایشان پاک و مطهر از هرپلیدی و ناپاکی معرفی می شوند تا نشانی باشد برای ادامه مسیر هدایت بشر و چراغِ هدایتِ جویندگان صراط مستقیم، پس از خاتمه جریان نبوّت. در حدیث قدسی آمده است: «ای فرزند آدم، زمین و آسمان را بخاطر تو خلق کردم و تو را برای خودم…». لذا این ربّ رحمن و رحیمِ ماست که با پاک قرار دادن اوصیای پیامبر(ص)، بشر را به مسیر هدایت راهنمایی می کند و بخاطر سایر بندگانش انبیاء و اولیاء خودش را مسؤل و عهده دار این بار سنگین قرار داده است.

این پیام اصلی و عام حدیث کساء است که «و جعلنا من المآء کل شییٍ حیّ…» و هرقطره ای که به سرچشمه طهارت پیوست پاک است و پاک می ماند و این است معنای (فمعَکم معَکم ،لامع غیرِکم…(جامعۀ کبیره)

به گواهی آیه تطهیر و مضامین نورانی حدیث شریف کساء، پس از پیامبر اکرم (ص) هردری بجز خانه علی(ع) و فاطمه(س) باب گمراهی و رجس است و لذا این حکمت ایستادنِ هر روزه رسول(ص)در مقابل چهارچوبِ درب خانه فاطمه(س) و تلاوت بلند آیه تطهیر و دعوتِ ایشان به صلوه است. دعوتی که طبق اقوال مختلف از ۶تا ۹ ماه ،هر روزه توسط پیامبر اکرم (ص)تکرار می شد، تا(لایقول أحدٌلولاأرسلت إلینا رسولاًمنذراًوأقمت لنا علماًهادیاً فنتّبع آیاتک من قبلِ أن نَذلّ و نَخزی… (دعای ندبه).)

آری، حدیث کساء إستمرار زمزمه ها و دعوت هرروزه رسولِ رحمه للعالمین است به اهل بیت عصمت وطهارت، و سؤال این است که (…أفإن مات أوقُتل إنقلبتم علی أعقابِکم… آل عمران۱۴۴ )

 

سؤال اساسی دوم ؛اگراهل بیت (ع) موضوع و هدف اصلی آیه تطهیر و حدیث کساء هستند، پس چرا نزول آیه تطهیر و ماوقع حدیث کساء در خانه اُم السّلمه است؟

ام السلمه (هندبنت أبی امیه…)مادرش عاتکه بنت عبدالمطلب (عمه رسول الله(ص) )بود و به نقل ازکتاب ریاحین الشریعه در سنه شصت و دو در مدینه در سن هشتاد و چهارسالگی در حالیکه آخرینِ ازواج الرّسول(ص) بود چشم از جهان فرو بست.

با تأملی در تاریخ و سابقه حیات ایشان، اولین مطلبی که شیعه و غیر شیعه به آن معترف اند، جایگاه و منزلت والای این بانوی بزرگوار حتی در بین همسران رسول الله (ص)است. از روشن ترین دلایل این مدعی پاسخ رسول الله (ص) به ام السّلمه در مقابل درخواست ایشان برای پیوستن به اهل کساء است که فرمودند: «أنت علی الخیرِ،أنت من ازواج الرّسول.» (الدرّالمنثورج ۵ ص۱۹۸/مشکل الآثارج۱ص۱۳۳ .)

همچنین سابقه اسلام ایشان ،هجرت به حبشه به همراه همسرش و نیز خواستگاری عمر و ابوبکر از او پس از شهادت همسرش در جنگ اُحد و … همگی حاکی از شأن و منزلت والای ایشان دارد. ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه ج۲ ص۷۷ چاپ مصر روایت می کندکه عایشه قبل از حرکت به سمت بصره، نزد ام السلمه آمد و گفت:ای دختر ابی امیه. تو بهترین زوجات رسول الله (ص) و بزرگترین ایشانی و اول زنی از رسول خدا (ص) که به مدینه هجرت کرد تو بودی . هرگاه هدیه ای می آوردند از خانه تو به حجرات زوجات تقسیم می شد و بیشتر اوقات جبرییل امین در منزل تو به پیامبر اکرم(ص) نازل می شد… (ریاحین الشریعه ج ۲ ص۲۹۵ ).

علامه واعظ تهرانی در خصایص فاطمیه ص ۲۸ گوید، ام السّلمه احادیث بسیار از پیامبر(ص)روایت کرده و جمهور اهل سنت را به وی کمال ارادت است و این اختصاص به شیعه و فرقۀ امامیه ندارد.

ریاحین الشریعه به نقل از عسقلانی می نویسد:(وکانت ام السّلمه موصوفه بالجمال البارع و العقل البالغ والرأی الصایب وإشارتهاعلی النّبی (ص)یوم الحدیبیه تدل علی وفورعقلها وصواب رأیها…)و این کلام عسقلانی اشاره باشد به قصۀ حدیبیه و مشورت رسول الله (ص)با ام السلمه…

«جرعه ای ازجامِ حدیث کساء»

مامقانی در تنقیح المقال گوید:(ام السـّلمه حالهافی جلاله والإخلاص لأمیرالمؤمنین (ع)والزّهراء(س)والحسنین(ع) أشهرمن أن یذکروأجلی من أن یحرّر…). اینها گوشه ای از تاریخ است که در اوصاف ام السلمه آمده و اتفاق تمام علماء اسلام است که ام السلمه در علم و تقوی و فصاحت و بلاغت و ولاء و محبت اهل بیت (ع) شهره بوده.

رسول الله (ص) به دفعات ام السلمه را در صحنه های حساس و تعیین کننده بعنوان شاهد و گواه و گاهی بعنوان امین و امانت دار و یا بعنوان مسؤل و عهده دار مسایلی مطرح می نمود. نه اینکه این مطلب فقط از باب قرابت و نسبت زوجیت ایشان با رسول الله (ص)باشد. بلکه این یکی از طرحها و استراتژیهای پیامبر(ص)برای قرار دادن شاخصها و معیارهای تشخیص حق و باطل در صحنه های مختلف و وقایع حساس و سرنوشت ساز بود و حربه ای برای مقابله با جبهۀ نفاق و عناد. سالها پیش از صفین، عمّار را معیار تشخیص حق از باطل قرار می دهد تا فقط حضور عمّار درکنار علی(ع) پرده از تزویر معاویه و کاغذهای بر نیزه کرده اش بردارد و گاهی ابوذر را صادق و راستگوترین معرفی می کند تا سالها بعد، زبان ابوذر لسانِ حق نما بشود و نه گاهی، نه بلکه همیشه، «علی(ع)را با حق و حق را با علی(ع)» هم قرین می خواند. این از هوشمندانه ترین طرحهای رسول الله (ص)بود که افراد مختلفی را برای زمانهای مختلف و صحنه ها و ماموریتهای متفاوت شاخص و ذخیره می کرد و بانو ام السلمه یکی از این ذخایر و شاهدانِ مقبولِ همگان بود.

به نقل از ریاحین الشریعه ج ۲ ص۲۸۸ روزی رسول الله (ص)در خانه ام السلمه مدتی طولانی با علی(ع)خلوت نمود. پس از إذنِ ورودبه ام السلمه، در حضور او درباره وقایعی که پس از ایشان بر امت و اهل بیت (ع)می گذرد صحبت می فرمود و نهایتاً در حضورجبرییل و علی(ع)مکرراً می فرمایند:«ای ام السلمه، بشنو و گواه باش که علی(ع) برادر من است در دنیا و آخرت. ای ام السلمه، بشنو و گواه باش که علی(ع)وزیر من است در دنیا و آخرت. ای ام السلمه، بشنو و گواه باش که علی(ع)… ای ام السلمه، بشنو و گواه باش که علی(ع)… ای ام السلمه، بشنو و گواه باش که علی(ع)… و حتی صف کشیدن ناکثانِ جمل و مارقانِ نهروان را به ام السلمه خبر می دهند. این از نهایت حکمت رسول الله(ص)است که در مقابل هر طیف و قشری از مخالفان، مهره ای هم سنگ و مناسبِ همان طیف را شاخصِ حق قرار می دهند. اثر این حرکت رسول الله(ص)در گفتگوهای ام السلمه و عایشه در قبل از جنگ جمل نمایان می شود. زمانی که ام السلمه تأسفِ رسول الله(ص) از (صاحبه الجمل الأدبب) و پارسِ سگهای سرزمین حّوأب را برای عایشه یادآوری می کند. یا روزیکه به او یادآوری می کند که چگونه پس از گفتگوی تندِ عایشه با علی(ع) در حضور رسول الله(ص) در خندق، صورت پیامبر(ص) سرخ شد و غضبناک فرمود:«ای عایشه  بخدا علی (ع) را دوست نمی دارد مگر مؤمن و دشمن نمی دارد او را أحدی از اهل من مگر اینکه خارج از ایمان است» و صحنه های نظیر این کم نبوده(ر.ک ریاحین الشریعه ج۲).

 

امانت داری ام السلمه :

او، امین رسول الله(ص)بود. تا جایی که پس از خدیجۀ کبری(س) و فاطمه بنت أسد(س) رسول الله(ص) سرپرستی فاطمه(س) را به ام السلمه واگذار کردند. ام السلمه در این باره می گوید: «کنت أدأب فاطمه و هی أدأب منّی. چنان پندارند که من فاطمه(س)را آموزگاری می کردم بخدا قسم او آموزگار من است.» پشتیبان فاطمه(س) بود تا جاییکه برای شهادتی که داد، یکسال وظیفۀ او را قطع کردند.(ریاحین الشریعه ج۲)

در بصایرالدرجات از امام صادق(ع) مروی است که چون أمیرالمؤمنین(ع) بطرف عراق متوجه شدند کتب و سلاح و ودایع امامت را به ام السلمه سپرد و پس از شهادت ایشان ام السلمه را به امام حسن مجتبی(ع) تحویل داد.

ام السلمه و خامس آل کساء حسین بن علی(ع):

چون حسین بن علی(ع) از مدینه راهی مکه و کربلا شد،ام السلمه بسیار گریست و گفت:جدّت رسول الله(ص) خبر شهادت تو در سرزمین عراق را به من داده و مقداری از خاک مقتل را نزد من گذاشته. پس سیدالشهداء کمی دیگر از خاک کربلا را به ام السلمه داد و فرمود:ای مادر مؤمنان، این خاک را نیز در شیشه ضبط کن و هرگاه دیدی هردو تربت خونین شدند، بدانکه طبق پیشگویی جدّم ،من شهید شده ام. در روز عاشوراء ام السلمه هراسان از خواب قیلوله بیدار شد و چون خونین شدن تربتها را دید،ناله برآورد و لطمه می زد و می گفت: رسول الله(ص) را در خواب دیدم ،ژولیده و گردآلود که می فرمود:«ای ام السلمه حسینم را کشتند. آجرک الله یا رسول الله …(ریاحین الشریعه ج۲)

(وامّا؛ این سابقۀ درخشان ام السلمه ،پاسخ این سؤال است که ، چرا حدیث کساء در منزل ام السلمه و در منظر او واقع شده؟…سلامتِ ایمان، امانتداری و إرادت این بانوی بزرگوار و نیز مقبولیتِ کلام و گزارشِ ایشان نزد دوست و دشمنِ أهل بیت(ع) حکمت این اتفاق است .در حالیکه تقاضای او برای پیوستن به أهل کساء مورد موافقت پیامبر(ص)قرار نمی گیرد این بانوی بزرگوار نقش راوی و خبرگزارِ این واقعۀ مهم و تاریخ ساز را برعهده می گیرد و حتّی ذره ای خیانت و حسادت را نسبت به اهلبیت (ع) ابراز نمی دارد. شاید اگر این واقعه جایی بجز خانۀ ام السلمه، حتّی خانۀ علی(ع) رخ می داد، بودند کسانیکه بعد از رسول(ص) آنرا تکذیب می کردند. همانگونه که فاطمه (س)،فدک ،علی(ع) و خلافت و…همه و همه تکذیب شد. امّا این بانوی بزرگوار تا آخرین لحظه حیات شریفش که اتّفاقاً بعد از شهادتِ آخرین یادگار اهلِ کساء، سیّدالشهداء بود، بارها و بارها داستانِ نزول آیۀ تطهیر و طهارت اهل کساء را یادآوری می کرد. وقتی خبر شهادت امام حسین(ع) و لعن ایشان به وسیلۀ عراقیان به او می رسد، ماجرای حدیث کساء و آیۀ تطهیر را نقل می کند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها