توحید در کلام امام زین العابدین علیه السلام

مبانی اخلاق در صحیفه سجادیه

توبه نه تنها امري واجب است، بلكه وجوب آن فوري است و هيچ گونه تأخيري در آن جايز نيست. توبه از عبادات است و مانند هر عبادت ديگر صحّت آن منوط به شرايطي است.
کد خبر: ۱۲۹۵۳۵۶

به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از سایت  احمد بهشتی، در این مقاله به توبه از نگاه عقل و نقل با مروری بر صحیفه سجادیه اشاره می کند و آن را شرح می دهد.

وجوب توبه از منظر صحیفه سجادیه

وجوبِ توبه

همه مسلمانان در وجوب توبه اتفاق نظر دارند، با اين تفاوت كه اشاعره وجوب آنرا سمعي (نقلي) مي‌دانند؛ يعني معتقدند وجوب توبه از طريق آيات و اخبار معلوم مي‌شود، ولي شيعه و بسياري از فرق ديگر اسلامي وجوب آنرا سمعي و عقلي، هر دو  مي‌دانند، زيرا دليل عقلي بر وجوب توبه بر نظريّة حسن و قبح عقلي مبتني است كه مورد اعتقاد اشاعره نمي‌باشد. بنابراين در اصل وجوب سمعي توبه هيچ شكّ و اختلافي نیست؛ زيرا در آياتي از قرآن بدان تصريح گردیده و نسبت به ترك آن وعيد حتمي داده شده است (تحريم: 66، آیه8).

          امام محمّد غزّالي از باب اينكه مقّدمة واجب، واجب است مي‌گويد: كسي كه معناي وجوب را بداند و بداند كه توبه وسيله‌اي براي رسيدن به سعادت ابدي است در وجوب آن ترديد نمي‌كند(فيض كاشاني، 1379: 14).

          از نظر خواجه نصيرالدّين طوسي توبه به دو دليل واجب است: يكي به دليل دفع ضرر که چنین بیان می شود: توبه ضرر ناشي از گناهان را دفع مي‌كند، دفع ضرر واجب است، پس توبه واجب است، و ديگري به دليلِ پشيماني بر هر عمل قبيح و يا اخلال به امر واجب است ( حلّی، 1407: 418-417).         

         غزّالي در اثبات فوريّت توبه، علم به مهلک بودنِِ گناهان را از اصل ايمان و اصل ايمان را واجب فوري مي‌داند، از اين رو به فوري بودن وجوب توبه استدلال مي‌كند. از نظر او كسي حقّ اين واجب را ادا مي‌كند كه آن را به گونه‌اي بشناسد و اين شناخت، وي را از اعمال بد باز دارد. ايشان با تقسيم علوم به علوم مكاشفه و علوم معامله،  علم به مهلک بودنِ گناهان را از علوم معامله مي‌داند، نه ازعلوم مكاشفه. علوم مكاشفه به عمل مربوط نمي‌شوند، ولي در علوم معامله هر دانشي كه طلب مي‌شود براي اين است كه انسان را به عملي برانگيزاند و مادامي كه به عمل وادار نكند نتيجة نهايي آن بدست نيامده است، مثلاً علم به اين كه گناهان زيانبارند از اين نظر مطلوب است كه انسان را به ترك گناه وا دارد، و كسي كه گناهان را ترك نكند، فاقد اين جزء از ايمان است (فيض كاشاني، 1379: ج7، ص22).

          عدم تسويف، يعني عدم جواز تأخير در توبه نيز بر وجوب فوري آن دلالت دارد. لقمان به فرزندش خطاب مي‌كند: اي پسرك من در توبه تأخير مكن كه مرگ ناگهان مي‌آيد، و كسي كه از توبه طفره مي‌رود، و آن را از امروز به فردا موكول مي‌كند، دو خطر بزرگ متوجّه اوست: يكي آن كه براثر گناه، تيرگي بر دل او متراكم مي‌شود تا آنجا كه زنگار بر دل او مي‌نشيند و بر آن نقش مي‌بندد و به گونه‌اي كه ديگر قابل زدودن نيست. دوم آن كه ممكن است بيماري يا مرگ بر او سبقت گيرد و ديگر فرصتي نيابد تا آثار گناهان را از دل خود بزُدايد، از اين رو در حديث آمده است: «بيشتر فرياد دوزخيان از امروز و فردا كردن(تسویف) است» (همو، 33- 32).بندة گناهكار بايد پيش از انباشته شدن آثار گناه در قلب و دلمردگي و از دست دادن پذيرش پاكي، از گناه خود توبه كند و در آن تأخير نيندازد:إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَريب‏(نساء: 4، آیه  17).

          براي گناه- که شامل ترک اولی هم می شود- مراتب مختلفي وجود دارد، از این رو هيچ انساني مبرّا از گناه نخواهد بود، به همين دلیل توبه از نظر قرآن وظيفه‌اي همگاني است: و توبوا الي الله جميعاً (نور،31).       

وجوب توبه از منظر صحیفه سجادیه 

شرايط توبه

اگر بنده توبه را با شرايط صحيح آن بجا آورَد، بدون شك آن توبه مورد قبول خداوند قرار مي‌گيرد. عدّه‌اي گفته‌اند: گرچه قبول و ردّ توبه منحصراً در اختيار خداوند است، معذلك وقتي اعتبار دارد كه [انسان] بعضي شروط خاص را مراعات نمايد. این شروط عبارت اند از:

1- در آتيه از تكرار گناه، در فرصت‌هايي كه فراهم مي شود، خود داري كند  2- ندامتش در برابر خدا ناشي از ترس نباشد بلكه «لِوجهِ الله» باشد. 3- تصميم قاطع بگيرد كه ديگر گِرد مُنهيات نگردد.           4- چنانچه گناه از جملة معاصي عليه حقوق سايرين و تضييع حقّ ديگران باشد، شرط چهارمي مزيد مي‌شود كه همانا جبرانِ بي عدالتي است كه مرتكب شده است (لويي گارده، 1352: 150).

          برخي با استفاده از آياتي از قرآن براي قبولي توبه، دو شرط ارايه داده‌اند: يكي اينكه گناه در اثر جهل و ناداني[از روي غلبة شهوات] واقع شده باشد نه با انگيزة كفر و طغيان و دوم آنكه انسان پس از ارتكاب جرم بلافاصله پشيمان شده و هر چه زودتر توبه كند (مهدوي كنی، 1380: 313).

          علی (ع) خطاب به کسی که به زبان توبه(استغفار) می کرد، توبۀ کامل را دارای شش شرط معرّفی نمود: 1- پشیمانی بر گذشته، 2- عزم بر عدم بازگشت به گناه وترک آن در همه عمر، 3- ادای حقوق تضییع شدۀ بندگان تا خدا را در حالی که از آلودگی گناه پاک باشی ملاقات کنی، 4- قصد کنی واجباتی را که بجا نیاورده ای بجا آوری، 5- همّت کنی تا هر گوشتی که از حرام بر بدنت روییده با حزن و اندوه بگدازی تا پوست به استخوان بچسبد و گوشت تازه بروید، 6- همانطور که گناه را به بدن چشانده ای رنج طاعت را به او بچشانی. چون این معانی را ادا کردی آنگاه می توانی بگویی: اَستَغفِرُالله(صبحی صالح، 1387: حکمت 417،ص550- 549). 

          امام خميني (ره) براي توبه دو دسته شرايط قايل است: يك دسته شرايط قبولي و دستة ديگر شرايط كمال توبه. از نظر ايشان حديث استغفار منقول از علي(ع) مشتمل بر دو ركن (مقوِّم) توبه؛ «پشيماني» و «عزم بر عدم بازگشت به گناه» ، و داراي دو شرط قبول است كه عبارتند از «ردّ حقوق مخلوق» و «ردّ حقوق خالق»، و داراي دو شرط ديگر مي‌باشد كه از شرايط كمال توبه و توبة كامل است. رعايت شرايط كمال به اين معنا نيست كه توبه بدون آنها تحقّق پيدا نمي‌كند يا قبول نمي‌شود، بلكه بدان معنا است كه توبه بدون آنها كامل نيست، چون از نظر ايشان تائب بايد تدارك تروك و حُظوظ هنگامِ گناه را بكند (خميني، 1384: 279- 278).

         اقسام و مراتب توبه

          اقسام مختلفي براي توبه بيان شده است. برخي توبه را به دو قسم، توبة اِنابه و توبة استجابه تقسيم كرده‌اند. مراد از توبة اِنابه آن است كه بنده از خوف عقوبت توبه كند و مقصود از توبة استجابه آن است كه بنده از سرِ حياء و شرم از كرم الهي توبه نماید (مدني شیرازی، بی‌تا: ج2، ص490). يكي از اقسام توبه، توبة نصوح است که در بارة آن نظريّات مختلفي بيان شده است، امّا اكثراً آنرا توبة خالص و بدون بازگشت به گناه معنا كرده‌اند. از آنجا که توبه بايد داراي شرايطي باشد تا مورد پذيرش خداوند قرار گيرد، گاه توبه را توبة مقبول ناميده‌اند. قسم ديگر توبه، توبة كامل است كه نسبت به ساير اقسام توبه‌ها از شرايط كمال برخوردار است.

          براي هر گناهي توبه‌اي مخصوص وجود دارد و از آنجا كه مراتب گناه متفاوت است، توبه نيز مراتب گوناگوني دارد. براين اساس، توبه به چهار مرتبه؛ توبه از گناهان بزرگ، توبه از گناهان كوچك، توبه از تركِ اَولي، و توبه از اشتغال به غير محبوب تقسيم مي‌شود. عزّ الدّين محمود كاشاني براي توبه پنج درجه بر شمرده است: درجة اوّل توبة عُمّال و آن رجوع از اعمال فاسد با اعمال صالح است. درجۀ دوم توبة زُهّاد كه رجوع از رغبت دروني به دنيا است. درجۀ سوم توبة اهل حضور كه رجوع از غفلت به حضور است. درجة چهارم توبة متخلِّقان كه رجوع از اخلاق سيّئه به اخلاقِ حسنه است و درجة پنجم توبة عارفان كه رجوع از رؤيت حسنات خود به حقّ است (کاشانی، 1376: 370).          

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها