سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
به گزارش جام جم آنلاین باراک اوباما رییس جمهور سابق آمریکا در بخشی از کتاب خاطرات جدید خود با عنوان سرزمین موعود به شرح تلاشهای آمریکا برای مقابله با برنامه هستهای ایران و وضع تحریمهای مختلف علیه کشورمان پرداخته است. در این بخش از کتاب اوباما فرایندهای منتج به قطعنامه ۱۹۲۹ را شرح داده است که میتوانید در ادامه بخوانید. انتشار این بخش از خاطرات اوباما به معنای تایید سخنان او در مورد برنامه هستهای ایران و نیز تحریمهای غیرقانونی آمریکا علیه کشورمان نیست و صرفا برای آگاهی بخشی مخاطبان است.
مذاکره با مدودوف
ایران پیشنهاد مذاکره دوجانبه من را رد کرده بود و هیچ نشانهای از عقبگرد در برنامه هستهای این کشور نیز وجود نداشت.
مذاکره کنندگان ایران با اصرار بر این که ذخایر اورانیوم و سانتریفیوژهای این کشور اهداف مسالمت آمیز دارد، مذاکره با اعضای ۵+۱ را به بنبست و هیاهوهای بی حاصل کشانده بودند.
این ادعاها اگر چه دروغ بود اما بهانهای به دست چین و روسیه میداد تا از وضع تحریمهای شدیدتر توسط شورای امنیت سازمان ملل جلوگیری کنند.
ما همچنان به تلاش خود ادامه میدادیم و البته وقایع جدیدی که رخ داد، به تغییر رویکرد روسیه کمک کرد.
تیم کنترل تسلیحات ما به رهبری گری سیمور با همکاری آژانس بین المللی انرژی اتمی روی طرحی برای آزمودن نیت واقعی ایران کار میکردند. بر اساس این طرح ایران ذخایر اورانیوم با غنای پایین خود را به روسیه منتقل میکرد و پس از تبدیل این ذخایر به اورانیوم با غنای بالا در روسیه، در فرانسه تبدیل به سوخت مورد نیاز تهران که البته دیگر کاربرد نظامی نداشت، تبدیل میشد.
این طرح یک اقدام موقت بود چرا که همچنان تاسیسات و زیربنای برنامه هستهای ایران را حفظ میکرد و جلوی تولید اورانیوم با غنای پایین توسط ایران را هم نمیگرفت با این حال ذخایر اورانیوم با غنای پایین ایران را صفر میکرد و فاصله ایران با بمب را به یک سال میرساند تا فرصت مذاکره برای رسیدن به راه حل دائم فراهم گردد.
از طرفی روسیه عضوی کلیدی در اجرای این طرح بود و همین باعث میشد که این کشور متقاعد شود که از همه گزینههای منطقی برای مواجهه با ایران استفاده میکنیم. در اجلاس سالانه سازمان ملل روسیه با این طرح موافقت کرد و ما هم اسم آن را «پیشنهاد روسیه» گذاشتیم. در واقع با این کار، ایران با رد پیشنهاد در مذاکرات ژنو ۵+۱ فقط دست رد به سینه آمریکاییها نمیزد بلکه به روسیه، یکی از تنها مدافعان باقیماندهاش نیز بی احترامی میکرد.
بعد از دیدار خصوصی من با مدودوف و لاوروف و برملا کردن یک راز بزرگ اطلاعاتی با آنها، شکاف در روابط ایران و روسیه عمیقتر شد. ایران در آستانه تکمیل ساخت تاسیسات مخفی غنیسازی در عمق یک کوه نزدیک به شهر تاریخی قم بود و ما این مساله را کشف کرده بودیم. همه مشخصات این تاسیسات، از اندازه و سانتریفیوژها تا مکانیابی نظامیاش نشان میداد که ایران میخواهد فعالیتهایش از گزند حمله و یا کشف شدن در امان بماند. هدفی که با یک برنامه هستهای صلح آمیز در تضاد بود.
به مدودوف گفتم که این مساله را پیش از علنی کردن با او مطرح کردم چرا که دیگر زمان اقدامات ناقص و یک طرفه گذشته است. بدون موافقت روسیه برای پاسخ محکم بین المللی به این معضل، راه حل دیپلماتیک احتمالا شانسی نداشت.
به نظر میرسید روسیه نگران شده است. مدودوف به جای دفاع از ایران اظهار ناامیدی کرد و تایید کرد که باید در روش ۱+۵ نسبت به ایران تجدیدنظر انجام شود.
او در سخنان عمومیاش حتی پا را از این هم فراتر گذاشت و به رسانهها گفت که تحریمها به ندرت راه حلی سازنده هستند اما گاهی اوقات اجتناب ناپذیرند.
این اظهارات برای ما سورپرایزی خوشایند بود و نشان میداد که افزایش اعتماد ما به مدودوف به عنوان شریکی قابل اتکا درست است.
افشای گزارش فردو توسط نیویورک تایمز
با این که قرار بود خودم در نشست شورای امنیت سازمان ملل پیرامون موضوعات امنیت هستهای شرکت کنم و یک صحنه نمایش عالی برای این کار محسوب میشد، تصمیم گرفتیم که از افشای تاسیستات قم در این جلسه خودداری کنیم چرا که باید آژانس و دیگر اعضای ۱+۵ را نیز در جریان میگذاشتیم.
همچنین نمیخواستیم این جلسه یادآور نطق کالین پاول در شورای امنیت پیرامون سلاحهای کشتار جمعی عراق، پیش از حمله به این کشور باشد. بنابراین قبل از اجلاس سران G20 این ماجرا را برای انتشار به نیویورک تایمز دادیم.
نتیجه این گزارش شوکه کننده بود. رسانهها درباره حمله احتمالی اسراییل به قم صحبت میکردند. اعضای کنگره نیز خواستار اقدامی فوری در برابر این مساله بودند. در کنفرانس خبری مشترکی که با سارکوزی رییس جمهور فرانسه و براون نخست وزیر انگلیس داشتم به لزوم پاسخ محکم بینالمللی تاکید کردم اما برای این که مدودوف را پیش از طرح مساله با پوتین در منگنه نگذارم از اشاره خاص به تحریمها خودداری کردم.
با توجه به این که مدودوف با ما هم نظر بود تنها یک مانع بزرگ دیپلماتیک باقی مانده بود: متقاعد ساختن چین برای رای به تحریم علیه یکی از بزرگترین تامین کنندگان نفت این کشور.
مک فاول از من پرسید به نظرت چقدر احتمال دارد که راضی شوند؟
پاسخ دادم که هنوز نمیدانم. میدانم که تلاش برای شروع نشدن جنگ سختتر از شروع آن است.
دیدار با رییس جمهور چین
دیدارم با هو جینتائو (رییس جمهور چین) فرصت طرح اولویتهای آمریکا را به من داد. مدیریت بحران اقتصادی و برنامه هستهای کره شمالی، نیاز به حل مسالمت أمیز اختلافات دریایی دریای جنوبی چین، نحوه رفتار با مخالفان در چین و تلاش برای وضع تحریمهای جدید علیه ایران. در مورد تحریم علیه ایران، با توجه به منافع چین، هشدار دادم که بدون اقدام برای راه حل معنادار دیپلماتیک ممکن است ما یا اسراییل مجبور شویم به تاسیسات اتمی ایران حمله کنیم که عواقب بدتری برای تامین نفت چین خواهد داشت.
همان طور که انتظار داشتم هو به وضع تحریم علاقه چندانی نشان نداد اما تغییر در زبان بدن او و یادداشت برداری عصبی وزرایش، قاطعیت ما در انتقال این پیام پیرامون ایران توجه آنها را جلب کرده بود.
رای شورای امنیت به قطعنامه ۱۹۲۹
ماه ژوئن با رای کلیدی روسیه و چین شورای امنیت سازمان ملل به قطعنامه ۱۹۲۹ رای داد که تحریمهای بیسابقهای علیه ایران وضع میکرد. این تحریمها شامل ممنوعیت فروش سلاح، تعلیق مبادلات تجاری جدید با بانکهای ایرانی و دستورات گسترده برای ممنوعیت تجارت در زمینههای گسترش دهنده برنامه هستهای نظامی ایران میشد.
چند سال طول میکشید تا ایران اثر کامل این قطعنامه را حس کند اما در ترکیب با تحریمهای جدید آمریکا، حالا ابزارهای لازم برای متوقف کردن اقتصاد ایران به منظور مجبور کردن این کشور برای مذاکره را در اختیار داشتیم. از طرفی دلیلی منطقی در اختیار داشتم که اسراییلیها را به صبر متقاعد کنم و به دیگران نیز نشان دهم که مساله هستهای بهانهای قابل قبول برای تقابل نظامی آمریکا با ایران نیست.
راضی کردن چین و روسیه حاصل کاری تیمی بود. هیلاری و سوزان رایس ساعتهای متمادی به تشویق، تطمیع و گاهی تهدید روسیه و چین پرداخته بودند.
مک فاول، برنز و سیمور با حمایتهای حیاتی تکنیکی و راهبردیشان به ما کمک میکردند که در مقابله با مذاکره کنندگان روسی و چینی با دست پر حاضر شویم. روابط من با مدودوف نیز باعث شد در نهایت تحریمها وضع شود. در حاشیه هر نشست بین المللی که شرکت میکردم ساعتهای زیادی صرف این میکردیم که بن بستهای مذاکراتی را رفع کنیم و زمانی که به رای گیری شورای امنیت نزدیک شدیم، تقریبا هر هفته تلفنی صحبت میکردیم. در پایان یکی از مکالمات او گفت گوشهایم در حال زخم شدن است!
با وجود روابط طولانی مدت مسکو و ایران و تلاش تولیدکنندگان روسی تسلیحات برای جلوگیری از اثرگذاری تحریمهای جدید، پس از هر بار مذاکره، مدودوف بیش از آنچه مک فاول و برنز فکر میکردند با ما راه میآمد.
۹ ژوئن، روز رای گیری شورای امنیت مدودوف با اعلام لغو فروش S300 به ایران که در تناقض با موضع گیریهای قبلی او و حتی پوتین بود، ما را شگفت زده کرد. برای این که کارهای روسیه را جبران کنیم، تحریمهای وضع شده علیه برخی از کارخانجات این کشور که پیش از این به ایران سلاح میفروختند را برداشتیم و من نیز تعهد دادم فرایند مذاکرات پیوستن روسیه به سازمان تجارت جهانی را که به درازا کشیده شده بود، سرعت ببخشم.
مدودوف در مساله ایران کنار ما ایستاده بود و با قرار گیری در کنار آمریکا ریاست جمهوریاش را در معرض ریسک قرار داده بود. این مساله نشانهای امیدوارکننده برای همکاری در موضوعات بین المللی دیگر بود. به رام گفتم البته تا زمانی که پوتین او را کنار نزند!
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد