به گزارش خبرنگار جامجم،صدای فریادهای زنی که با گریه و التماس کمک میخواست،در نزدیکی یک کانکس در حاشیه شهر سرپل ذهاب پیچید و صدای گریهسه کودک پس زمینه آن بود.
جیغ کشیدن زن جوان تمامی نداشت و رهگذران و همسایهها بدون اینکه توضیحی از او بخواهند وارد خانهاش میشدند چون از نگاههای وحشتزده گاه و بیگاه او به داخل خانهاش مشخص بود اتفاق هر چه باشد داخل خانه رخ داده است.
همسایهها با دیدن پسر بچه 10 سالهای که جریان برق هنوز داشت او را گوشه کانکس میلرزاند،خیلی سریع برق را قطع و پسرک را به بیمارستان منتقل کردند اما دیگر دیر شده بود و علیرضا برای همیشه چشمهای خود را بست.
پس از زلزله
حدود دو ماهی میشد که کرونا پدر علیرضا را مثل خیلی از مردم دیگر خانهنشین کرده بود و اوایل اردیبهشت بالاخره به شرکت محل کارش رفته بود.ساعت حدود 12 ظهر چهارشنبه گذشته تلفن همراه پدر علیرضا زنگ خورد و خبر برق گرفتگی علیرضا را به او دادند.
وحید میرزاحسینی، پدر علیرضا که از مرگ فرزندش شوکه و داغدار است در گفتوگو با جامجم گفت: «اهل هرسین کرمانشاه هستم اما 10 سال قبل برای کار به سرپل ذهاب آمدم.چون به بیماری صرع مبتلا هستم،کار پیدا نمیکردم و بالاخره در یک شرکت به عنوان راننده جرثقیل استخدام شدم و خانهای اجاره کردیم تا اینکه زلزله آمد و تمام زندگیمان یکشبه زیر آوار رفت.»
زلزله برای او خاطره دوری نیست که با گذر زمان در ذهنش کمرنگ شده باشد. با یادآوری شب زلزله آهی سرد بر سینهاش نشسته و میگوید: «آن شب مهمانی بودیم و نزدیک خانهمان که رسیدیم یکدفعه زمین شروع به لرزیدن کرد. اگر در خانه بودیم شاید همگی جان خود را از دست میدادیم اما جلوی چشممان شهر با خاک یکسان شد.»
بعد از زلزله پدر علیرضا هم مثل همه زلزلهزدگان تقاضای کمک کرد و کمیته امداد شهرستان کرمانشاه با کمکهای مردمی به او یک کانکس اهدا کردند.همان کانکسی که محل جان سپردن فرزندش بود.
میرزا حسینی که گریه امانش نمیدهد، با یادآوری روزهای بعد از زلزله میگوید: «روزهای خیلی سختی را گذراندیم.به هر نهادی که فکرش را کنید سر زدم و تقاضای کمک کردم.تمام وسایل زندگ مان زیر آوار از بین رفته بود و گذران زندگی با همسر و چهار فرزند برایم سخت بود.کمیته امداد از چند ماه قبل مقرری ماهانه 400 هزار تومان برای ما در نظر گرفت اما زندگی با کابوس زلزله باز هم برایمان سخت بود.داشتن یک تلویزیون برای علیرضا که فرزند ارشد من بود،آرزو شده بود.مدتی طول کشید تا بالاخره چند ماه قبل توانستم برای او یک تلویزیون تهیه کنم.زلزله او را یک سال هم از درسش عقب انداخته بود.من از ترس پسلرزههای زلزله و به خطر افتادن جانش اجازه ندادم یک سال مدرسه برود و آن وقت برقگرفتگی او را در چند ثانیه از من گرفت.»
علت برق گرفتگی چه بود؟
جمالینیا، فرماندار سرپل ذهاب در مورد علت حادثه پیشآمده در گفتوگو با جامجم گفت: «حوزه انتظامی شهرستان بعد از حادثه اعلام کرده که غیرفنی بودن تاسیسات برقکشی کانکس و مرطوب بودن محیط از علل بروز حادثه بوده شده است.بعد از بررسی مشخص شده که تاسیسات استفاده شده در کانکس غیراستاندارد است.»
جمالینیا در ادامه افزود: «سکونتگاههای موقت برای زمان بحران است و زندگی در کانکس باید با شرایط خاص و برای مدت کوتاه انجام شود.این خانواده از آسیبزدههای مهاجر سرپل ذهاب هستند که چند سال قبل از زلزله به این شهر مهاجرت کرده بودند.اکثر بومیان سرپل ذهاب بعد از بازسازی شهرستان زندگی عادی خود را میگذرانند.»
محبوب، کارشناس اطلاعرسانی کمیته امداد شهرستان کرمانشاه هم در مورد وضع زندگی خانواده علیرضا بعد از زلزله در گفتوگو با جامجم گفت: «خانواده علیرضا از چند ماه قبل تحت پوشش موردی کمیته امداد قرار گرفته بودند اما مددجوی تحت پوشش دائمی کمیته امداد نبودند.»