فرجام تلخ ازدواج صوری مرد جوان با زن ثروتمند خاطره یکی از کارآگاهان پلیس آگاهی استان کرمان است

سناریوی سمی

یک روز در اداره مشغول تحقیق روی پرونده‌ای قدیمی بودم که مرگ مشکوک زنی به ما گزارش شد. زمانی که به خانه او رفتیم تا تحقیقات را آغاز کنیم، همسرش در را به رویمان باز کرد. مردی با لباس‌های موقر و خوش‌تیپ، او گفت به سراغ همسرش رفته تا از خواب بیدارش کند که متوجه مرگ او شده است.
کد خبر: ۱۲۳۴۳۹۸

بعد از صحبت‌های مرد جوان به سراغ جسد رفتیم، با دیدن جنازه یکه خوردم. ثریا، زنی میانسال و حدود
45 ساله بود و تفاوت سنی مرد جوان و همسرش حداقل 20 سال بود.
در خانه ویلایی مدام یک سوال برایم مطرح می‌شد، چطور پسری با چنین چهره و وضعیت ظاهری، زن میانسالی مانند ثریا را به عقد خود درآورده است. شاید این ازدواج هم مانند خیلی از ازدواج‌های دیگر بود؛ اما یک چیزی جور در نمی‌آمد و آن لحظه متوجه نمی‌شدم که این تکه ناجور چیست.
ثروت وسوسه‌کننده
از سیاوش، همسر ثریا در رابطه با آشنایی و علت ازدواج با همسرش سوال کردم. این سوال را پرسیدم تا شاید به ابهاماتی که در ذهنم است، پاسخ داده شود. او گفت: حدود دو سال قبل با او خیلی اتفاقی آشنا شدم. ثریا به‌‌رغم ثروت اما گذشته تلخی داشت. همسر اولش در تصادف فوت می‌کند و در تمام مدتی که با همسرش زندگی کرده بود، خدا به آنها فرزندی نداده بود. با آن همه ثروتی که ثریا داشت و از همسر سابقش به ارث برده بود، بازهم او زن تنهایی بود و هیچ همدم و مونسی نداشت. من عاشق سادگی ثریا شدم و درنهایت هم با او ازدواج کردم.
قتل با سم
با آن‌که همسر ثریا معتقد بود او ناراحتی قلبی داشته اما بازهم جسد را برای مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی فرستادیم. بعد از 40 روز پزشکی‌قانونی علت مرگ را مسمومیت با سم اعلام کرد. این موضوع نشان می‌داد ثریا به قتل رسیده است اما قاتل چه کسی می‌توانست باشد؟
برملایی راز یک قتل
سیاوش، تنها کسی بود که از سرنوشت همسرش خبر داشت. بار دیگر به سراغ او رفتیم. او زمانی که متوجه شد ما از راز سم با خبر شده‌ایم، رنگ و رویش را باخت و درنهایت سکوتش را شکست. بعد از مکثی در تشریح انگیزه قتل گفت: من هرگز عاشق ثریا نبودم، حتی او را دوست هم نداشتم، من فقط پول‌هایش را می‌‌خواستم. عاشق دختری هستم که هم از نظر سنی و هم از نظر کمالات و زیبایی قابل قیاس با ثریا نبود. اما برای رسیدن به دختر مورد علاقه‌ام نیاز به پول داشتم که این پول دست ثریا بود. باید اموال زن میانسال را به دست می‌آوردم. ثریا زن تنهایی بود و هیچ کسی را نداشت. به همین دلیل اگر برای او اتفاقی رخ می‌داد، کسی را نداشت که نگرانش شود و در مورد اتفاق تحقیق کند.
یک سال و نیم قبل با این نیت با ثریا ازدواج کردم و بعد از آن نقشه قتلش را کشیدم.
او ادامه داد: روز قبل از حادثه، سم را تهیه کرده بودم. موقع ناهار در فرصتی مناسب بدون آن‌که ثریا متوجه شود، داخل غذایش سم ریختم. ثریا بعد از خوردن غذا احساس کسالت کرد و با پیشنهاد من به رختخواب رفت تا کمی استراحت کند.
من این سناریو را از قبل طراحی کرده بودم؛ اینطوری می‌توانستم بگویم همسرم در خواب دچار سکته قلبی شده است. چند ماه بعد از آن نیز من می‌توانستم با دختر مورد علاقه‌ام ازدواج کنم و با اموالی که از ثریا به دست آورده بودم، زندگی ایده‌آلی برای خودم درست می‌کردم.
سیاوش به قتل اعتراف کرد، حالا دیگر هیچ ابهامی در کار نبود. حالا علت تفاوت بین سیاوش و همسرش را متوجه می‌شدم. مرد جوان و خوش‌تیپ به اتهام قتل عمدی همسرش بازداشت شد و به بازسازی صحنه قتل پرداخت. به این ترتیب راز جنایتی دیگر نیز برملا شد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها