در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
آنچه در سطرهای بالا خواندید خلاصه یک پاراگرافی از فیلم «کیمیا» به کارگردانی احمدرضا درویش است. فیلمی که در آن روایت شهر خرمشهر در حال سقوط، آنچنان درخشان در صحنههای بمباران و درگیری به ثبت رسیده و احتمالا برای همیشه در تاریخ سینمای ایران به یادگار خواهد ماند. شکوه با بازی بیتا فرهی در روزهایی که آتش از زمین و آسمان بر سر مردم جنوب می بارید، کودکی را که یادگار خرمشهر بود به سلامت به محل امنی رساند. فیلم نمادی از زندگی و رویش در عین التهاب و تلاطم بود. اثری که زندگی را در دل جنگ و ناآرامی و درگیری نوید میداد.
مروری بر آنچه این روزها از لبنان منتشر میشود چیزی شبیه همین حس را در ذهن مخاطب ایجاد میکنند. انگار که تمام فیلم ها و عکس ها و قصه هایی که عشق را در این روزهای لبنان نشان می دهند، به جز تلاطم و ناآرامیهای سیاسی حامل پیام اصلی و مهم دیگر هم هستند؛ آهای فلانی! زندگی فراموش نشود!
این روزها شما هم مثل ما در خبرها شنیدهاید موج تازهای از ناآرامیها، برخی کشورهای عربی از جمله لبنان را در بر گرفته است. مرور اخبار سیاسی نشان میدهد کانون اعتراضات در میدان ریاض الصلح، مقر نخست وزیری لبنان در مرکز بیروت است. مدارس و دانشگاههای سراسر لبنان هم به دنبال تظاهرات مردمی همچنان تعطیل هستند. برخی موسسههای تجاری و دولتی در مرکز بیروت در پی حمله معترضان آسیب دیدهاند. بعضی از خیابانها به وسیله ارتش یا معترضان مسدود شده است. لابهلای همه این خبرها و اتفاقات حاد و ملتهب سیاسی، اما تصاویر دیگری هم از این وقایع منتشر شدهاند.
روی دیگر این ناآرامیها و درگیری و تیراندازی و دود و زد و خورد، جلوههایی از زندگی ترکیب شده با نوعی بیخیالی است که خودش را نشان داده و در تصاویر هم دیده میشود. مرور بعضی از این تصاویر خالی از لطف نیست. جوانی با تیشرت قرمز وسط درگیری و آتش و باقیماندههای آتش گرفته لاستیک و زباله و سطل آشغال، با چهرهای خندان قلیان دستش گرفته و شلنگ یک متریاش را هم به دست گرفته و هر از چندی با پکهای عمیق به آن مشغول تجربه لحظاتی از زندگی وسط درگیری و شورش است. انگار نه انگار که تصویر ثبت یک لحظه از واقعیت است.
سوی دیگر قضیه، افرادی هستند که وسط دود و آتش و درگیری، نقاب زده و مشغول سلفی و گرفتن عکس یادگاری هستند. این وسط عکاس یکی از آژانسهای مهم عکاسی دنیا (گتی ایمیج) هم وضعیت را مناسب تشخیص داده و مشغول عکاسی از این سوژههاست تا یک گزارش تصویری بامزده و جذاب را روانه خروجی یکی از آژانسهای مهم عکس دنیا کند. نمونهای از این افراد خوشحالِ نقاب به صورت را شما میتوانید در همین صفحه هم ببینید!
شاید در ذهن من و شما نگنجد که یک روز در حین اغتشاش و درگیری، آن سوی خیابان شعله آتش بلند باشد و لاستیک و سطلهای زباله خیابان در حال سوختن هستند. درست این طرف خیابان اما جمعی از مردم و اغتشاشگران بساط گلکوچک را علم کردهاند و مشغول فوتبال هستند. جالبتر اینکه همه این اتفاقات در حالی رخ میدهند که جماعتی از موتورسیکلتسوارهای بیروتی هم کنار خیابان ایستادهاند به تماشا. معلوم نیست اما به تماشای فوتبال ایستادهاند یا تماشای درگیری و اغتشاش.
از همه جالبتر اما شاید عاقله مردی باشد که وسط چنین هاگیر واگیری، بساط ذغال و منقل و کباب راه انداخته و با یک دود و دم حسابی دارد از شورش و درگیری برای جیب خودش سکه میدوزد. باور کنید این صحنه هم واقعی است. کبابیِ بیروتیِ سوژه گزارش ما در چند متر آن طرفتر از یک خودروی اسانجی پخش مستقیم یکی از رسانههای دنیا که دارد حوادث لبنان را زنده و مستقیم راهی شبکهها و تلویزیونهای ماهوارهای میکند، چنجهها را روی زغال گذاشته و مشغول باد زدن کباب است.
جای شاعر سراینده «اشک کباب باعث طغیان آتش است» خالی تا ببیند مردم بیروت، زندگی را وسط درگیری و زد به رخ میکشند و باب تازهای در اعتراضات و شورشهای مدنی به نام خودشان ثبت میکنند تا رسانههایی مثل ما و دیگران بیایند و آن را سوژه کنند و دربارهاش حرف بزنند.
انگاری که در زمانه پستمدرن، دیگر جایی برای حرکتهای کلاسیک قرن بیستمی نیست. انگار که باید حالا معنا و فضای دیگری برای مفاهیمی مانند اعتراض، درگیری و اغتشاش قائل شویم. نظر شما چیست؟
باران حیدری
فرهنگ وهنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: