سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
به گزارش خبرنگار جامجم، چهارم فروردین ماه امسال بود که مرد جوانی با مراجعه به اداره پلیس شکایت خود را مبنی بر ربوده شدن توسط فردی ناشناس مطرح کرد.
شاکی به ماموران گفت:«نزدیک غروب بود که در یکی از خیابانهای فرعی خلوت خیابان سعادتآباد در ماشینم نشسته بودم. یکدفعه مردی از یک خودروی ال 90 پیاده شد و سمت ماشین من آمد و به شیشه زد. به محض اینکه به خودم آمدم، دیدم دستگیره در ماشین را گرفت و در را باز کرد و روی صندلی جلوی ماشین نشست. بعد کارت عضویت یکی از ارگانهای نظامی را به من نشان داد و گفت هر جایی که او میگوید، بروم. خیلی ترسیده بودم ولی چون فکر کردم او مامور است، به هر طرف که گفت ماشین را راندم. چند دقیقه بعد، وقتی نزدیک یک دستگاه عابربانک رسیدیم، به من دستور توقف داد و آنجا بود که با تهدید و ایراد ضرب و جرح از من خواست هر چه پول در کارتهای بانکیام دارم به حسابش واریز کنم و یک دستگاه دوربین خودرو در ماشین گران قیمتم داشتم که من را وادار کرد آن را هم باز کنم و به او بدهم. بعد هم حدود شش میلیون تومان برایش واریز کردم و او متواری شد.»
شاکی شماره پلاک خودروی ال 90 را در اختیار پلیس قرار داد و با ردیابی اطلاعات خودرو مشخص شد خودرو بهتازگی به فرد دیگری فروخته شده است. تلاش پلیس برای یافتن ردی از صاحب قبلی خودرو ادامه پیدا کرد و به این ترتیب متهم که بعد از وقوع جرم، ماشین خود را فروخته بود، دستگیر شد. متهم که دارای چندین فقره سابقه سرقت به شیوه مشابه است، در تحقیقات مقدماتی به جرم خود اقرار کرد و پرونده با قرار کیفرخواست راهی شعبه دوم دادکیفری یک استان تهران شد.
دیروز جلسه رسیدگی به این پرونده برگزار شد و وکیل شاکی بار دیگر شکایت موکل خود را در دادگاه قرائت کرد. سپس متهم پرونده در برابر قاضی زالی قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: «من اتهامات خودم را قبول ندارم. آن شب متوجه شدم که شاکی همراه یک خانم در ماشین نشسته بودند و سمت ماشین رفتم و به آنها تذکر دادم. کارت هم جعلی نبود. اما مرد جوان از اینکه من او را با یک خانم دیدم، خیلی ترسید و فکر کرد میخواهم موضوع را به پایگاه اطلاع دهم. برای همین به من پیشنهاد حق السکوت داد و بعد هم با میل خودش مبلغی را برایم واریز کرد.»
متهم با اظهار پشیمانی گفت: «آقای قاضی من قبول دارم که اشتباه کردم پول را از آن جوان دریافت کردم. اما باور کنید هیچ اجباری در کار نبود. من فرزند نوجوان دارم و بعد از این اتفاق هر وقت به زندان میآید، مرا نصیحت میکند و همین شرمساری برای یک پدر به اندازهای سنگین هست که باعث تنبیه من شده باشد.»
قاضی زالی خطاب به متهم میگوید: «قبول نداری که دوربین خودروی شاکی را سرقت کردی؟»
متهم: «من از دوربین خوشم آمد و خود راننده آن را برای یادگاری به من داد.»
دادگاه بعد از شنیدن دفاعیات متهم، ختم جلسه دادرسی را اعلام کرد. رای پرونده بعد از مشورت قضات صادر خواهد شد.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد