
از مصادیق جمله معروف «تنها صداست که میماند» صدای مهربان خانمی دوست داشتنی است که هم برای بچهها قصه میگفت و هم برنامه گلبانگ را برای بزرگترها اجرا میکرد.
مانند همیشه همه چیز از یک اتفاق آغاز شده. نشیبا ابتدا خانم معلمی دوستداشتنی بود که با صدایش همه شاگردان را مجذوب خود کرده بود. به اندازهای که کمکم کل مدرسه شیفته صدایش شدند و همه از مدیر مدرسه درخواست میکردند تا او معلمشان شود. دیدن دریا بیگی در همان مدرسه شروع مسیر هنری خانم قصهگوی مهربان میشود. سال ۱۳۵۶ به دنبال اعلام انتخاب گوینده تلویزیون، راهی مدرسه میرعماد میشود و سرانجام جزو چند نفر پایانی قرعه به نامش میافتد. شروع کار گویندگی گرچه برایش مهم بود، اما با چیزی که در قلبش به دنبال آن میگشت تفاوت داشت.
فرار از تلخیها
گویندگی خبر را به خاطر تلخیهای اتفاقات دوست نداشت و آن را رها کرد. خیلی زود علاقه واقعیاش یعنی گویندگی رادیو را پیدا کرد و بعد از شرکت در دورههای رادیو رسما وارد دنیای رادیو شد. اولین گویندگی رادیو همانقدر که برایش دلنشین بود هیجان زیادی هم داشت.
سال ۵۷ اولین تجربهاش خواندن خلاصه اخبار در کنار رضوی در رادیو اتفاق افتاد. خیلی زود هم به خودش و هم به همه ثابت شد که مریم نشیبا جایش گویندگی خبر نیست و باید متنی را بخواند که پر از احساس باشد. سال ۶۹ را نقطه طلایی کارنامه هنری مریم نشیبا باید دانست. وقتی برای تست برنامه شببخیر کوچولو پشت میکروفن مینشیند و اولین جمله را میخواند، ساعد باقری بیمعطلی متوجه میشود صدایی که دنبالش میگشته را پیدا کرده و دوم تیر ماه همان سال برای اولینبار این برنامه پخش شد.
احساس و محبت در صدایش آنقدر عمیق و صمیمی بود که از همان موقع تا امروز نهتنها جایش را بین بچهها باز کرد، بلکه در خاطره همه ثبت شده است. ماندگار شدن تنها مختص به اجرای برنامه شببخیر کوچولو نبود.
راز ماندگاری خانم معلم
مریم نشیبا خیلی خوب میدانست چگونه در دل مخاطبانش جا باز کند. موقع اجرای برنامه گلبانگ آنقدر با عشق و علاقه کلمات را ادا میکرد و محبت در صدایش داشت که بزرگترها را هم مجذوب صدایش کرده بود و بعد گذشت حدود ۲۷ سال این برنامه هنوز در یادها مانده و مخاطبان وفادارش را حفظ کرده است.
برای نشیبا اما قصهگویی آن چیزی است که همیشه دوستش داشته و دارد. از اینکه بتواند برای بچهها قصه بگوید بیش از هرچیزی لذت میبرد و آنقدر به این کار علاقه دارد که همیشه میگوید اگر روزی نتواند در رادیو کار کند با افتخار حاضر است پول بدهد و به مهدکودک برود تا بتواند روزی حتی یک ساعت برای بچهها قصه بگوید.
این ارتباط دوطرفه است. چه همان زمانی که تدریس میکرد و همه دانشآموزان میخواستند معلم تمام درسهایشان خانم نشیبا باشد چه مردمی که در خیابان با شنیدن صدایش علاقهشان را به او نشان میدهند.
بهناز سعیدی
خبرنگار
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد
دکتر محمد اسحاقی، استاد دانشگاه تهران:
محمدرضا مهدوی در گفتوگو با «جامجم»: