تاتو کارهای سیار این روزها بیماری را زیر پوست مشتریانشان تزریق می‌کنند

بیماری یادگاری

گوشه خیاط خانه، جایی برای سوزن شکستن‌های روزانه کریم است، اما او شب‌ها هم سوزن می‌شکند، اما روی پوست و با ریختن خون، کارش تازه از سر شب شروع می‌شود، اسلحه، سوزن و جعبه رنگش را در جعبه نقره‌ای بسته به ترک موتور می‌گذارد و راه می‌افتد.
کد خبر: ۱۱۵۵۸۰۷

اولین قرارش خانه برهان است، کسی که شب قبل طرح را روی ساعدش کشیده و امشب قرار است آن را تاتو کند، اسلحه را بیرون میآورد و سوزن به سوزن مسلحش میکند، با اولین شلیک صدای برهان به آسمان میرود، دستش را میکشد عقب، خون که بیرون میزند، ترس وجودشان را میگیرد. کریم عجله میکند و سوزن به رگ میخورد، او عجله دارد چون باید به دو جای دیگر هم برای خالکوبی برود؛ درآمدش از پولی که در خیاطی گیرش میآید، کمتر نیست، اما دردسر تاتو کردن بیشتر است، چانه زدنهای مشتری بر سر دستمزد، ترس از گیرافتادن و شکایت‌های مشتری‌ها به خاطر بیماری‌های پوستی، نمی‌گذارد آب خوش از گلویش پایین برود. اما دست‌بردار نیست و با جعبه نقره‌ای خیابان‌های پایتخت را از پایین تا بالا گز می‌کند و نقش وطرح بر بدن آدم‌ها به جای می‌گذارد، برای زیبایی، دیده شدن، روکم کنی یا به قول خودش برای ثبت در تاریخ.

روزگاری در میان ایلها رایج بود، نقش لباسهای مارک دار امروزی را داشت، خاص بودن حتما با خالکوبی همراه بود. در جامعه بیشتر سمبل و نشانه «داش مشتی»ها بود. در آقایان چهرهای خشن و خلافکار را به نمایش میگذاشت. این رفتار حالا بعد از گذشت یکی دو دهه دوباره برگشته است، با اسم و رسم جدید، معنای تازه و روی بدن افراد جدید، این روزها برخی روشنفکرها را نیز نشانه رفته است کم نیستند نویسنده، بازیگر و ورزشکارانی که با تاتوهایشان خودنمایی میکنند. اما یک چیز در بین بیشتر افرادی که تن به خالکوبی میدهند مشترک است در اغلب آنها هنوز درد سوزن خوب نشده، درد پشیمانی، بیماریهای پوستی و خونی امانشان را میبرد.

پلنگ بدنقش

حالا یکسال از نقش بستن پلنگ خوش خط و خال روی ساعد برهان میگذرد، پلنگی که بارها جایش با سوزنهای کریم سوراخ و خونی شد تا بالاخره نشست روی پوست پسر سیاهچرده جنوب شهری، خودش میگوید بعد از دیدن خالهای روی بدن دوستان و پسرداییاش به سرش زد که خالکوبی کند، زمانی که برای زدن خال دو دل بوده و از مشکلات پوستی آن نگران، این کریم بود که به او اطمینان قلبی داد برایش مشکل یا بیماری پیش نمیآید.

اما دکتر فرشته عبدالملکی، متخصص پوست و مو ادعای کریم خالکوب را غلط میداند و در این باره به جامجم میگوید: کسانی که تاتو میکنند امکان اهدای خون را در درجه اول از دست میدهند. این افراد با خالهایی که میزنند امکان انتقال ویروسها از طریق خونشان را بیشتر میکنند. این افراد تنها در صورتی میتوانند خون اهدا کنند که چند سال از تاتو کردنشان گذشته باشد و آزمایشهای انجام شده، سالم بودن خونشان را تائید کند.

یکی دیگر از بیماری‌های جدی افرادی که اقدام به تاتو می‌کنند، هپاتیت است. بیماری خونی که از طریق هر وسیله‌ای که هنگام استفاده از آن خونریزی رخ دهد، می‌تواند باعث انتقال این بیماری شود. تاتو هم به شکلی انجام می‌شود که همه ابزارهای آن با خون و خونریزی درگیر است. کافی است یکی از سوزن‌ها هنگام تاتو کردن آلوده باشد تا فرد را آلوده کند.

عبدالملکی ادامه می‌دهد: افرادی که تاتو می‌کنند بیشتر در معرض انتقال بیماری‌های مانند هپاتیت B،C و ایدز قرار می‌گیرند. آمارها و تحقیقات نشان می‌دهد این افراد 9 برابر بیشتر از سایر افراد به هپاتیت C دچار می‌شوند.

از قلم تا تفنگ

خسرو با چهرهای خسته و خواب آلود با زیرپوش رکابی دم در حاضر میشود، او یکی است مثل کریم که خودش را تاتو کار سیار و البته به قول خودش هنرمند میداند. روی شانه و جفت بازوهایش به قرق نقش و نگارها در آمده است. سر مار افعی زیر گلویش، آخرین خالی است که روی بدنش نقش بسته، میگوییم از طرف ایوب آمدهایم برای خالکوبی، بهانه میآورد، میپیچاند و قیمت بالا میدهد. میگوید ایوب دستمزدش را به خاطر زخمهایی که روی پوستش ایجاد کرده، نداده است. اما ما اصرار میکنیم، شماره تلفنمان را میگیرد، تعارف میزند، خمیازه بلندی میکشد، میگوید خبرمان میکند. در را پشت سرش میکوبد و میرود.

پنج ساعت بعد، تلفن که زنگ میخورد، صدای موتورش نمیگذارد درست بشنویم که چه میگوید، خسرو است، داد میزند، یک میلیون، تاتو روی گردن قیمتش فرق میکند چون خطرناک است باید با قلم انجامش بدهم. قلم را برای نقاط حساس مانند صورت که پوست نازکی دارد، استفاده میکند؛ تفنگ را برای سایر نقاط بدن. آن طور که خسرو توضیح میدهد تفنگهای خالکوبی دقیقهای حدود یکصد تا 150 سوزن به پوست میزنند.

اهل تخفیف دادن نیست میگوید باید از بچههای بالا شهر کند، از معرفمان هم که دلخوشی ندارد، آخرش به 800 هزار تومان راضی میشود، به شرط اینکه پول را همان اول کار بگیرد. گاز جانانهای به موتورش میدهد و گوشی را قطع میکند.

یادگاری تلخ

سالار یکی از مشتریهای کریم است که چندین نقطه بدنش را خالکوبی کرده است، قرار است آخر هفته بیاید و ادامه خال سهبعدی را که بر روی پشتش طراحی کرده، کامل کند. اولین خالش را در 20 سالگی، بعد از اتمام خدمت سربازی، زمانی که اسم هم خدمتیاش را روی بازویش حک میکرد، تجربه کرده است. سالار از خالکوبیهای قبلی بشدت پشیمان است، ولی با این حال برای خالکوبی پشتش قبول کرده است که یک میلیون تومان به قول خودش پیاده شود.

او میگوید: با هم خدمتیاش به مشکل خورد و مدتهاست که با هم قطع رابطه کردهاند، اما اسمش روی بازویش مهمان ناخواندهای است که نمیداند با آن چه کند. او درباره تجربههای پشیمانیاز خالکوبیهای روی بدنش ادامه میدهد: هزینه و پاک کردن این خالها بسیار گرانتر و زیانبارتر از خود خالکوبی است. سالار با اینکه از خالکوبیهای قبلی ناخشنود است، اما به دنبال تاتوهای جدید است، البته این بار در قسمتهایی از بدن که در معرض دید نیست. خودش معتقد است دچار بیماری یا اختلال روانی شده است، دلیل کارش را درست و حسابی نمیداند و توضیحی هم برایش ندارد.‌

خدیجه سرخوش، روانشناس معتقد است که جوانان ما چون به سمت راههای صحیح برای تخلیه انرژیجوانی، هدایت نشده اند به راههای غلط و خطرناک روی آوردهاند. او در این باره به جامجم میگوید: بسیاری از جوانان ما از تاتو به عنوان یک نماد اعتراض به جامعهای که آنها را نادیده گرفته است، استفاده میکنند. این مساله که جوانان ما جو گیر یا تحت شرایط گروه دوستان به سمت خالکوبی و تاتو روی میآورند نمیتواند درباره همه درست و منطقی باشد؛ جوان زمانی که پافشاریهای خانواده و سازمانهای تربیتی مانند آموزش و پرورش و دانشگاه درباره محدودیتها و نبایدها را میبیند، نسبت به آن طمع پیدا میکند و برای یک‌بار هم که شده آن را امتحان میکند.

بیخیال شوید!

بیایید و بیخیال شوید؛ این توصیه کسانی که قبلا خالکوبی را تجربه کردهاند برای افرادی است که میخواهند خالکوبی کنند. تنها یک ماه اول برایش جذاب بوده است، در اولین واکنشهایی که نسبت به تاتو روی بازویش از دیگران دریافت کرده است بشدت از کارش پشیمان شده است، تازه ماجرا وقتی گل میکند که برای استخدام شدن، باید از شر گل رز روی بدنش خلاص شود.

محمد برای پاک شدن خالش رو به توصیههای غیرعلمی و کوچه بازاری میبرد، اسید را برای سوزاندن و پاک کردن اثر تاتو روی بدنش انتخاب میکند، راهکاری که به قول خودش اصل حماقت بود و باعث بدتر شدن عوارض تاتو و حتی سوختن پوستش شد. به طور قطع میتوان گفت که برای پاک کردن تاتو راهکار درست و حسابی وجود ندارد، لیزر، کشیدن پوست و پیگیریهای مکرر هم تنها میتواند تاتوها را از حالت قبلی که هستند کمرنگتر کند. پس بهترین توصیه این است که برای درگیر نشدن با بیماریهای پوستی و جلوگیری از هزینههای اضافی برای پاک کردن تاتوها،
هیچوقت به تاتو کردن فکر نکنیم.

الگوبرداریهای اشتباه

خالکوبی یکی از همان طمعهای بین جوانان 18 تا 25 سال است، طمعی که خیلی زود هم به پشیمانی میانجامد و باعث آسیب جدی میشود. قهرمانان و الگوهای غلط در زندگی جوان ایرانی باعث به وجود آمدن چنین آسیبهایی میشود. تاتوهای روی دست، صورت و گردن از قهرمانان ورزشی و سینما زمانی که در معرض نمایش قرار میگیرند، خود نوعی تشویق برای تاتو کردن بویژه در جوانان است. جوان زمانی که روشهای سالمتری برای نمایش خود ندارد، از این مدلهای غلط استفاده میکند. در واقع چون جوان راه دیگری برای بروز خود ندارد پس به این راه پر مخاطره روی میآورد. سرخوش، استاد دانشکده روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به اینکه ما جوانان را تشویق نمیکنیم و به آنها بها نمیدهیم ، میگوید: در نتیجه این عمل جوان به دنبال عصیانگری و هنجارشکنی میرود، در واقع این بخشی از طبیعت سن جوانی است که باید عصیانگر باشد، زمانی که این عصیانگری و دیده شدن در لباس خود زنی و آسیب رساندن به خود باشد دیگر از آن حالت طبیعی ایام جوانی عبورکرده و وارد مرحله خطرناکی شده است. تاتو روی بدن یا خط انداختن یکی از همین آزار رساندن به خود است.

بهنام اکبری

جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها