این پدیده را میتوان از دید اجتماعی مورد بررسی قرار داد، از این نظر متخصصان علوماجتماعی معتقدند که بین مصرف و باورها و نگرش انسانها رابطه مستقیمی وجود دارد و فرهنگ مصرف گرایی از درون خانواده شکل میگیرد. فرهنگی که از کودکی به فرزندان میآموزد که مصرفگرایی با خوشبختی ارتباط مستقیمی دارد. در حقیقت مصرف یک پیام دارد و آن هم تولید و تنوع بیشتر و در نهایت انباشت سرمایه است. واقعیت این است که همه ما انسانها دغدغه قضاوت دیگران را داریم و این بهترین ابزار برای تولیدکنندگان است، آنها روی همین نقطه ضعف خریداران دست میگذارند و در نهایت کالاهای لوکس طرفداران زیادی پیدا میکنند و براحتی به فروش میرسند چرا که استفادهکنندگان میتوانند با استفاده از آنها تصویر بهتری از خودشان ارائه بدهند.
همین موضوع تمایل شدید به مالکیت کالاهای غیرضروری را در افراد به وجود میآورد و در مراتب بعدی منجر به این اتفاق میشود که محرومیت از یک کالا یا خدمات، اثرات روانی هم روی افراد داشته باشد. درست در نقطه مقابل این پدیده، سادهزیستی قرار دارد. فرهنگی که از گذشته در دین ما هم بر آن تاکید شده و در سبک زندگی اسلامی ایرانی نشانههای زیادی از آن را میتوان دید. اما خودگاهی نسبت به سادهزیستی اتفاق نمیافتد مگر اینکه درصد زیادی از جامعه به یک باور منطقی و درست برسند و از باورهای هیجانی و مقطعی دوری کنند، درنـتـیـجـــه برای اینکه خرد جمعی را نسبت به تجملگرایی و مصرفزدگی تغییر دهیم باید خرد فردی تغییر پیدا کند.
دکتر سعید محمدی صادق جامعهشناس
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد