از جمله اقداماتی که با اطمینانی مبتنی بر تحلیل (نه خبر) میتوان گفت جزو پیوستهای اقدام آمریکاست، نامه اخیر معروف به نامه صدامضاست.نامهای که امضا کنندگان آنرا از بهایی و منافق گرفته تا چریک فدایی خلق و اصحاب فتنه ۸۸ و اصلاحطلب تشکیل میدهند.افرادی که هر چند در ظاهر قرابت سیاسی ندارند اما حداقل در بلاهت و حماقت سیاسی مشترکند!
برای اثبات یا حداقل تقویت گمانه نقش آمریکا در تهیه و انتشار نامه صد امضا میتوان نکات زیر را مورد توجه قرار داد.
نخستین نکته در باره نامه مذکور، پرسش از کارگردان این نامه است. کدام دست پنهانی، امضا کنندگان متفرق و پراکنده این نامه را گردهم آورده است؟!چگونه نیروهای اصلاحطلب داخلی و از جمله دبیر کل یکی از مهمترین این احزاب، یعنی حزب کارگزاران سازندگی نامش در کنار عناصر ضدانقلاب منافق و چریکهای فدایی خلق و بهایی خارجنشین قرار گرفته است؟!
دومین نکته، زمان انتشار این نامه است.
چگونه سی و چند روز پس از اعلام خروج آمریکا از برجام و نقض عهد آشکار این کشور، عده ای که بعضا نامشان هم برای اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران ناشناخته است در کنار برخی اسامی نام آشنا، چنین نامهای را مینویسند و خواستار مذاکره با آمریکا می شوند و سادهاندیشانه و خیالبافانه ضمن پذیرفتن ضمنی بدعهدی آمریکا، از او تضمین میخواهند؟!
پیشنهاد مذاکره با حاکمان بدعهد آمریکا آن هم پس از خروج از برجام و عهدشکنی آشکار اخیرشان، و در شرایطی که آمریکا در تلاش برای افزایش فشار بر ملت و نظام ایران است، بازی در کدام زمین است و منافع چنین نامهای در این زمان به کیسه کدام طرف می رود؟!
این نامه، که اتفاقا چند نفر از امضا کنندگانش نمایندگان مجلس ششم هستند،تداعی کننده طرح سه فوریتی نمایندگان مجلس ششم در آستانه مذاکره با سه کشور اروپایی در سال ۸۲ است که بهدلیل خیانت بار بودنش، با تهدید به استعفای دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، با نظر رئیس دولت اصلاحات و رئیس وقت مجلس، از دستور خارج شد!
و سومین نکته، محتوای نامه مذکور است.
محتوای این نامه، متزلزل و سست است؛ از یک طرف خواستار مذاکره بدون قید و شرط با آمریکا می شود و از طرف دیگر خواستار تضمین حاکمان آمریکا برای عهد نشکستن!
این نامه همچنین علاوه بر کلیتش که بازی در زمین آمریکاست، از نظر محتوا هم، همسو با رویکرد دولتمردان آمریکا در صدد ارعاب و نگران کردن ملت بزرگ ایران است.
این نامه همچنین به موضوع کره شمالی نگاهی ساده لوحانه دارد چراکه درباره این مذاکرات که تنها یک دور آن انجام شده است،قضاوت عجولانهای کرده و ثانیا سوابق طولانی و افت و خیزهایی که بین آمریکا و کره شمالی بوده است را نادیده گرفته و ثالثا نویسندگان نامه توجه نکرده اند که بهطور ضمنی مسئولان کشور را به ساخت بمب اتم تشویق کرده اند!
و کلام آخر با اصلاح طلبان و بویژه حزب کارگزاران سازندگی.
تعدادی از امضا کنندگان این نامه جزو اصلاح طلبان داخل کشور هستند که در راس آنها غلامحسین کرباسچی، دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی است؛ ضمن اینکه آقای کرباسچی در گفتو گو با روزنامه اصلاحطلب اعتماد به صراحت گفته است:«جمعی از دوستان اصلاحطلبی که در داخل کشور حضور دارند متولی این نامه شدند.»
این در حالی است که هم شورای اصلاحات و به نقلی رئیس این شورا و هم تعدادی از چهرههای این جریان، به نوعی علیه این نامه موضعگیری کرده و آنرا موضع اصلاحطلبان ندانستهاند.
باید از موضعگیری چهرههای مختلف جریان اصلاحات علیه نامه مذکور استقبال و قدردانی کرد هرچند ناکافی است.
اصلاحطلبان و بخصوص حزب کارگزاران سازندگی باید هم دبیرکل این حزب شاخص اصلاحطلب را که این روزها مواضع متناقضی هم از وی منتشر شده مورد سوال قرار دهند و هم ادعای وی در خصوص متولی بودن جمعی از اصلاح طلبان داخل کشور برای تهیه این نامه را بررسی و در باره آنان نیز تصمیم گیری نمایند.
مهدی فضائلی - کارشناس ارشد رسانه
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد