جزتو کجا بود وطن منخلیج فارس
حامد عسگری
شاعر
نوشتن بعضی چیزها و تاکید بر اصالت و صحتشان هرچند جزو بدیهیات است و نوشتنش چیزی بر صحتش نمیافزاید، اما بسیارند گوشهایی که انگار از عمد بسته شدهاند و دانسته یا نادانسته کمر به نشنیدنش بستهاند، مثل نوشتن از مضر بودن سیگار و فستفودها... مثل اصالت داشتن غدیر و جانشین نبی بودن علی علیهالسلام. قصه خلیج فارس و ادعای واهی بعضی اشخاص و نهادها و کشورها و سایتها هم همین است. این قسمت عظیم و باشکوه و با اقتدار و در عین حال استراتژیک کشور عزیزمان چرا خار چشم خیلیها شده است و چه دارد که هر از گاهی کسی اسم و نام و عنوانش را چیز دیگری غرغره میکند، خدا میداند؟! این خلیج همیشگی فارس همانقدر که برای اقتصاد، نفت، سیاست و امور نظامی ما مهم است، برای اهالی ادبیات، شعر و هنر نیز جایگاه درخوری دارد. از ناصر خسرو قبادیانی بگیر تا این اواخر و شاعران امروز که الحق برای این انبوه نیلگون خوش نگاشتهاند.
ملک الشعرای بهار جایی در وصف خلیج فارس و گربه رقصانیهای انگلیس اینگونه سروده:
انگلیسا در جهان بیچاره و رسوا شوی
ز آسیا آواره گردی وز اروپا پا شوی
چون به یاد آری ز آبادان و کشتی نفت
موج زن از شور دل مانند دریا شوی
خطه بحرین را سازی به ایران مسترد
بینصیب از غولگاه لولو لالا شوی
عشق بلع نفت خوزستان و موصل را
به گور برده و آواره از دنیا و مافیها شوی
...
اما نگاههای ظریف و زنانه هم به این آبی شفاف کم نبوده و زنان شاعر پارسی سرا نیز به این خطه نیلگون عرض ارادتی داشتهاند. این غزل از سودابه مهیجی را بخوانید:
برای این همه ساحل صدف بهای کمی است
«خلیج» حرف کمی، «بحر» ادعای کمی است
شبیه اقیانوسی کنار رونق تو
حضور این همه بندر چه ماجرای کمی است!
ندیم شوکت جاوید سالیان وطن!
ـ که عشق پیش دلت عمق بی صدای کمی است ـ
اگر چه خلق جهان سدّ این ادامه شوند
خیلج «فارس» تویی... خونِ دل، بهای کمی است
همیشه جاری آبی! شروع عمر زمین
برای قدمت سبز تو ابتدای کمی است
تمام صحن وطن بستر غرور تو باد!
ولی تو بی مرزی، این فراخنای کمی است
...
قصه وقتی جالب تر میشود که بدانیم شاعران طنزپرداز هم در این عرض ارادت، صحنه را خالی نگذاشته اند و هرکدام به قدر وسع طبع، این خلیج دوست داشتنی را سوژه شعر خود کردهاند. ابوالقاسم حالت که همواره به طنز جذاب و شیرینش میشناسندش را ببینید چه سروده:
بدین خلیج، عرب نام تازهای داده است
چنان نه بهره و بیجا که جای استهزاست
زنام تازه غرض چیست؟ عاقلان دانند
که این سخن ز دهان کدام هرزه در است
بلی به تفرقه افکندن و حکومت نیز
همیشه امپریالیسم را یدی طولاست
خلیج فارس اگر میشود «خلیج ع رب»!
برای تفرقه اندر میان ما و شماست
این هم یک غزل که اصلا ردیفش خلیج فارس است . من چرا حرف بزنم که لذت خوانش این غزل را دیرتر به دست آورید . این غزل را بخوانید و بعدش لذت ببرید که منطقهای در کشورتان دارید که بدخواهانش یک عمر قصد چپاول و تصاحبش که هیچ، قصد تغییر نامش را داشتهاند و نتوانستهاند:
ای پاره تن وطن من، خلیج فارس!
ای از تو شادی و محن من، خلیج فارس!
ای مایه شکوه من و سرفرازیام
جز تو کجا بود وطنِ من، خلیج فارس؟
شد رنگ لاجوردی بحرت بر آسمان
تا روز حشر طعنه زن من خلیج فارس
ورد زبان خلق شده نام نامیات
وز تو شده ست نو سخنِ من، خلیج فارس
...
محمدکاظم شهریاری
«مسالکالممالک» نسخهای محکم بر اصالت خلیج فارس
شاید قدیمیترین نسخه خطی راکه بر اصالت خلیج فارس صحه میگذارد بتوان نسخه «مسالک الممالک» نامید؛ نسخهای که بیش از هزار سال پیش در قرن چهارم هجری توسط «ابواسحاق ابراهیم ابن محمد الفارسی» مشهور به «اصطخری»، جغرافیدان ایرانی نوشته شده و جز این کتاب، اطلاعات و آثار دیگری از این نویسنده در دست نیست. او هدف از نوشتن این کتاب را چنین بیان میکند: «مراد ما از تالیف این کتاب آن است که اقلیمهای روی زمین یاد کنیم؛ آنچه دایره اسلام بدان محیط است.»
مسالکالممالک به معنی راهها و ایالتها و حاصل تلاش اصطخری، جغرافیدان ایرانی برای تهیه اطلس جغرافیای جهان اسلام است. او به سرزمینهای زیادی از هند گرفته تا اقیانوس اطلس سفر و جهان اسلام را به 20 اقلیم تقسیم کرد، درباره آنها نوشت و نقشه دریاها و برخی راههای آنها را کشید که همه آنها در کتاب مسالکالممالک گردآوری شد. جزیرهالعرب، اقیانوس هند، دیار مغرب (اندلس و سیسیل)، مصر، شام، دریای روم (مدیترانه)، جزیره (شمال بینالنهرین)، عراق (جنوب بینالنهرین)، دیار خوزستان، دیار فارس، دیار کرمان، سرزمین هند، نواحی غربی و مرکزی ایران، دیلمان، آذربایجان، سرزمینهای پیرامون خزر، بیابانهای داخلی ایران، سیستان، خراسان و ماوراءالنهر 20 اقلیمی است که اصطخری به آنها پرداخته و همانطور که پیداست، بیشترین مطالب آن مربوط به ایران است.
اصطخری همچنین در کتاب خود درباره ساخت دریاها، آداب و رسوم مردم اقلیمها، محصولات کشاورزیشان، راههای دسترسی به هر منطقه، مشاغل، ساخت سیاسی و... نیز توضیحاتی داده است که اثر او را از نظر مردمشناسی نیز شاخص میکند. او همچنین به بناهای شاخص درون سرزمینها و میان راهها و همچنین آتشکدهها اشاره کرده است.
در مهر 1394 (2015)، در دوازدهمین اجلاس شورای مشورتی بینالمللی برنامه حافظه جهانی یونسکو در ابوظبی، دو اثر از ایران در فهرست جهانی به ثبت رسید که یکی از آنها مسالکالممالک است؛ کتابی که در آن به جغرافیای جهان اسلام پرداخته شده است. در این پرونده بهطور همزمان دو نسخه از این کتاب که در ایران و آلمان نگهداری میشوند، قرار دارد.
در نسخه ترجمه فارسی این کتاب که به عقیده ایرج افشار، پژوهشگر و ایرانشناس معاصر، ترجمه اقتباسگونه از اصل کتاب است، 20 نقشه رنگی و دو نقشه سیاه و سفید وجود دارد؛ همچنین نقشه رنگی که اصطخری از خلیج فارس با نام دریای پارس در کتاب خود ترسیم کرده و مطالبی که در مورد آن نوشته سند بسیار مهمی بهحساب میآید.
مسالکالممالک در واقع ادامه مکتبی در جغرافیا و نقشهکشی در جهان اسلام است که بهجز این کتاب از آن هیچ اثری نمانده و تا قرنها بعد نیز بسیار مورد استفاده بوده؛ طوری که سلطان محمد سوم عثمانی 600 سال پس از تالیف کتاب، دستور ترجمه آن را به زبان ترکی میدهد. ایرج افشار نیز در مقدمه نسخه فارسی این کتاب بر این امر تاکید میکند که مسالکالممالک بیشک تحت تاثیر کتاب صورالاقلیم بلخی تالیف شده است.
نسخه اصلی مسالکالمماک موجود نیست. برخی معتقدند از آنجا که در قرن چهارم هجری، زبان رسمی دانش در ایران عربی بوده، این کتاب در اصل به عربی تالیف شده است، اما برخی دیگر همچون «کارل بروکلمان» شرقشناس، با بررسی نسخ نوشتهشده از روی این کتاب، اعتقاد دارد این کتاب از ابتدا به فارسی نوشته شده است.
نسخه ثبتشده کتاب اصطخری که ترجمه فارسی و به خط «ابن ساوجی» است، مدتها در کتابخانه شیخ صفی اردبیلی نگهداری میشد و سپس به موزه ملی انتقال پیدا کرد. این نسخه که احتمالا در قرن ششم هجری قمری ترجمه شده و مترجم آن ناشناس است، در سال 1340 توسط استاد ایرج افشار با هفت نسخه معتبر دیگر از ترجمههای مسالکالممالک تطبیق داده شده و در نهایت نسخهای تصحیحشده از آن منتشر میشود. نسخه دیگری که همزمان با این نسخه به ثبت رسیده است، نسخهای عربی از مسالکالممالک است که در کتابخانه گوته آلمان نگهداری میشود. این نسخه متعلق به قرن چهارم هجری قمری است و بهدلیل پرسشهایی که یونسکو در مورد قدمت نسخههای موجود از این اثر مطرح کرد، نسخه عربی موجود در آلمان نیز در کنار ترجمه فارسی آن در یونسکو به ثبت رسید.
آینده آبیگردشگریخلیج فارس
گفتوگو با محبخدایی
معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی
دریای فارس پربرکت است و میتوان از آن بهرهها گرفت؛ هم میتوان از طریق آن اقتصاد کلان کشور را سر و سامانی داد و به درآمدهای ارزی هنگفت رسید و هم اقتصاد خرد و کسب و کار صیادان و مشاغل ساحلی را سروسامان داد. اما شاید یکی از مهمترین ظرفیتهای این دریا و سواحلش، ظرفیت گردشگری آن است؛ ظرفیتی که همه چیز را با هم دارد، یعنی هم تفریح و سرگرمی و رضایت عموم مردم، هم اشتغالزایی و هم توسعه گردشگری و پیامدهای مثبت اقتصادی خرد و کلانش را. کشورهای دیگر دنیا از ظرفیتهای گردشگری دریاییشان به بهترین نحو ممکن بهره بردهاند و حتی همین کشورهای همسایه خودمان در مجاورت خلیج فارس، از ظرفیت این دریای پارسی نهایت استفاده را بردهاند. ولی ما با وجود داشتن حدود 2000 کیلومتر مرز آبی با خلیج فارس، تاکنون کمترین بهره گردشگری از این بخش را بردهایم. البته چند سالی است اهمیت گردشگری دریایی بویژه در آبهای جنوب کشور بر مسئولان روشن شده و از برنامهریزیهای متعدد و متنوعی در این زمینه خبر میدهند که نتیجه و دستاورد آن در آینده خود را نشان خواهد داد. درخصوص ظرفیتهای گردشگری دریایی خلیج فارس، برنامهریزیهای صورت گرفته برای توسعه این بخش و آینده گردشگری دریایی کشورمان با محمد محبخدایی، معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی گپ و گفتی داشتیم.
در حوزه خلیج فارس و هممرز با این دریا، استانهای متعددی داریم که بسترهای خوبی در بخش گردشگری دریایی ایجاد کردهاند.
داشتن جزایر متعدد در خلیج فارس خودش یک قوت است؛ جزایری چون کیش، چابهار، قشم، هرمز و سایر جزایر که ظرفیتهای بزرگی در حوزه گردشگری دریایی به شمار میروند.
استان هرمزگان اکنون به تنهایی یک هاپ گردشگری در حوزه زمینی، ریلی و دریایی را میتواند شکل بدهد. کما اینکه استانهای بوشهر، خوزستان و سیستان و بلوچستان هم به واسطه جزایر و مرزهای آبیشان با خلیج فارس این ظرفیت را دارند و جزو مناطق مهم گردشگری کشور محسوب میشوند. ضمن این که این استانها میتوانند گردشگری زمستانه ما (یعنی تفریح در نیمه دوم سال) را بهواسطه آب و هوای معتدلشان در این فصول رونق ببخشند.
درخصوص زیرساختها هم باید گفت زیرساخت بر اساس حجم افزایش گردشگری توسعه خواهد یافت. ما باید تعریف مان را از زیرساخت تغییر دهیم و نباید انتظار تعبیه زیرساختهای یکسانی در همه مناطق داشته باشیم.
به طور مثال اکنون بومگردی ظرفیت جدیدی است که با کمی تغییر در اقامتگاهها ایجاد شده است. این به معنای آن ا ست که نباید منتظر اجرای طرحهای عمرانی سنگین و بزرگ در همه مناطق باشیم، چراکه میتوان با کمی درایت، برنامهریزی و تغییر در داشتههای فعلی، زیرساختها و امکانات مورد نیاز را فراهم کرد. گرچه باید زیرساختهای توسعهای جدیدی را نیز ایجاد کرد که این مهم البته در دستور کار سازمان میراث فرهنگی و دولت وجود دارد.
ما طبق برنامه سند راهبردی و راهبردهای جدید توسعه گردشگری، در دو فاز عمل میکنیم؛ اول افزایش بهرهوری وضعیت فعلی که بتوانیم بازده ظرفیتهای فعلی سفر و گردشگری را افزایش داده و با تغییر باور مردم نسبت به سفرهای داخلی، موجی از سفرهای داخلی را ایجاد کنیم (همان طور که در نوروز امسال تاحدی شاهدش بودیم). درکنار آن و در مرحله دوم بنا داریم با توسعه زیرساختها شامل توسعه تفریحات، مجتمعها و تاسیساتی را که میتواند ماندگاری بیشتری برای گردشگران در هر منطقه ایجاد کند، پیگیری و عملیاتی کنیم.
به عقیده بنده آینده گردشگری دریایی ما روشن است ؛ زیرا هم اکنون باور و ذهنیتی در سطح ملی درخصوص اهمیت و ارزش سفرهای داخلی ایجاد شده و این مهم به یک تلنگر برای مردم و مسئولان تبدیل شده است که مسئولان را به چاره اندیشی برای اجرایی و عملیاتی کردن این باور و توسعه گردشگری داخلی ( اعم از گردشگری دریایی و غیردریایی) واداشته و اکنون ما باید از مرحله فکر و باور، به مرحله اجرا و عملی کردن برنامههایمان برسیم که در این مسیر هم در حال گام برداشتن هستیم.
دریای آبی فارس را در بهرگانسر به تماشا بنشینید
اگر آنقدر عاشق این خلیج همیشه فارس و آبهای آبی گرمش هستید که دلتان میخواهد آن را در آغوش بگیرید؛ اگر حضور در جزیره و پیاده روی در ساحل و حتی قایق سواری در کناره دریا راضیتان نمیکند و چیزی فراتر از این میخواهید؛ چیزی شبیه یکی شدن با آن، سوار شدن بر پهنای مهربان و بیهمتایش و سرانجام تماشای آبی آن تا چشم کار میکند، بدون دیدن هیچ خشکی و جزیرهای راهی هست؛ یک راه جدید و یک جاذبه جدید. سراغش را که بگیرید، شما را به خواست و آرزویتان خواهد رساند.
ماجرا از این قرار است که دفتر مدیریت موزههای صنعت نفت در ادامه مرمت و بهرهبرداری از بناها و آثار تاریخی و باقدمت صنعت نفت در مناطق مختلف کشور و تبدیل آنها به موزه و سایتهای گردشگری، اخیرا مرمت و بازسازی اولین و قدیمیترین اسکله نفتی را در خاورمیانه و خلیج فارس و تبدیل آن به سایت گردشگری صنعتی در دستور کار قرار داده است که حضور در آن نه تنها شما را با بخش مهمی از صنعت نفت و اولین چاههای نفتی کشورمان (با فلرهای شعلهور و آتشینش) آشنا میکند که به آرزویتان برای پرواز روح بر پهنای خلیج فارس، از طریق سفر آبی تا عمق آن و چشم دوختن بر آبی آرام بی انتهایش میرساند.
البته کار مرمت و بازسازی اولین اسکله نفتی خاورمیانه در اعماق خلیج فارس هنوز به پایان نرسیده، اما اکبر نعمت اللهی، مدیر موزه و دفتر اسناد وزارت نفت به جامجم میگوید با وجود ادامه مرمت اسکله توسط شرکت فلات قاره، اما امکان سفر دریایی و بازدید از آن هم اکنون وجود دارد که البته این امکان از تعطیلات نوروز امسال و با سفر خانواده کارمندان شرکت نفت از این اسکله دریایی آغاز شد.
نعمت اللهی یادآور میشود برای دیدن اسکله، چاهها و تاسیسات نفتی بنا شده در میدان نفتی آبی بهرگانسر و همچنین تماشای چشم انداز زیبای پهنه دریای پارس، میتوان به صورت گروهی در قالب دستههای ده تا 30 نفری به منطقه بهرگان استان بوشهر سفر کرد و برای این مهم کافی است علاقهمندان یا خودشان تشکیل گروه داده و درخواست سفر خود را به دفتر مدیریت موزهها در تهران اعلام کنند یا به آژانس مسافرتی درخواست سفر بدهند تا آژانس با هماهنگی دفتر موزهها امکان سفر را برای آنها فراهم کند.
مدیر موزه و دفتر اسناد وزارت نفت، بهترین زمان بازدید از اسکله نفتی خلیج فارس را فصلهای پاییز و زمستان (درصورت توفانی نبودن دریا) دانسته و میگوید: این سفر دریایی دست کم شش ساعت طول میکشد و شامل سفر رفت و برگشت با شناور (هر سفر دو ساعت) و بازدید دو ساعته از اسکله است که دو بخش جدید و قدیمی را شامل میشود.
به گفته وی، برای اینکه توقفی در تولید نفت و بهرهبرداری از چاهها صورت نگیرد، در کنار اسکله قدیمی بهرگان سر، یک اسکله جدید احداث شده تا امکان دیدن هر دو اسکله برای بازدیدکنندگان و مقایسه آنها وجود داشته باشد؛ اسکلههایی که کارشان جمعآوری نفت از چاهها و تصفیه اولیه نفت (جداسازی آب و نفت) و ارسال نفت به خشکی از طریق لولههای تعبیه شده در کف دریاست.
نعمتاللهی بر این نکته هم تاکید دارد که اسکله و سایت گردشگری نفتی خلیج فارس در نوع خودش بی نظیر است، چراکه در دنیا، اسکلهای با این قدمت که همزمان در حال بهره برداری هم باشد، وجود ندارد. قدمت زیاد این اسکله باعث شده به عنوان میراث فرهنگی صنعت نفت شناخته شود، طوری که هماکنون کارهای مربوط به ثبت ملیاش برای حفاظت همیشگی در حال انجام است.
جاذبههای گردشگری «خلیجفارس»
عماد عزتی
وقتی صحبت از گردشگری خلیجفارس میکنیم ناخودآگاه نام کیش و قشم از ذهنمان میگذرد، درحالیکه این دو جزیره تنها بخشی از دیدنیهای خلیج همیشه فارس را به خود اختصاص دادهاند.
کارشناسان صنعت گردشگری براین باورند که دیدنیهای خلیجفارس نهفقط روی زمین و قابلرویت برای همگان است، بلکه زیر آبهای نیلگون آن نیز جاذبههایی قرارگرفته که میتواند سالانه زمینه میزبانی از صدها هزار گردشگر داخلی و خارجی را فراهم کند.
به همین دلیل جامجم تصمیم گرفته بخشی از این دیدنیها را معرفی کند تا شاید مقصد سفر آینده شما یکی از این جاذبهها باشد. هرچند بهنوعی قصد داریم علاوه بر گردشگران توجه مسئولان را به این جاذبهها جلب کنیم تا از این پس شاهد ایجاد زیرساختهای گردشگری بیشتری در این مناطق باشیم.
1ـ جزایر دیدنی
در شمال منطقه خلیجفارس جزایر بزرگ و کوچک مختلفی قرار گرفته که مهمترین آنها هرمز، لارک، قشم، هنگام، تنب بزرگ، تنب کوچک، ابوموسی، فرور بزرگ، فرور کوچک، سیری، کیش، هندورابی، لاوان، ام الکریم، نخیلو، خارک، خارگو، ام مسیله، دوبه، حاج صلبوخ، دارا، مینو و جزیره فارسی است که هرکدام از آنها میتواند جاذبهای برای جذب گردشگران باشد.
2ـ سیراف (پمپئی ایران)
سیراف یا همان بندر طاهری خودمان، شهری با پیشینه تاریخی کهن است که درگذشته بهعنوان یکی از مهمترین بندرهای ایرانی به دلیل حضور تجار بینالمللی از شرق و غرب جهان شناختهشده است. این بندر تاریخی که در استان بوشهر قرار دارد، هماکنون یکی از جاذبههای گردشگری ساحل شمالی خلیجفارس است که آثار و دیدنیهای تاریخی بسیاری در دل خود جایداده است.
3ـ جنگلهای حرا
اگرچه وقتی صحبت از خلیجفارس میکنیم اغلب تفریحات دریایی بهعنوان اصلیترین جاذبه گردشگری آن در کنار خرید به خاطرمان خواهد آمد، اما طبیعت بسیار زیبای این خلیج بخصوص در بخشهایی از آن مثل جنگل حرا یکی از جاذبههایی است که سالانه صدها هزار گردشگر داخلی و خارجی را به خود جلب میکند. جنگل حرا از بکرترین، شگفتترین و زیباترین منظرههای طبیعی خلیج فارس است که در حوالی جزیره قشم، بندرپل، جزیره هرمز و بندرخمیر قرار داشته و شامل مجموعهای از درختان سر سبز میشود که آبراههها، پرندههای زیبا و طبیعتی بسیار بکر دارد. سرشاخههای این درختان همیشه بهار و سبز هستند و بدون نیاز به آب شیرین میرویند. این جنگل زمان بالا آمدن آب دریا، به طور کامل در خلیج فارس مدفون میشود و با پایین رفتن آب دوباره بیرون میآید و شش تا هفت ساعت مثل جنگلهای منطقه خشکی به حیات خود ادامه میدهد. پرندههای مهاجر در فصلهای سرد سال به این منطقه مهاجرت میکنند. در سایر فصلهای سال هم پرندههای بومی محل به این جنگلها میآیند. اگر به این منطقه سفر کنید با لاک پشتهای سبز و عقابی و مارهای دریایی سمی روبه رو خواهید شد. در کنار این موجودات، شگفتی دیدن فلامینگو، پلیکان، عقاب ماهیگیر نصیبتان خواهد شد. نیمه دوم سال ( مهرماه تا اردیبهشت هرسال)، بهترین زمان برای سفر به جزیره قشم است.
سهم دیگران از خلیج فارس
سرمایهگذاری سنگین عمان در گردشگری
براساس برآوردهای انجام شده از سوی شورای جهانی سفر و گردشگری، سهم بخش گردشگری از تولید ناخالص عمان طی ده سال آینده به رقمی معادل 67/8 میلیارد دلار یعنی نزدیک به 9 درصد از تولید ناخالص این کشور خواهد رسید.
در این گزارش آمده گردشگری عمان در سال 2017 میلادی چیزی معادل 72و 500 فرصت شغلی مستقیم یعنی نزدیک به 5/3 درصد از کل اشتغال این کشور را به خود اختصاص داده و طی ده سال آینده میزان مشاغل بخش گردشگری این کشور به 95 هزار فرصت شغلی یعنی 4 درصد از کل مشاغل عمان خواهد رسید.
به گفته کارشناسان شورای جهانی سفر و گردشگری عمان برای دستیابی به این رشد درآمد گردشگری طی سال 2017 رقمی معادل 710 میلیون دلار صرفا در این بخش یعنی 8/2 درصد از کل سرمایهگذاریهای انجام شده این کشور به بخش گردشگری اختصاص داشته و برآورد میشود سهم سرمایهگذاری در گردشگری عمان تا یک دهه آینده معادل 3 درصد از کل یعنی رقمی معادل یک میلیارد دلار باشد.
اما سوال اینجاست برنامه توسعه صنعت گردشگری عمان به کدام بخشهای صادرات نامرئی اختصاص یافته است؟ در این زمینه گزارش اشاره دارد به این که سواحل عمان، اصلیترین جاذبه برای ورود سرمایههای جدید بودهاند.
به این ترتیب اولویتهای سرمایهگذاری در بخش گردشگری عمان طی ده سال آینده سرمایهگذاری در زمینه تفرجگاههای ساحلی بخصوص با استفاده از استانداردهای مذهبی (گردشگری حلال)، ساخت اسکلهها و بنادر مخصوص به کشتیهای تفریحی، آموزشگاههای مختلف برای ورزشهای ساحلی و دریایی، اقامتگاههای تندرستی و احداث استادیومها یا بناهای مربوط به برگزاری مسابقات بینالمللی ساحلی و دریایی خواهد بود.
هیجان ورزشی در گردشگری
قطر به عنوان یکی از کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس اگرچه درآمدهای سرشاری از صادرات گاز و نفت به خود اختصاص داده، اما طی برنامههای توسعه اقتصادی خود در تلاش است سهم درآمدهای صادرات نامرئی کشورش را افزایش دهد.
براساس آمارهای منتشر شده این کشور در سال 2015 میلادی 2/2 درصد از کل سرمایهگذاریهای انجام شده داخل مرزهایش را به صادرات نامرئی اختصاص داده و در آینده تلاش میکند این سهم را سالانه به 6/8 درصد افزایش دهد.
مهم ترین سیاست قطر برای ارتقای درآمدهای ارزی خود از گردشگری، سرمایهگذاری در توسعه گردشگری ورزشی و استفاده از هیجان آن برای سهم بالاتر از درآمدهای گردشگری خلیج فارس است.
قطر تصمیمگرفته سال 2026 میلادی 5/2 درصد از میزان تولید ناخالص خود را به این بخش از درآمدهای ارزی اختصاص دهد و برهمین اساس 98 هزار فرصت شغلی تازه به کشور هدیه دهد. نکته قابل توجه اینجاست که از این میزان فرصت شغلی تقریبا 63 هزار فرصت شغلی تنها در بخش اقامتی قطر ایجاد خواهد شد.
بانک مرکزی قطر اعلام کرده این کشور تصمیمگرفته در دوره یاد شده رقمی معادل 45 میلیارد دلار در زمینه استراتژیهای جدید گردشگری هزینه کند که بخشهای عمده آن شامل 2/3 میلیارد دلار در تاسیسات گردشگری ورزشی و 6/9 میلیارد دلار در بخش زیرساختهای حمل و نقل هزینه خواهد شد.
مسئولان قطری درباره اهمیت سرمایهگذاری در دو بخش یاد شده میگویند: حمل و نقل و هیجان ورزش میتواند موتور محرک دیگر بخشهای صادرات نامرئی این کشور باشد و هرچه در این موارد سرمایهگذاری انجام شود ارزش افزوده بالاتری ایجاد خواهد شد.
آب را گل نکنیم
الکاویرا تیموری
آلودگیهای نفتی، پسماندهای صنعتی، شیمیایی و خانگی، جنگهایی که در طول سالها در خلیج فارس رخ داده و حتی افزایش ساحل و خشک کردن دریا همگی از عوامل آلودهکننده خلیج فارس بهشمار میروند.
همینطور از جایی که خلیج فارس، بیشترین دکلها و سکوهای نفتی را در خود جای داده، بنابراین بیشترین آلودگی نفتی نیز از آن خلیج فارس است تا جایی که رتبه نخست آلودگیهای نفتی را در دنیا از آن خود کرده و از 21 مورد نشت نفت بزرگ با بیش از صد میلیون بشکه در دنیا هفت مورد آن در منطقه خلیج فارس رخ داده است.
زمستان ۱۳۶۱ در بحبوحه جنگ ایران و عراق، برخورد یک یدککش به سکوی نفتی نوروز در خلیج فارس باعث شد روزانه پنج هزار و 500 بشکه نفت به خلیج فارس سرازیر شود. این فاجعه زمانی شدت گرفت که در فروردین ۱۳۶۲ و در جریان تلاش متخصصان برای جلوگیری از نشت نفت، جنگندههای عراقی به میدان نوروز حمله کردند. لکههای نفتی آتش گرفتند و تعدادی از متخصصان جان باختند. به این ترتیب روند جلوگیری از نشت نفت متوقف شد و کارشناسان خارجی نیز به دلیل عدم امنیت، منطقه را ترک کردند تا این که پس از ۹ ماه در شهریور ماه ۱۳۶۲ متخصصان ایرانی توانستند سیمان ریزی دهانه چاه را تمام کنند و به یکی از تلخترین و فاجعهبارترین حوادث زیست محیطی پایان دهند. از زمان آغاز حادثه تا مهار کامل آن ۲۷۲ هزار تن (دو میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه) نفت وارد خلیج فارس شد. به گفته جورج واکر در کتاب «جنگ نفتکشها» در جریان جنگ ایران و عراق مجموعا آلودگی نفتی معادل مساحت کشور بلژیک در خلیج فارس ایجاد شد. اما بزرگ ترین فاجعه نفتی در خلیج فارس سال 1370 به دنبال حمله عراق به کویت رخ داد که 11 میلیون بشکه نفت در این دریا تخلیه شد.
در کنار آلودگیهای نفتی، ورود پسماندهای فاضلاب صنعتی و خانگی به خلیج فارس نیز یکی دیگر از عوامل آلودگی خلیج فارس بهشمار میرود؛ آلودگیهایی که سبب بروز پدیده کشند قرمز شد که بهدنبال آن تعداد زیادی از آبزیان خلیج فارس از بین رفتند. بخش اعظم فاضلاب شهری بندرعباس و جزایر قشم و کیش و برخی فاضلابهای صنعتی بدون تصفیه مستقیم به دریا میریزد.
خورهای گورسوزان، شیلات، سورو، دوهزار عمدهترین راههای ورود فاضلاب به سواحل بندرعباس هستند و گاهی تجمع فاضلاب و زباله در این کانالها موجب رشد نیزارها و تجمع حشرات و حیوانات ولگرد میشود که علاوه بر نازیبا کردن ظاهر شهر، میتواند موجب شیوع برخی بیماریهای میکروبی و انگلی شود.
حتی در مواردی دیده میشود ساحلنشینان و گردشگران به دلیل ناآگاهی و گاه نبود امکانات مناسب، ضایعات مصرفی و فضولات خود را در سواحل رها میکنند و موجب پیدایش مناظری تاسف بار در سواحل میشوند. در همین باره احمد مرادی، عضو مجمع نمایندگان استان هرمزگان در مجلس با بحرانی خواندن وضعیت آلودگی خلیج فارس میگوید: حدود ۷۰۰ لیتر در ثانیه پسابهای حاصل از فاضلابهای خانگی و صنعتی به خلیج فارس سرازیر میشود. ورود فاضلاب نسل آبزیان خلیج فارس را در معرض تهدید قرار داده و معضلی جدی است، به نحوی که اگر مدیریت نشود، آینده روشنی در انتظار این دریای استراتژیک نخواهد بود.
این نماینده مجلس با انتقاد از این که نسل آبزیان خلیج فارس به دلیل آلودگی زیست محیطی در معرض خطر انقراض قرار دارد، میافزاید: آلودگی زیست محیطی جاذبههای گردشگری دریا را کاهش داده و میتواند یکی از دلایل وجود کشند سرخ که تهدیدی جدی برای آبزیان و مرجانهای محسوب میشود، باشد.
آلودگیهای زیستی خلیج فارس در حالی روز به روز بیشتر میشود که هیچ برنامه منسجمی برای جلوگیری از ورود فاضلاب و نشت نفت به خلیج فارس وجود ندارد و اکوسیستم دریایی خلیج فارس که در دنیا بی نظیر است با این اتفاقات در معرض تهدید است.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد