همان شهری که در سال 1310 آندره گدار، باستانشناس فرانسوی خرابههایی از آن را حین کاوش کشف کرد و ثبت ملیاش را به وزارت فرهنگ و هنر وقت پیشنهاد داد. به این ترتیب هرمز اردشیر؛ شهر پررونق و آباد دوران ساسانیان که پایهها و ستونهای شهر جدید اهواز روی شانههای آن بنا شده و پیشینه پرشکوه تمدنی این منطقه محسوب میشود، زنده شد و وجود تاریخیاش را به همگان اعلام کرد؛ البته نه به طور کامل بلکه بقایایی از آن با عنوان «خرابههای شهر باستانی هرمزاردشیر» که البته قابل مشاهده بود. این شهر اما دوباره و در طی دههای گذشته و بواسطه عواملی چون جنگ تحمیلی و توسعه بیرویه شهر اهواز به فراموشی سپرده و از یادها محو شد و تنها نامی از آن در فهرست آثار تاریخی برجای ماند. حدود ده سال پیش اما زمانی که طرح قطار شهری اهواز زیر زمین را میکاوید و پیش میرفت، بر پیکر خوابیده هرمزاردشیر خورد و دوباره آن را نیمههشیار کرد. لایههای مخروبه شهر، ظروف و سفالهای ساسانی دوباره از خاک سربرآورد و توجه دوستداران میراثی اهواز را که دنبال هویت گمشده خود بودند، جلب کرد. خبر مشاهده سفالهای تاریخی به گوش دبیر انجمن میراثی تاریانا رسید و مجتبی گهستونی درصدد ترغیب مسئولان مترو برای توقف طرح و تشویق مسئولان میراث خوزستان برای کاووش و نجات هرمزاردشیر برآمد. تلاشهای وی و سایر میراثدوستان و کارشناسان میراث خوزستان به ثمر نشست و پس از یک دهه مسئولان میراث در تعامل با سایر ادارات چون شهرداری و شورای شهر و مسکن و شهرسازی درصدد نجات هرمزاردشیر از زیر خروارها خاک و هویتبخشی به شهر اهواز برآمدند. گهستونی در گفتوگوهایی که با جامجم داشت تاکید کرد که امروز مردم اهواز در مورد تاریخ و پیشینه شهرشان چیزی نمیدانند و گلایهمندند که اهواز چیزی برای ارائه به گردشگران و سر بلند کردن ندارد درحالی که این شهر از قدیمیترین تمدنهای ایران زمین است و آشکار شدن هویت اصیل آن میتواند در ایجاد تحولات مثبت قومیتی، اجتماعی و فرهنگی در شهر اهواز تاثیرگذار باشد.
تحولی بزرگ در راه است
مجتبی گهستونی
دبیر و سخنگوی انجمن میراثی تاریانا خوزستان
در سال 1386 به ما اطلاع دادند یک دیوار باستانی که سفالهایی در آن وجود دارد، در منطقهای از شهر اهواز پیدا شده و من به اتفاق کارشناسان میراث فرهنگی برای بازدید به منطقه رفتیم. باستان شناس میراث فرهنگی با مشاهده و بررسی آثار موجود در محل، باستانی بودن آن را تائید کرد. همزمان و با فاصله چند روز بعد، چند لایه باستانی دیگر در نقاط مختلف شهر پیدا شد.
همچنین در نزدیکی کارگاه و محل احداث مترو نیز چند گور باستانی از زیر خاک بیرون آمد. وجود این لایهها و مخروبههای باستانی، نشانگر پیدایش بخشهایی از شهر باستانی هرمزاردشیر بود که در سال 1310 ثبت ملی شده و به جز تپه آسیهآباد و محوطه کوهساران تاکنون اثری از آن نیست که البته یکی از دلایل آن توسعه سریع و ناهمگون شهر اهواز از دهه 30 و 40 به بعد است. در هر روی از آنجا که در سال 1386 تا همین اواخر یعنی سال 92 شهر اهواز اداره میراث فرهنگی نداشت، بنده به همراه سایر میراث دوستان در انجمن تاریانا اهواز سعی کردیم این خلأ را پر کرده و علاوه بر تلاش برای راهاندازی اداره میراث اهواز، موضوع احیای شهر هرمز اردشیر را هم پیگیری کنیم. بنابراین از آنجا که طرح احداث مترو هم در سال 86 آغاز شده بود، با متولیان مترو برای توقف موقت طرح وارد گفتوگو شده و موفق شدیم اداره کل میراث خوزستان را به انجام دو فصل کاووش در مناطق باستانی کشف شده، ترغیب کنیم. کاووشها آغاز شد اما متاسفانه به دلیل سوءمدیریت مسئولان وقت میراث و تبانی احتمالی با مدیران شهرداری برای منصرف شدن از کاووشها و توقف ساخت مترو، کاووشها بدون ارائه هیچ دستاوردی به پایان رسید و تخریبها و تعرضها در مناطق باستانی یادشده تداوم یافت.
در این میان قربانی اصلی،شهر هرمز اردشیر و هویت تاریخی مردم این دیار بود. امروز و با گذشت ده سال از کشف آثاری از شهر باستانی هرمز اردشیر پرسش ما از مسئولان وقت میراث و سایر ادارات شهر اهواز این است که چه برنامهای برای احیا و بازمعرفی این شهر تاریخی دارند.
در سال 90 هم بنده برای اولینبار باستانی بودن پارک کوهساران را کشف و رسانهای کردم. تپه دیگری به نام آسیهآباد نزدیک ایستگاه مترو وجود دارد که لایههای باستانی در آنجا هم مشاهده شده است. پارسال هم در محدوده شرکت نفت، یک اسکلت قدیمی و مقداری سفال کشف شد. همچنین در سالهای 88 تا 89 هم دو گور باستانی دیگر در منطقه شرکت نفت پیدا شد که همه اینها در فاصلههای 100، 200 و 300 متر تا یک کیلومتر از محدوده قطار شهری است که هر لحظه بیم تخریب بیشتر و نابودی کامل آن میرود. همه این کشفیات نشان میدهد شهر هرمز اردشیر در زیر همین شهر فعلی اهواز و در هسته مرکزی آن است. البته پیگیری ما بر آن نیست که شهر فعلی اهواز تخریب شود تا شهر هرمزاردشیر سربرآورد، بلکه خواست ما آن است که شهر، کاووش و بخش باستانی آن احیا شود، همانطور که تپه باستانی کوهساران کاووش و احیا و به یک منطقه گردشگری تبدیل شد. متاسفانه اکنون تپه آسیهآباد که باستانی بودن آن محرز شده، وضعیت خوبی ندارد؛ روی آن دکل مخابرات و دورتادورش خانه احداث و به یک زباله دانی تبدیل شده است و باید پاکسازی و تبدیل به سایت موزه شود تا مردم اهواز آنجا را ببینند و از وجود تاریخ و هویت خود لذت ببرند. آرامستان لهستانیها، آشوریها و کلدانیها نیز با فاصله 200 تا 300 متری از محوطههای مذکور است. آرامگاه علی بن مهزیاری هم با فاصله 200متری از محوطههاست و رودخانه کارون نیز در فاصله 200متری قرار دارد و اینها یعنی یک محور جدید گردشگری در اهواز میتواند شکل بگیرد. از سوی دیگر، کوهها و بلندیهای اهواز نیز با فاصله اندکی از این آثار است و این یعنی بحث گردشگری کوهستان نیز مطرح است، همچنین بحث گردشگری زمین شناسی.
ما معتقدیم اگر مدیریت خوزستان و اهواز تمرکزش را روی اهواز میراث فرهنگی و اهواز گردشگری بگذارد، یک انقلاب و تحول اجتماعی اقتصادی ـ فرهنگی در اهواز بهوجود میآید، زیرا همه زیرساختهای لازم وجود دارد و فقط همتی برای احیا و ساماندهی آنها میخواهد. این درحالی است که همه این سرمایهها یا به عبارتی گنجهای پنهان سراز خاک درآورده، در حال تخریب و تعرض و نابودی دوباره است.
آغاز تعامل سازنده برای احیای هرمز اردشیر
علیرضا ایزدی
مدیرکل اداره میراث فرهنگی استان خوزستان
در مجموع بحث مربوط به میراث تاریخی ـ فرهنگی استان خوزستان و همچنین شهر اهواز و مشکلات کنونی آن از چند زاویه قابل تامل و بررسی است. اول این که یکی از مشکلات ما در این حوزه در خوزستان این است که جنگ و مسائل مرتبط با آن باعث شد اولویتهای ما به سمت و سوی دیگری برود و این طور نیست که هرمزاردشیر را گم کرده باشیم. عرصه و حریم این شهر باستانی مشخص است، اما متاسفانه جنگ، اولویت را از میراث فرهنگی برداشت و در این خصوص فکر اساسی نکردیم. ضعف عمده ما هم در حوزه وظایف مان این بود که یک تعامل خوب را با نهادهای دیگر چون مسکن و شهرسازی، شهرداری و... برقرار نکردیم و در نبود این تعامل، ما تبدیل شدیم به عاملی برای عدم توسعه یافتگی شهر اهواز. هیچ نهاد و ارگانی بنای تخریب ندارد، اما وقتی ما در تعامل مثبت و سازنده با دیگر نهادها نباشیم، آسان ترین کار برای همه نهادها در راستای توسعه، الفبای آن یعنی همان تخریب و پیشروی است. اما این که چرا این تعامل برقرار نشد قابل بررسی است. ما در جلسهای که دو هفته پیش با برخی مدیران شهرداری و اعضای شورای شهر اهواز داشتیم و همچنین در سفر طالبیان، معاون میراث فرهنگی، ایزدی، معاون شهرسازی وزارت مسکن و شهرسازی و... خواستار برقراری این تعامل و همکاری سازنده شدیم تا بتوانیم پاسخگوی این دغدغه باشیم و سروسامانی به میراث خوزستان بدهیم.
و اما نکته مهم قابل بحث دیگر این بود که پس از جنگ اتفاقاتی که افتاد توسعه ناهمگون شهر اهواز بود که باعث تعرض و رها شدن محوطهها و ابنیه ما شد و اهواز از شهری به قدمت هرمزاردشیر و چغازمبیل تبدیل به شهری با قدمت 80 ساله به واسطه پل سفید کارون شد. اما در برنامههای سال 97 که اکنون در حال بستن آن هستیم، قرار شده نه تنها در اهواز که در شهر شوشی که سال هاست رهاشده هم کاوشهایی را آغاز کنیم. رهاشدگی این شهرها باعث میشود پیشینه تاریخی یواش یواش از ذهن جامعه محلی ما حذف شود و اتفاقا بدترین آسیب نیز همین است که میراث تاریخی فرهنگی و پیشینه غنی ما از خاطر مردم پاک شود، این یعنی فراهم شدن بستری برای تخریب، تعرض و تجاوز به این مناطق. اما ما مصمم هستیم با همکاری و تعامل با دیگر نهادها و وزارتخانهها و مجموعه خودمان، توجه بیشتری به خوزستان داشته باشیم، زیرا ظرفیتهای خوبی را در بخش هویتی جامعه ایرانی دارد. انشاءا... در بحث اعتبارات سال 97 هم به چند منطقه بویژه اهواز و شوش توجه بیشتری خواهیم داشت.
تعیین حریم و دیواره مناسب پیرامون شهر هرمز اردشیر هم از برنامههایی است که در کنار کاوش منطقه، حتما با همکاری شهرداری و شورا و نظر کارشناسان باستانشناسی، اجرایی خواهد شد تا اگر نتوانستیم بیش از یک کاوش در آن انجام دهیم، دستکم حریم و حرمت آن را نگه داریم و محوطههایی را مشخص کنیم که بهعنوان میراث بشری حفظ شود و محل تردد دام و ... نباشد. پس از انجام کاوشها هم برای ایجاد سایت موزه و پارکها و پایگاههای گردشگری تصمیم گیری خواهد شد.
هویت تاریخی اهواز را زنده میکنیم
غلامرضا جلیل نیا
مدیر اداره میراث فرهنگی اهواز
شهر باستانی هرمز اردشیر متعلق به دوران ساسانی است و در آن دوران از شکوه و رونق زیادی برخوردار بوده و اهمیت زیادی داشته است. این شهر که در محدوده کنونی اهواز و عمدتا منطقه 7 این شهر قرار دارد و مخروبههایی از آن تا حدود صد سال پیش باقی مانده بود، در 24 شهریور 1310 و با شماره 43 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید. البته این اثر مهم ملی پس از ثبت و بویژه در چندین دهه اخیر مورد غفلت واقع و به فراموشی سپرده شد، اما اکنون با همکاری شهرداری و شورای شهر اهواز درصدد نجات بخشی این شهر گمشده هستیم. در این خصوص و به عنوان اولین گام جدی و عملی، حدود دو هفته پیش جلسهای در اداره کل میراث فرهنگی خوزستان و با حضور مدیرکل میراث استان، شش نفر از اعضای شورای شهر اهواز و شهرداران مناطق 7 و یک و نمایندهای از تشکل های میراثی برگزار و در آن جلسه مقرر شد با همکاری و تعامل میراث فرهنگی و شهرداری، برای محوطههایی که گمان باستانی بودن آنها و متعلق بودن به شهر هرمز اردشیر میرود، (از جمله پارک کوهساران، تپه آسیهآباد و بافت عامری)، اقدامات حفاظتی و نجات بخشی از جمله تعیین حریم، کاوش و حفاظت انجام و در نهایت این محوطهها (البته در کوتاهترین زمان) به سایت موزه و پایگاهها و پارکهای گردشگری تبدیل شوند. همچنین برنامهای برای نجات بخشی بافت تاریخی عامری که به تپه آسیهآباد و پارک کوهساران وصل میشود، وجود دارد که بزودی با همکاری شهرداری و شورای شهر اهواز وارد مرحله اجرایی میشود. البته برنامه حفاظت از تمام مناطق تاریخی یاد شده هماکنون نیز توسط یگان حفاظت میراث اهواز در دست انجام است و سرکشیهای روزانه از این مناطق صورت میگیرد. مطمئنا با آغاز اقدامات نجات بخشی بافت تاریخی اهواز و با همکاری و تعامل با تمام نهادهای اجرایی شهر و استان، جلوی تخریبات و تعرضاتی که تاکنون در این مناطق وجود داشته نیز گرفته خواهد شد.
در همین خصوص اقداماتی را که مقرر شده درخصوص احیا و نجات بخشی بافت باستانی شهر اهواز (هرمزاردشیر) انجام شود برای بناهای تاریخی موجود در این شهر هم لحاظ خواهیم کرد؛ از جمله این که خانه سقافی و مساجد توجید و عامری با تخصیص اعتبار در حال مرمت هستند و مدیرکل میراث فرهنگی خوزستان هم تاکید زیادی بر اجرای اقدامات حفاظتی در خصوص احیای میراث تاریخی این شهر دارد.
بی شک بودجههای میراث فرهنگی به تنهایی کفاف انجام این برنامهها را نمیدهد، بنابراین باید همه ادارات از جمله شهرداری، شورای شهر، مسکن و شهرسازی پای کار آمده و میراث اهواز را یاری کنند. خوشبختانه این ادارات، قول همکاری با میراث فرهنگی را طی نشستهایی که داشتیم، داده اند و حتی قرار بر این شده پیش از اجرای هر طرحی از جمله ادامه ساخت مترو از میراث فرهنگی استعلام بگیرند و سپس طرحها را اجرایی کنند، زیرا همگان به این مهم واقف شدهاند که حضور گردشگر در شهر اهواز منوط به حفظ آثار تاریخی موجود در شهر و همچنین احیا و معرفی بافت باستانی این شهر است.
همکاری کامل شهرداری با میراث
رضا ارشادی
شهردار منطقه 7 اهواز
تاکنون یک جلسه درخصوص احیا و نجات بخشی بافت تاریخی اهواز و همچنین شهر باستانی هرمز اردشیر (که ظاهرا بخش عمده آن در بخش منطقه 7 اهواز قرار دارد)، با مدیرکل میراث فرهنگی خوزستان و همچنین مدیر میراث اهواز تشکیل و تصمیمات اولیه در این زمینه گرفته شده، اما هنوز به جمع بندی کاملی نرسیدیم. اما در دو جلسه دیگری که در این زمینه داریم، قرار است شرح وظایف
هر کدام از ادارات اجرایی و نظارتی استان و اهواز از جمله شهرداری و بویژه شهرداری منطقه 7 مشخص شود. در هر روی مجموعه شهرداری و شورای شهر اهواز آمادگی خود را برای هرگونه همکاری با دیگر ادارات و نهادها بویژه میراث فرهنگی در راستای هرگونه کمک و حمایت اعلام کرده اند و هر تصمیمی که کارگروه بگیرد ما حمایت و اجرا خواهیم کرد. درخصوص اجرای مترو هم که بخشی از آن از منطقه 7 اهواز میگذرد، هر تصمیمی که کارگروه تشکیل شده درخصوص نجات بخشی میراث اهواز بگیرد، ما لحاظ و اجرایی خواهیم کرد.
آسیهآباد بخشی از هرمز اردشیر
حسین فیضی
کارشناس ارشد باستانشناسی
در پی بررسی سطحی تپه آسیه آباد و برپایه وسعت تپه و همچنین حجم بالای سفالهای پراکنده کشف شده از دوره ساسانی تا دوره ایلخانی در منطقه، باستانی بودن تپه محرز و مشخص شده که منطقه مذکور محل استقرار دائم از دوره ساسانی تا ایلخانی بوده است. همچنین بر اساس و پایه اینکه این منطقه در شعاع نزدیکی به گور دخمههای حصیرآباد است و در نزدیکی این تپه، دادههای قابل توجهای از دوره ساسانی یافت شده، میتوان اعلام کرد تپه آسیهآباد در گذشته جزوی از شهر کهن ساسانی هرمز اردشیر بوده است.و اما درخصوص کشفیات روی تپه باید گفت سفالهای پراکنده روی تپه بیشتر متعلق به دوران سلجوقی و ایلخانی بودند. همچنین روی تپه آجرهای مشکوک به دوره ساسانی بوفور دیده میشوند و خاک تپه نیز در پی گودبرداری، رنگهای متفاوتی از خود نشان داده که بیانگر لایههای باستانی است. نکته حائزاهمیت بعدی در باب این تپه، سازههای معماری است که در پی گودبرداری از تپه بوضوح دیوار بزرگی که با سنگ لاشه درست شده قابل رویت است.
برای شناخت دقیقتر این تپه باید آن را در قالب طرح بزرگتری تعریف کرد؛ طرحی متشکل از یک شهر بزرگ در دوره ساسانی و اوایل اسلامی که دارای دو محله مجزا بوده که بهوسیله پلی مرتبط میشدند. با این تعریف تپه آسیهآباد باید ارتباط تنگاتنگی با گوردخمههای حصیر آباد و دادههای ایستگاه سخریه داشته باشد. گفتنی است درخصوص سفالهای به دست آمده از تپه آسیهآباد متاسفانه باید به این نکته اشاره کرد که بهدلیل بر هم خوردن لایههای تپه و گودبرداری، کاملا در هم آمیخته شدند و عملا در مکان گودبرداری که جزوی از تپه بوده دیگر امکان لایهبرداری و ترانشهگذاری و پژوهش باستانشناسی وجود ندارد.
فاطمه مرادزاده
روزنامهنگار
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد