بایرامی: از مدیران فرهنگی بپرسید که چرا40 سال از انقلاب گذشته، اما چرا هنوز رمانی در تراز انقلاب نداریم

داستان انقلاب کجا ایستاده است؟

40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد، انقلابی که نه‌تنها در ساختار سیاسی بلکه در فضای فرهنگی جامعه ایران هم تغییرات بسیاری را ایجاد کرد، هنر و ادبیات و هر آنچه به این دو مهم مربوط بود، رنگ و بوی انقلابی گرفت و ارزش‌هایی که جامعه به‌عنوان خواسته‌های خود انتخاب کرده بود، در آنها حاکم شد. نقاشی، گرافیک، موسیقی، شعر، سینما و تئاتر، داستان و... همگی انقلابی شدند و چهره دیگری به خود گرفتند.
کد خبر: ۱۱۳۶۹۹۱

با گذر چهار دهه از این اتفاق مهم و ارزشمند حالا دیگر وقت آن رسیده است تا هنرمندان عرصههای مختلف و فعالان عرصه فرهنگ و هنر به نقد و قضاوت آنچه در این سالها گذشته است، بپردازند و البته بخش داستان را بهعنوان موضوعی بسیار مهم مورد توجه خاص قرار دهند. در همین راستا نشست 40 سال ادبیات داستانی انقلاب با حضور نویسندگان بسیاری برگزار شد و برخی چهرههای شاخص این عرصه به بررسی مسیر ادبیات داستانی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی پرداختند که به بررسی و بیان برخی از تفکرات آنها میپردازیم.

ادبیات کودک وامدار انقلاب است

یکی از نویسندگانی که نشست 40 سال ادبیات داستانی انقلاب به بررسی ادبیات داستانی در چهار دهه اخیر پرداخت، مصطفی رحماندوست بود. شاعر مطرح کودک و نوجوان که نسلهای مختلفی با آثارش خاطره دارند و هنوز هم «صد دانه یاقوت» از سرودههای او خاطره شیرین نسلهای بسیاری است. او در این نشست به بررسی اوضاع داستانهای ادبیات کودک و نوجوان و سیر آن از ابتدای انقلاب پرداخت و گفت: در آغاز انقلاب به نام ادبیات بومی کودک و نوجوان نداشتیم، زیرا غلبه در این حوزه با ترجمهها بود. ادبیات کودک ما بیتردید وامدار انقلاب است. انقلاب درواقع به خانوادهها فهماند که ادبیات کودک و نوجوان وجود دارد. او ادامه داد: در تقسیمبندی ادبیات کودک و نوجوان، دو نوع ادبیات وجود دارد که یکی از آنها سوسیالیستتر بود که از سوی چپها و مسلمانها به کار بسته میشد و اتفاقا هر دو ادبیات کودک نبودند، زیرا نوعی زبان نصیحتگونه و فرمایشی داشت. با فروکش کردن جنگ، نوع دوم ادبیات بیشتر خود را نشان داد. ایننوع به کودک به طور مشخص میپرداخت، آنهم کودکی که میخواست در فردا زندگی کند و این مساله سبب شد که خواه، ناخواه ادبیات ترجمهای زیاد شود و ادبیات فرمایشی با کاهش مواجه شد.

رحماندوست در بخشی دیگر از سخنانش گفت: ادبیات کودکان ما ظرفیت جهانی شدن دارد، اما متولی درستی ندارد و شاید این پرسش مطرح شود که چرا منتظر دولت هستید، دلیل آن زبان فارسی است، چون زبان ما محدوده جغرافیایی دارد و نیاز به سرمایهگذاری جدی دارد تا بتوان ادبیات را جهانی کرد.

نیاز به حذف بخشنامه و تشریفات

محمدرضا بایرامی، نویسنده دیگری بود که در نشست 40 سال ادبیات داستانی به سخنرانی پرداخت. او هر چند در ابتدا فعالیت خود را با نوشتن برای گرو سنی کودکان و نوجوانان آغاز کرد، اما حالا از نویسندههای مطرحی است که در عرصه نگارش رمان برای بزرگسالان هم موفق بوده است. او با اشاره به مفهوم داستان انقلاب گفت: بر این باورم که تعاریف مقدم بر نویسندگان نیستند. به این معنا که تئورینویسها تعاریفی را منتشر کنند و براساس آنها نویسندگان داستان بنویسند، بلکه این تعاریف از دل آثار بیرون میآید و بر اساس آن اثر است که نامگذاری صورت میگیرد و معتقدم این تعاریف خیلی دقیق نیست. او ادامه داد: برای مثال نمیتوان گفت رمان «دُن آرام»، داستان انقلاب است یا جنگ یا عشق، در حالی که همه اینها هست و همه اینها نیست. من معتقدم داستان انقلاب همان چیزی است که از دمدستیترین آدمها میشنویم و درواقع پاسخ به این پرسش است که چه میخواستیم و چه شد. اگر کسی بخشی از تاریخ را بگوید و بخشی را نگوید، درواقع داستان انقلاب نگفته است. بایرامی گفت: 40 سال از انقلاب گذشته اما چرا هنوز رمانی در تراز انقلاب نداریم، در صورتیکه اگر بالای سر مدیران فرهنگیمان کسی باشد که از آنها بازخواست کند که چرا وضع چنین است، بیشک وضع رمان و داستان ما این نمیشد. من بر این باورم اگر قرار بود اتفاقی روی دهد باید تاکنون رخ میداد. این حرف من با توجه به معدل رمان و داستان پس از انقلاب است و باورمندم با بخشنامه و تشریفات اتفاقی روی نمیدهد.

او در پایان گفت: 30 سال پیش فکر میکردم کار خوب نوشتن کافی است، اما امروز میبینم حواشی بسیار مهمتر است و میبینیم مطرحترین نویسندگان ما، بهترین نویسندههای ما نیستند و البته تمام این مساله منفی نیست. معتقدم به دلایل مختلف ادبیات ما آنطور که حقش است دیده نمیشود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها