به گزارش جامجم، اوایل زمستان سال گذشته، مردی با حضوردر شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران با طرح شکایتی از دستبرد سارقان به خانهاش خبر داد.
شاکی به بازپرس علی ایردموسی گفت: من و خانوادهام شب برای شرکت در جشن تولد یکی از اقوام به خانه آنها رفته بودیم. نیمهشب که بازگشتیم، متوجه سرقت پول و طلاهای همسر و دخترم شدیم که 20 میلیون تومان ارزش داشت. وقتی خانه را بررسی کردیم، دریافتیم پنجره خانهمان در طبقه دوم تخریب شده و به نظر میرسید سارقان از آنجا وارد شده و اموالم را دزدیدهاند. با دستور بازپرس، پرونده در دستور کار ماموران پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. ماموران در جستوجوی سارقان بودند تا اینکه افراد دیگری نیز که ساکن محلههای شمال و غرب پایتخت بودند با حضوردر پلیس آگاهی شکایتهای مشابهی مطرح کردند. ماموران زمانی که تحقیقات را متمرکز کردند، معلوم شد سارقان با تخریب پنجره وارد ساختمان شده و فقط از آپارتمانهای طبقه اول و دوم را سرقت کردهاند.
ماموران برای یافتن ردی از سارقان، وارد مجتمعهای محل سرقت شده و از همسایههای طبقات بالایی تحقیق کردند و به اطلاعات جدیدی دست یافتند که نشان میداد، برخی از آنها زمان سرقت در خانههایشان بودند و صدای حرف زدن و خندیدن چند زن را از داخل آپارتمان محل سرقت شنیدهاند
. همین موضوع باعث شده به ماجرا شک نکنند. جستوجوها ادامه داشت تا این که با گذشت چند ماه، روزهای پایانی هفته گذشته ماموران هنگام گشتزنی در یکی از محلههای غرب تهران به خودروی
پژو 405 مشکوک شدند که سرنشینان آن در حال زاغزنی مجتمعی بودند. ماموران به خودرو نزدیک و سه جوان که سرنشین خودرو بودندرا بازداشت کردند. در بازرسی از خودرو پیچ گوشتی، چاقو و مقداری پول و طلای سرقتی کشف شد.
متهمان مدعی بودند اموال متعلق به خودشان است. آنها با انتقال به پلیس آگاهی اظهارات ضد و نقیضی مطرح کردند تا اینکه سرانجام اعتراف کردند با همدستی دو مرد دیگر به این سرقتهای سریالی دست زدهاند. با اعتراف آنها سرکرده باند و آخرین همدست او نیز تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند و بازداشت شدند.
سرکرده باند به افسر تحقیق گفت: نقشه دزدیها را طراحی کردم و با همدستی اعضای باندم روزهای پایانی هر هفته از شهرستان به تهران میآمدیم و به خانههای مردم دستبرد میزدیم. پولهای سرقتی را میان خود مان تقسیم میکردیم. وی درباره شیوه دزدیهایشان هم گفت: به محلههای شمال و غرب تهران میرفتیم، آپارتمانها را زیر نظر میگرفتیم و وقتی چراغ خانهای برای مدت زمانی طولانی در روز روشن بود نقشه را عملی میکردیم.از راه بالکن وارد میشدیم و پول و طلا سرقت میکردیم.
اگر همسایهها شک میکردند با تقلید صدای زنانه طوری نشان میدادیم که زنانی در خانه هستند و شک آنها برطرف میشد.اگر راه فرار مسدود میشد با کلاهگیس و پوشیدن لباس زنانه فرار میکردیم.
دیروز سه نفر از اعضای باند برای تحقیقات به شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران منتقل شدند و گفتههای پیشین خود را تکرار و به سرقت بیش از 20 خانه اعتراف کردند.
متهمان به بازداشتگاه پلیس بازگشتند و تحقیقات برای رازگشایی از دیگر جرایمشان ادامه دارد .
سفر به تهران برای سرقت
وحید با موهای تراشیدهاش کنج دفتر اتاق بازپرس نشسته و دستانش با زنجیر به دو همدستش بسته شده بود. برای یکشبه پولدار شدن فریب اعضای باند را خورده و گرفتار باند سرقت شده است.
او یکی از مهرههای کلیدی باند است که در گفتوگو با جامجم از شگرد سرقتهایشان گفت.
چطور با همدستانت آشنا شدی؟
همشهری هستیم و همدیگر را میشناختیم.
چه روزهایی سرقت میکردید؟
ما پنجشنبه و جمعهها به تهران آمده و بعداز سرقت در این دو روز به شهرمان بازمی گشتیم.
چند دقیقهای سرقت میکردید؟
اوایل سرقتمان 30 دقیقهای بود،اما جلوترکه میرفتیم 10 دقیقهای سرقت میکردیم.
اگر صاحبخانه سر میرسید یا همسایهها متوجه میشدند چه میکردید؟
یکی همیشه کشیک میداد و تلفنی رفت و آمد به مجتمع را به ما خبرمی داد. اما باز هم احتیاط میکردیم. اگرصدای همسایهها میآمد صدای زنانه را تقلید میکردیم و میخندیدیم. صدای ضبط خانه را بلند میکردیم تا وانمود کنیم زن صاحبخانه مهمان دارد.
چرا هنگام فرار از کلاهگیس استفاده میکردید؟
کلاهگیس سرمان میگذاشتیم تا هنگام خروج از ساختمان همسایهها شک نکنند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد