همانگونه که مقام معظم رهبری نیز فرمودند: «وحدت حوزه و دانشگاه، یعنی وحدت در هدف. هدف این است که همه به سمت ایجاد یک جامعه اسلامیِ پیشرفته مستقل، جامعه امام، جامعه پیشاهنگ و جامعه الگو حرکت کنیم.»
میتوان از خجستهترین پیامدهای انقلاب اسلامی، به وحدت حوزه و دانشگاه اشاره کرد و طرح مساله وحدت حوزه و دانشگاه را میتوان از آثار انقلاب فرهنگی دانست که با بهرهگیری از رهنمودهای امام خمینی (ره) در سال 59 آغاز شد.
غلامرضا خواجه سروی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتوگویی با جامجم معتقد است امروز با نقطه ایدهآل در این خصوص فاصله داریم و تغییر دولتها، عدم وجود زیرساخت های لازم برای سرمایهگذاری، همچنین عدم وجود نیروی انسانی تربیت شده در این ارتباط و عافیتطلبی مدیران در این زمینه را میتوان از مهم ترین دلایل عدم موفقیت در این خصوص عنوان کرد.
متن گفتوگو را در ادامه بخوانید:
هدف از موضوع وحدت حوزه و دانشگاه که در ابتدای انقلاب مطرح شد چه بود؟ چه دغدغههایی در این حوزه وجود داشت؟
مهمترین انگیزه این نامگذاری وجود دو نهاد مهم درکشور یعنی حوزه و دانشگاه است، این دو نهاد هر کدام بخشی از علم و دانش مورد نیاز جامعه را تولید کرده و متصدی آن هستند، چرا که طبق فرهنگ و آداب و رسوم به هر دوی آنها نیازمند هستیم و در سالهای قبل از انقلاب هر کدام از این دو مسیر خودشان را میرفتند و به جای تکمیل هم یکدیگر را خنثی کرده و بعضا با هم ضدیت داشتند. بنابراین ایده وحدت حوزه و دانشگاه مطرح شده تا این دو بال علم در کشور مکمل هم باشند و بتوانند همدیگر را تکمیل و مسیر پیشرفت کشور را هموارتر کنند و سرعت ببخشند.
در عمل به چه میزان شاهد تحقق اهداف تعیین شدهای که طراحان وحدت حوزه و دانشگاه در ذهن داشتند، بودهایم؟
در این زمینه باید واقعیتها و ایدهآلها را در نظر بگیریم؛ واقعیت این است که اقدامات بسیاری در این زمینه انجام شده اما در عین حال با ایدهآل فاصله داریم. بعضا گفته میشود اقدامی در این خصوص انجام نشده است، اما واقعیت اینگونه نیست، برخی اقدامات صورت گرفته است اما هنوز به نقطه مطلوبی دست نیافتهایم و موانع بسیاری مقابل آن وجود دارد و حل آنها زمانبر است. امروز فهم متقابلی از حوزه و دانشگاه به طور نسبی در سطوح پایین حاصل شده، اما هنوز منجر به شکلگیری عملیات مشترک در حوزه علم و فرهنگ نشده و نواقص در این زمینه بسیار است.
مهمترین اتفاقی که باید در این ارتباط شکل گیرد این است که باوجود مطرح شدن این فکر، تلاش های مفیدی شده اما در زیرساختها سرمایهگذاری مادی و نیروی انسانی که بتواند در این زمینه سازمان بخشی شود صورت نگرفته است. امروز نزدیک به پایان دهه چهارم عمر انقلاب به نقشه جامع علمی کشور و مهندسی فرهنگی دست یافتهایم، اما اجرا و تحقق آن منوط به تغییر بسیاری از موضوعات است، باوجود انجام اقدامات مناسب در حوزه صدور نظریه و تئوری در حوزه عمل نسبت به آرمانهای مطرح شده عقب هستیم.
پیشرفت در ارتباط با وحدت حوزه و دانشگاه در سالهای ابتدایی انقلاب بیشتر بود یا دوران فعلی؟
با توجه به اینکه در اوایل انقلاب در حال طرح نظریه، دیدگاه و نوشتن اسناد بالادستی در این ارتباط بودیم سرعت کار بیشتر و البته این موضوع طبیعی بود. اما زمانی که وارد عملیاتی شدن این رویکرد شدیم سرعت کندتر شد که البته چندان مطلوب و مناسب نیست. ساختار مناسبی طراحی شد، اما در عمل اتفاق چندانی رخ نداد. سالهای سال است که در رشتههای دانشگاهی از دیدگاه تئوری تجدیدنظرهایی صورت گرفته اما در عمل مورد غفلت نهادهای مربوط و دولت قرار گرفته است، چرا که با عوض شدن دولتها موارد بسیاری مورد غفلت قرار میگیرد.
یکی از موانع تحقق مطلوب وحدت حوزه و دانشگاه را عدمسرمایهگذاری در زیرساختها همچنین تغییر دولتها عنوان کردید. موانع دیگر تحقق مطلوب وحدت حوزه و دانشگاه را در چه میدانید؟
متاسفانه نیروی انسانی لازم را در این زمینه تربیت نکردهایم تا ذهنیت مشترکی در این ارتباط داشته باشند و این موضوع یکی از مهمترین موانع است، تغییر دولتها نیز نکته مهمی است، با توجه به اینکه رئیسجمهور، رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی است و وزرای علوم و بهداشت عضو این شورا هستند، با تغییر دولتها موضوعات مربوط به وحدت حوزه و دانشگاه نیز به فراموشی سپرده میشود. در این ارتباط سند دانشگاه اسلامی که از سال 75 مطرح شد و یکی از اسناد مهم بوده در دورههای بعدی به مرور فراموش شده است. در دورههای بعدی هم بسیاری از وزرای علوم اطلاعات چندانی از این مساله ندارند.
به طور طبیعی در کشورمان بیش از آنچه که باید عمل کنیم حرفهای آرمانی بسیاری مطرح میکنیم اما در عمل وزرای مرتبط یعنی علوم، آموزش و پرورش و بهداشت ذهنیتی از آن ندارند. واقعیت این است که شورای عالی انقلاب فرهنگی به همین دلیل تشکیل شده یا بخشی از وظایفش مربوط به این موضوع است اما جالب است که دستگاههای اجرایی کشور مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی را قانون تلقی نمیکنند به همین دلیل هم بودجهای برای آن در نظر گرفته نمیشود. در مجموع ایدههای خوبی مطرح شده اما ضمانت اجرایی وجود ندارد.
عملکرد دولتهای مختلف در ارتباط با اقدامات عملی درخصوص وحدت حوزه و دانشگاه را چگونه ارزیابی میکنید؟
در دوره جنگ از نظر ایده و تئوری زیاد به این موضوع پرداخته شد اما در عمل، آزمایش و خطای بسیاری وجود داشت و سرمایهگذاری جدی در این دوره صورت نگرفت. در دهه 70 و بین سالهای 68 تا 76 به این موضوع پرداخته شد اما در مرحله عمل در تشکیل دبیرخانه خلاصه و دستورالعملهایی نوشته شد که اجرایی نشد. از سال 84 تا 92 در وزارت علوم بودم و سند دانشگاه اسلامی مطرح شد. پیگیریهای بسیاری را در زمینه اجرایی شدن این موضوع داشتیم اما مسئولان دولت وقت و مجلس همراهی لازم را نداشتند و تلاشهایمان برای اجراییشدن آن سند با مشکل مواجه شد. آنها معتقد بودند نمیتوان بودجه وزارت علوم را در این زمینهها هزینه کرد چرا که از نظر ما قانون نیست و باید پاسخگوی نهادهای نظارتی باشیم. البته شاید صرفا عدم اجرایی شدن آن مربوط به نقص دولتها نمیشود و عدم هماهنگی دستگاههای شکل گرفته طبق فرامین رهبری و قانون مجلس را نیز باید در این خصوص مورد توجه قرار داد. متاسفانه برخی مدیران اهل ریسک نیستند. در این دولت هم تقریبا وزارت علوم و بهداشت موضوع اسلامی شدن دانشگاه را کنار گذاشته و اطلاعی از آن ندارند و به دلیل وجود مشکلاتی در این ارتباط به عافیت طلبی روی آوردهاند.
باید به این نکته هم توجه شود که هدف اصلی اسلامی کردن دانشگاه، وحدت حوزه و دانشگاه است. سندی که در این ارتباط در دهه 70 نوشته شده بود در دوره 90 تا 92 تجدید نظر شد اما پس از آن این ایده بر زمین ماند.
با توجه به اینکه منابع علوم انسانی، عمدتا غربی است، گفتوگوی بیشتر میان حوزه و دانشگاه چقدر میتواند در اسلامی شدن علوم انسانی تاثیرگذار باشد؟
یکی از اقداماتی که در طول 30 سال گذشته انجام نشده این است که بنا بوده ستاد انقلاب فرهنگی بهدنبال بهبود وضعیت علوم انسانی و بازگشت به علوم انسانی بومی ایران باشد. در دهه 60 که ستاد انقلاب فرهنگی تشکیل شد اقداماتی انجام داد اما رها شد و در سالهای اخیر نیز بعد از گوشزد و تذکر رهبری در این زمینه شورای عالی انقلاب فرهنگی مجبور به تشکیل شورای تحول علوم انسانی شد اما حمایتی از آن صورت نمیگیرد. در حالی که ضرورت دارد در این ارتباط همت بیشتری صورت گرفته و اهمیت بیشتری به آن داده شود و سرمایهگذاری و کار بیشتری صورت گیرد.
نزدیکی حوزه و دانشگاه، نیازمند سازمان فرادستی
جبار کوچکینژاد، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه در بحث وحدت حوزه و دانشگاه به عنوان دو مرکز آموزشی فاصله زیادی وجود دارد، گفت: این فاصله مربوط به نوع آموزشها و مطالبی است که در سر فصل دروس، در حوزه و دانشگاه ارائه میشود.
نماینده رشت با اشاره به گذشت زمان زیادی از انقلاب و تلاشها برای نزدیکی حوزه و دانشگاه افزود: متاسفانه با وجود جابهجایی استادان و تبادل دانشجو، همچنان دانشگاه در یک مسیر و حوزه در مسیر دیگری قدم برمیدارند و ضروری است مرکزی ایجاد شود تا از نظر فکری، سر فصلها و اقداماتی را که باید برای نزدیکی این دو نهاد صورت گیرد، تبیین کند. عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات تاکید کرد: باید دیدگاه فکری و نوع آموزشی که ارائه میشود به یکدیگر نزدیک شود، لذا یک سازمان فرادستی باید بنشیند و سرفصل دروس و نوع نگاههایی را که در دو نهاد وجود دارد به هم نزدیک کند.
وی با بیان اینکه متاسفانه همچنان نگاه غربی در سیستم آموزش عالی کشور حکمفرماست، یادآور شد: نگاه اعتقادی در حوزه برقرار است و هنوز این دو نگاه نتوانستند به یکدیگر نزدیک شوند و خیلی کمکاری شده است.
نماینده رشت افزود: در حوزههای علمیه چون مراجع و علما در حوزه اعتقادی حاضر هستند افکار غرب نمیتواند نفوذ کند، اما در دانشگاه متاسفانه بهخاطر تبادل ارتباطات بین دانشگاه و غرب، این غربزدگی وجود دارد.
مریم شریفزاده - سیاسی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگو با محسن بهرامی، گوینده کتاب «مسیح بازمصلوب»
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم: