بالماسکه بن‌ سلمان برای فرار از باتلاق یمن

عربستان سعودی طی سال‌های اخیر تلاش‌های زیادی را برای بسط نفوذ خود در جهان اسلام به‌کار بسته است.
کد خبر: ۱۰۹۵۲۵۰

زمامداران سعودی روزگاری با فتنه‌گری و همکاری با انگلیس و تحت حمایت سازمان‌های جاسوسی این کشور، توانستند سرزمین حجاز را به تسخیر خود درآورند. آنها در آن مقطع جایگزین عثمانی‌ها در عربستان شده بودند و از آنجا که عثمانی‌ها هم خود را عنوان دار رهبری جهان اسلام می‌دانستند زمامداران سعودی هم گمان می‌کردند با اداره کشور با شیوه قبیلگی می‌توانند خود را میراث دار عثمانی‌ها لااقل در طرح ادعای رهبری جهان اسلام بدانند. اما رویکردهای عربستان طی سال‌های اخیر که برای رسیدن به این هدف در سطح منطقه صورت گرفت با آنچه که در ذهن داشتند فاصله زیادی داشت. طرح‌های عربستان برای بسط نفوذ خود در منطقه عمدتا با ناپختگی و بی تجربگی همراه بود و در شرایط کنونی که دور دست جوان‌ها در این کشور افتاده، رویه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی عربستان بیشتر به ماجراجویی شباهت دارد.

با شروع ماجرای یمن و گسترش فعالیت‌های حوثی‌ها در این منطقه که بعد از سال‌ها تحمل خشونت از سوی حاکمیت مرکزی و حتی دخالت آشکار عربستان با اقدامات نظامی در جنگ‌های چندگانه صعده شرایط در یمن حالت ویژه‌ای را پیدا کرد. منصور عبدربه با اطلاع از ناتوانی خود از اداره امور همزمان با آشوب آفرینی‌های طوایف در این منطقه استعفا خود را اعلام کرد و شرایط برای فتح پایتخت از سوی حوثی‌ها فراهم بود اما عربستان و کشورهای همسو در اقدامی مداخله‌جویانه به دخالت نظامی روی آوردند و با تشکیل اتئلافی از کشورهای مختلف اقدام به بمباران متعدد نقاط مختلف یمن کردند. بهانه آنها برای این کار سرکوب حوثی‌های بود که آنان را به تعبیر خود شیعیان شورشی می‌نامیدند. از نگاه ائتلاف‌کنندگان، افتادن یمن به دست حوثی‌ها تکمیل پازلی به نام هلال شیعی بود که باعث بسط اقتدار ایران در منطقه می‌شد و تحقق این هدف، برهم زننده تمام امیال و آرزوهای عربستان در منطقه بود.

شکل‌گیری این ائتلاف در روزهای اول بسیار هیاهو داشت و بنگاه تبلیغاتی آنان هم در بوق و کرنا می‌کرد که انگار توفانی اتفاق افتاده و اما بعد از گذشت چند ماه، مجموعه تدابیر نظامی عربستان نشان داد که این کشور از توان لازم برای به‌دست گرفتن رهبری این اتئلاف برخوردار نیست و از سوی دیگر برخی ائتلاف‌کنندگان که از ابتدا هم با حس ریاست‌طلبی عربستان مشکل داشتند و از سر نارضایتی به این ائتلاف پیوستند آرام آرام خود را از ائتلاف بیرون کشیدند.

اکنون عربستان در باتلاق مهیبی گرفتار آمده است؛ از یک‌سو به اهداف خود در یمن نرسیده و از سوی دیگر مجموعه اقدامات جنایتکارانه جنگی با بمباران مردم بی دفاع یمن که به یک نسل‌کشی شبیه است، دامن زمامداران این کشور را گرفته است. گرچه قدرت‌های غربی باز هم با شیوه برخورد دوگانه با مسائل حقوق بشری سعی در سرپوش گذاشتن به ابعاد دردناک فاجعه انسانی در یمن دارند اما با این وصف نهادهای حقوقی و انجمن‌های مردم نهاد بین‌المللی بارها در این زمینه واکنش نشان دادند.

این شرایط سنگین، زمامداران عربستان و ولیعهد تازه به دوران رسیده سرزمین حجاز را بر آن داشت تا برای انحراف اذهان عمومی در داخل و خارج، برخی اقدامات شبه اصلاحی خود را برجسته سازند.

نظام پادشاهی عربستان در طول 9 دهه از حضورش در عرصه سیاسی خاورمیانه در برابر تحولات دنیای مدرن مقاومت کرد. پیوند این نظام طایفگی با جریان مذهبی افراطی وهابیت تاثیرات مهمی را در زندگی اجتماعی جامعه عربستان گذاشت. از سوی دیگر نگاه تند مذهبی همراه با افراط گری مکتب فکری وهابی با مظاهر اجتماعی در تضاد بود و به نوعی همراهی با تحولات مدرن را مخالف با دین می‌دانست و مروجان آن را به انحراف از دیانت متهم می‌کرد. زائرانی که سال‌های پیش به این سرزمین سفر می‌کردند خوب به‌یاد دارند در کنار همه سخت‌گیری‌ها و محدودیت‌ها برای زیارت در قبور ائمه بقیع حتی ثبت خاطرات با عکس‌های یادگاری از مراکز مشهور تاریخی هم با ممانعت‌های جدی از سوی برخی از مبلغان دینی و شرطه‌ها مواجه می‌شد. طبعا با چنین افکاری، عربستان طی این سال‌ها با چالش‌های حقوق بشری و نقض قواعد و معیارهای حقوق بشر و حقوق بشر اسلامی، عدم‌امکان رانندگی بانوان، ‌برخوردار نبودن بانوان از حق رای، وسعت اعدام‌ها و سربریدن‌های بی‌منطق روبه‌رو بود. گرچه تاکنون عربستان به پشتوانه لابی‌های عربی در آمریکا و صرف هزینه‌های فراوان در مجامع بین‌المللی امکان صدور قطعنامه‌های سازمان‌های معتبر جهانی را به شدت کاهش داده است اما با این وصف حاکمان سیاسی عربستان می‌دانند صرفا با پرداخت رشوه و پول‌های کلان نمی‌توانند از فشار افکار عمومی بکاهند. از سوی دیگر، ادامه این روند به لحاظ اجتماعی در عربستان هم زمینه نارضایتی‌های عمومی را به مقدار زیاد بالا می‌برد، بنابراین حاکمان سیاسی عربستان چاره‌ای جز انجام برخی از اصلاحات صوری نداشتند.

رویکرد جدید در دوره محمدبن سلمان ولیعهد فعلی و شاه بی تاج و تخت عربستان آغاز شد. در ژوئیه 2017 بود که وزارت آموزش و پرورش عربستان در اقدامی غیرمنتظره اجازه شرکت دختران دانش آموز را در کلاس ورزش مدارس صادر کرد. این رویداد در شرایطی رخ داد که تا پیش از این دانش آموزان دختر در این کشور از شرایط بسیار نامناسب و در تبعیضی آشکار در مقایسه با دانش آموزان پسر برخوردار بودند. آموزه‌های وهابیت بر تار و پود نظام آموزشی عربستان چنبره زده بود. چند سال پیش خبری مبنی بر آتش سوزی در یکی از مدارس دخترانه عربستان منتشر شد که مسئولان مدرسه به خاطر رعایت مسائل حجاب و عدم‌حضور نامحرمان در مدرسه اجازه ورود به ماموران آتش نشانی را ندادند و دختران بیچاره صرفا براساس یک کج فهمی مذهبی در آتش سوختند.

تا آن زمان زنان حق حضور در مجامع عمومی را کمتر پیدا می‌کردند اما در سپتامبر 2017 خبری شگفت مبنی بر حضور زنان سعودی در یک استادیوم برای برگزاری مراسم جشن سالگرد شکل گیری این کشور منتشر شد.

از دردآورترین محرومیت‌های اجتماعی زنان در جامعه عربستان، ممنوعیت رانندگی بود. علمای وهابی عربستان که هر گونه حضور زنان در اجتماع را به مثابه زدودن مظاهر دینی می‌دانستند تا سال‌های متمادی بدون هیچ بینه و دلیل مستندی و صرفا براساس نگاه کاملا مرتجعانه خود از دیانت، رانندگی زنان را فعلی حرام و خلاف شرع اعلام می‌کردند. طی این سال‌ها بارها برخی از زنان عربستان در تلاشی فردی و حتی با ظاهری مبدل اقدام به رانندگی در سطح خیابان‌ها کردند که با برخورد پلیس شرعی مواجه و مجازات شدند. اما این نگاه متصلبانه علمای دینی که همراهی نظام سیاسی کشور را با خود داشت با صدور فرمانی از سوی پادشاه عربستان مبنی بر اجازه به زنان کشور برای رانندگی مواجه شد.

انتصاب فاطمه سالم باعشن به عنوان سخنگوی سفارت عربستان در واشنگتن به‌عنوان اولین زن سعودی در این مقام، اعلام آزادی صدور حکم فتوا از سوی مفتی‌ها زن از سوی مجلس شورای عربستان،‌ پیگیری برای تدوین قانونی برای مبارزه با آزار و اذیت زنان، اجازه به دانشجویان دختربرای داشتن تلفن همراه در دانشگاه و انتخاب خانم ایمان عبدالله الغامدی به عنوان معاون شهردار استان الخبر از جمله این رویکردهای شبه اصلاحی بود که از سوی سلمان شاه عربستان و با مدیریت ولیعهد در عربستان کلید زده شد. این روند حتی کار را به جایی رساند که تلویزیون عربستان پخش کنسرت‌های ام کلثوم خواننده شهیر عرب را شروع کرد. تا پیش از این پخش کنسرت‌های موسیقی بویژه آهنگ‌های ام‌کلثوم طی چند دهه گذشته در تلویزیون عربستان متوقف شده بود.

سیر اصلاحات در عربستان تنها به حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی محدود نماند بلکه در حوزه اقتصادی هم با تبعات همراه بود. محمد بن سلمان شعار مبارزه با فساد را سرداد و با همین بهانه مقابله و برخورد با شاهزادگان متنفذ سعودی را آغاز کرد. او کمیته‌ای تحت عنوان مبارزه با فساد به‌راه انداخت و در اولین اقدام دستور بازداشت و ممنوع الخروجی 40 شاهزاده و مقام سابق را صادر کرد. از جمله شاهزادگان بازداشت شده، متعب عبدالله بن عبدالعزیز وزیر برکنارشده گارد ملی، ولید بن طلال بن عبدالعزیز سرمایه‌دار معروف و ترکی بن عبدالله بن عبدالعزیز امیر سابق ریاض بودند. براساس اخبار رسیده، چهار وزیر مشغول به کار، 11 شاهزاده طراز اول سعودی و ده‌ها مقام عالی دیگر بازداشت شده‌اند. در این بین موسسان و مالکان هر سه شبکه بزرگ تلویزیونی عربستان قرار دارند. این خبر درحالی رسانه‌ای شد که درست همزمان با آن سعد حریری نخست‌وزیر لبنان از خاک عربستان و از تلویزیون سعودی استعفای خود را اعلام کرد و به ایران تاخت. سپس خبر تشکیل کمیته ضدفساد اعلام شد. همچنین بانک مرکزی عربستان به بهانه مبارزه با فساد مالی، 1200 حساب متعلق به چند شخص و شرکت عربستانی را مسدود کرد.

به هر روی، روند تحولات در عربستان به‌صورت روزانه شتاب می‌گیرد. به نظر می‌رسد این رویکرد در حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی متوقف نخواهد شد و حوزه‌های دیگر جامعه و ساختار سیاسی عربستان را در بر خواهد گرفت. چنین به نظر می‌رسد که ولیعهد تازه به دوران رسیده عربستان طرح‌های بلندپروازانه را در حوزه‌های مختلف در سر می‌پروراند و قصد اجرایی کردن آنها را دارد و در این مسیر هیچ مخالفتی را بر نمی‌تابد و عمدتا در مقابل انتقاد و مخالفت از حربه زور استفاده می‌کند. او در تلاش است که خود را به عنوان نماینده بخش جوان و تحول خواه حاکمیت سعودی در عرصه داخلی و بین‌المللی معرفی کند تا از یک‌سو از فشارهای افکار عمومی در داخل و خارج از عربستان علیه نظام طایفگی این ساختار سیاسی بکاهد و از سوی دیگر پایه‌های اقتدارش را در روزگاری که بر تخت سلطنت تکیه خواهد زد ، تحکیم ببخشد. رویکردهای جدید نشان داده است که بن سلمان ابایی از به‌کار بردن خشونت و حتی ریختن خون مخالفان ندارد. خبرهای مشکوکی از به قتل رسیدن و سرنگونی هواپیما و ترورهای برخی از شاهزادگان سعودی به گوش می‌رسد و گمانه‌زنی‌های محافل سیاسی را درباره نقش داشتن بن سلمان در این اقدامات افزایش داده است.

اما به نظر می‌رسد که این رویکردها بیش از آن‌که ناشی از درک نیازهای واقعی جامعه عربستان باشد به موج سواری رسانه‌ای و تبلیغاتی و تلاش برای پیروزی در جنگ قدرت شبیه‌تر است. نکته دیگر این‌که این کشور از زمان روی کار آمدن سلمان و اقدامات خودمحورانه ولیعهد با شکست‌های متعددی در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی مواجه شده است. روند ناکامی‌های عربستان که از زمان شکل‌گیری بحران داعش در منطقه و حمایت‌های پنهان و پیدای این نظام سیاسی از گروهک‌های تروریستی شروع شده بود اکنون با آغاز دوران پساداعش گریبان حاکمان سیاسی این کشور را گرفته است. آنها به گمان این‌که حضور داعش زمینه آشفتگی‌های سیاسی در عراق، لبنان و سوریه را فراهم می‌آورد و باعث شکستن خط مقاومت می‌شود از هر گونه اقدامی برای ضربه زدن به نظام‌سیاسی و قانونی عراق و سوریه فروگذار نبودند و در این زمینه هزینه‌های زیادی را صرف کردند. از دیگر سو،‌ روزگاری که عربستان با عنوان محور ائتلاف علیه یمن وارد عرصه شد گمان اولیه حاکمان سیاسی این کشور و برخی دیگر از زمامداران حاشیه‌نشین خلیج فارس این بود که با حمایت از دولت مستعفی عبدربه منصور هادی روند تحکیم پایه‌های نفوذ عربستان در یمن تکمیل می‌شود اما بعد از گذشت مدتی کوتاه هیاهوهای تبلیغاتی «توفان اراده» و عملیات نظامی جنگنده‌های عربستان به یکباره فرو نشست و رنگ گرد و غبار پیدا کرد. موضوع قطر با مقاومت این کشور در برابر قلدرمابی عربستان همه هیمنه سیاسی زمامداران سعودی را فروریخت. تعدد عقب‌نشینی‌های عربستان در جبهه‌های مختلف طبعا شرایطی را برای ایجاد نارضایتی اجتماعی در این کشور فراهم می‌کند. بن سلمان برای انحراف افکار عمومی و منتقدان خارجی از چالش‌های موجود عربستان چاره‌ای جز روی آوردن به برخی از سیاست‌های مقطعی و زودگذر اجتماعی و فرهنگی در حوزه داخلی ندارد.

فتاح غلامی / روزنامه نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها