افرادی که به زبان آن کشور تسلط کافی ندارند و بیخبر از نقشهای که پیش رویشان قرار دارد وقتی یک همزبان یا انگلیسی زبان میبینند، خیلی زود به آنها اعتماد میکنند، بخصوص اینکه وقتی آن همزبان پلیس باشد.
مردانی که در پوشش ماموران قلابی، سراغ گردشگران رفته و با این عنوان که پلیس مبارزه با مواد مخدر هستیم و باید کیفهایتان را بو کنیم تا بفهمیم که مواد حمل میکنید یا خیر از آنها سرقت میکردند.
اعضای این باند 38 سرقت به همین شیوه و شگرد تنها در ایران داشتهاند و یکی از آنها نیز توسط پلیس ترکیه دستگیر شده است. مامور قلابی و کفزنی شغل موروثی این متهمان است. متهم جوان یکی از شش عضو این باند است که از سرقتهایشان میگوید.
سرقتها را چطور انجام میدادی؟
مثل تمام ماموران قلابی، با دیدن گردشگران سراغ آنها میرفتیم و خودمان را مامور معرفی میکردیم. به آنها میگفتیم که شما مظنون به حمل مواد مخدر هستید. اول مدارک شناساییشان را میگرفتیم و بعد هم با این بهانه که از کیفتان بوی مواد مخدر میآید، کیفهایشان را بازرسی میکردیم و در فرصتی مناسب پول، دلار و وسایل با ارزش مثل گوشی و لپتاپ آنها را به سرقت میبردیم.
چطور با آنها ارتباط برقرار میکردی؟
همه ما مسلط به زبان بودیم، عدهای عربی، تعدادی ترکی و بیشتر ما به زبان انگلیسی مسلط بودیم. به همین دلیل گردشگران به هر زبانی که مسلط بودند ما میتوانستیم با آنها ارتباط برقرار کنیم. البته این را هم بگویم که بیشتر گردشگران به زبان انگلیسی تسلط داشتند و مشکلی نبود.
سوژهها را چطور شناسایی میکردی؟
اطراف میدان فردوسی و محلهایی که گردشگران زیاد رفت و آمد داشتند، میرفتیم و سوژهها را انتخاب میکردیم. ما از افراد زیادی سرقت کردیم و بعضی از آنها هم خیلی سرشناس و مهم بودند. البته این را زمانی که دستگیر شدیم فهمیدیم.
سرشناس، مثلا چه کسی؟
یکی از آنها خبرنگار بود، نمیدانم استرالیایی بود یا روسی، اما وقتی دستگیر شدیم فهمیدیم که بد کسی را به عنوان سوژه انتخاب کرده بودیم.
با وسایل سرقتی چه کار میکردی؟
پولهای نقد و دلارها را که بین خودمان تقسیم میکردیم و گوشیها و لپتاپها را هم همسر رئیس باند برمی داشت. او عشق گوشی و لپتاپ داشت و جایی را هم در خانهشان درست کرده بود و این وسایل را خیلی مرتب و منظم در آنجا نگهداری میکرد. یک جورایی کلکسیونی از این وسایل جمعآوری میکرد.
سرقتها را تنها در تهران انجام میدادی؟
نه، ما به غیر از تهران و مشهد و بعضی از شهرهای بزرگ در کشورهای دیگر هم سرقتها را به همین شیوه و شگرد انجام میدادیم.
کشورهای دیگر؟
بله. ترکیه، امارات و عراق. یکی از همدستانم هم در ترکیه بازداشت شد.
از چند نفر سرقت کردی؟
راستش را بخواهید تعدادش را دقیقا نمیدانم، اما فعلا 38 شاکی داریم.
با همدستانت چطور آشنا شدی؟
کار طایفهای ما سرقت تحت عنوان مامور است و این کار را در خیلی از کشورهای اطراف انجام میدهیم.
سابقه داری؟
هم من و هم همدستانم. ما بارها بازداشت شده ایم و پس از آزادی از زندان دوباره سراغ خلاف میرویم.
چرا توبه نمیکنی؟
وسوسه فامیل و اقوام باعث میشود دوباره به سمت کار خلاف بروم. اگر دوست و آشنا بودند میگفتم بعد از آزادی دورشان را خط میکشم. اما این کار در طایفه ما ارثی است و یک یا دو نفر نهایت 10 نفرشان را میتوانم حذف کنم، اما نمیشود دور تمام خاندان را خط کشید برای همین وسوسههای آنها باعث میشود به کار سابقم برگردم و همان سناریو را تکرار کنم.
پشیمانی؟
خیلی، کاری که ما میکنیم باعث میشود آبروی کشوری از بین برود. گردشگران که نمیدانند ما واقعا مامور نیستیم، برای همین با خودشان میگویند به کشوری رفتیم که مامورهایشان از ما سرقت کردند و این باعث میشود نگرش گردشگران تغییر کند.
هلیا نصرتی - ضمیمه تپش جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد