اعتراف مرد آتش‌افروز به 2 جنایت +عکس

مردی که به اتهام آتش‌افروزی مرگبار در خانه قدیمی بازداشت شده بود، بعد از 9روز سکوت به قتل 2 مرد اعتراف کرد. او مدعی بود فقط می‌خواسته موتور را به آتش بکشد و نمی‌دانسته افرادی آنجا هستند و قربانی انتقامگیری او می‌شوند.
کد خبر: ۱۰۳۸۳۹۸
اعتراف مرد آتش‌افروز به 2 جنایت +عکس

به گزارش جام‌جم، بامداد 4 خرداد امسال آتش‌سوزی منجر به مرگ دو نفر، در خانه‌ای دو طبقه و قدیمی در محله سبلان جنوبی رخ داد. مردی جوان و دختر مورد علاقه‌اش که در این خانه حضور داشتند از آتش‌سوزی جان سالم به‌در بردند.

با وقوع این جنایت دو برادر به عنوان تنها مظنون در پرونده بازداشت شدند. یکی می‌گفت بی‌گناه است و دیگری که حسین نام داشت، مدعی بود دو نفر از دوستانش به نام‌های مسعود و هادی به این جنایت به‌خاطر اختلافی که با برادر یکی از مقتولان داشته‌‌اند، دست زده‌اند.

با دستگیری یکی از این دو نفر او مورد تحقیقات قرار گرفت و مدعی شد قاتل حسین است. با توجه به گفته‌های ضد و نقیض وی معلوم شد او در این آتش‌سوزی مرگبار همدستی داشته که برای او قرار قانونی صادر شد.

در ادامه حسین دوباره موردتحقیقات قرار گرفت تا این‌که با گذشت 9 روز از این جنایت سرانجام سکوت خودرا شکست و به آتش‌سوزی مرگبار با همدستی مسعود و هادی اعتراف کرد.

او روز شنبه برای ادامه تحقیقات به دادسرای جنایی تهران منتقل شد و به تشریح ماجرای جنایت پرداخت و مدعی شد که فقط می‌خواسته موتورسیکلت برادر یکی از مقتولان را به آتش بکشد و گمان نمی‌کرده در این آتش‌سوزی افرادی در خانه باشند که جان خود را ازدست بدهند.

بنابراین حسین به اتهام مباشرت در دو فقره قتل عمد و مباشرت در آتش‌سوزی عمدی ، شرب خمر و مصرف موادمخدر برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. این در حالی است که تحقیقات برای یافتن دومین همدست وی که فراری است ادامه دارد .

قصدم انتقام‌گیری بود نه قتل

حسین هنوز باورش نمی‌شد که کینه‌توزی‌اش به قصد انتقام‌گیری این چنین وی را به دردسر بیندازد و باعث شود دو نفر در میان شعله‌های کینه او بسوزند و جان خود را ازدست بدهند.خیلی از اقدامی که انجام داده و دو خانواده را داغدار و خود و خانواده‌اش را به دردسر انداخته پشیمان است.

خبرنگار جام‌جم در دادسرا با او گفت‌وگویی انجام داده که می‌خوانید:

با مقتولان اختلاف داشتی؟

نه. با آنها اختلاف نداشتم. فقط از برادر یکی از آنها کینه داشتم.

اختلاف تو با بردار مقتول سر چه چیزی بود؟

ساعاتی پیش از وقوع آتش‌سوزی محمد - برادر یکی از مقتولان - به خاطر اختلاف قدیمی قمه به دست به سمت‌مان آمد و من و دوستم مسعود را زخمی کرد. حتی اسپری اشک‌آور به چهره‌مان زد. با او درگیر شدیم که فرار کرد .

بعد چه شد؟

من به پلیس زنگ زدم. زمانی که گشت پلیس آمد، ماجرا را گفتم و بعد همراه همان مامور برای دستگیری محمد مقابل خانه‌شان رفتیم. هرچه در زدیم کسی آنجا نبود. زمانی که در را هل دادیم و باز شد فقط موتور محمد در آنجا پارک شده بود. حتی از همسایه‌ها نیز سراغ او را گرفتیم که کسی خبری از وی نداشت. بعد در را بستیم و سراغ دوستانم رفتم. قرار بود روز بعد بروم کلانتری و از محمد شکایت کنم که آتش‌سوزی رخ داد.

چطور شد تصمیم گرفتی خانه را به آتش بکشی؟

من قصد آتش زدن خانه را نداشتم. می‌خواستم فقط موتور محمد آتش بگیرد تا با این کار از او انتقام بگیرم.

چطور خانه را آتش زدی؟

مقابل مغازه مکانیکی که سر کوچه بود مقداری پارچه و شیشه سس افتاده بود که آنها را برداشتیم. هادی موتورش را آورد، شیشه را از باک او پر از بنزین کردم. بعد پارچه را به عنوان فیتیله روی آن گذاشتم. هادی فندک زد و فیتیله آتش گرفت و بعد داخل حیاط انداختم تا موتور بسوزد. بعد هم سه نفری سوار موتور شدیم و رفتیم. هادی ما دو نفر را رساند و خودش به سمت محل حادثه بازگشت. او تا آخر ماجرا در آنجا ماند. شرح ماجرا را تلفنی به ما خبر می‌داد و همان موقع بود که متوجه شدم دو نفر داخل خانه بودند و براثر آتش‌سوزی کشته شده‌اند.

می‌دانستی افرادی در خانه بوده‌اند؟

خبر نداشتم. آنجا وسایلی برای سکونت نداشت و خانه قدیمی و پر از ضایعات بود. فکر نمی‌کردم افرادی آنجا باشند که در آتش‌سوزی کشته شوند. خیلی از مرگ آنها ناراحت شدم. قصدم فقط آتش زدن موتورسیکلت و خسارت مالی به محمد بود نمی‌خواستم افرادی بی‌گناه کشته شوند.

قبل از وقوع آتش‌سوزی حالت چطور بود؟

حال هیچ‌کدام از ما سه نفر خوب نبود. مشروب خوردیم و شیشه و گل مصرف کردیم.

بعد از آتش‌سوزی مرگبار چرا به دختری که در این حادثه نجات یافته بود، پیامک تهدیدآمیز فرستادی؟

من فقط پیامک زدم که دوباره او را خواهم دید. تهدیدی در کار نبود، فقط می‌خواستم کاری کنم که بیاید و وسایلی را که درخانه‌مان گذاشته بود، بردارد.

طبق گفته یکی از شاهدان نجات‌یافته تو شیشه بنزین را به بالکن طبقه دوم انداخته بودی؟

نه. من از بالای در شیشه را انداختم. موتور در حیاط بود که آتش گرفت. من گفته شاهد را قبول ندارم. در آن خانه ضایعات بود که همین باعث شد آتش بسرعت همه جا را فرابگیرد .

در دو آتش‌سوزی پیش از این نیز در این خانه نقش داشتی؟

نه. نمی‌دانم این خانه پیش از این توسط چه افرادی آتش گرفته است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها