آفتابی ملایم از پنجرههای نورگیر خانه میبارد، کبری توی ظرفی بلور انار دان میکند، غذا را بار میگذارد، چای دم میکند، صورتش را چشم در چشم آیینه میآراید و بهترین پیراهنش را تن میکند و به شوهرش زنگ میزند «از سرکار که برمیگردی مادرت را هم همراهت بیاور که دور هم ناهار بخوریم. بیشتر خوش میگذرد.»
کد خبر: ۵۷۱۸۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۲۷