جالب است که محور همه نقاشیهای او طبیعت است. علتش هم به این برمیگردد که محجوبی متولد خطه سرسبز لاهیجان است.
محجوبی در سال 1329 برای ادامه تحصیلات متوسطه به دبیرستان البرز تهران رفت و سپس در سال 1338 در رشته معماری فضای سبز از دانشکده هنرهای زیبا فارغالتحصیل شد. از جمله کارهای ماندگار او در زمینه رشته تحصیلیاش، طراحی پارک ساعی تهران در سال 1342 و نظارت بر اجرای ساخت پارکهای ملت و جمشیدیه در سالهای بعد است.
با این هنرمند گفتوگویی انجام دادیم که در آن محجوبی با تاکید بر بازگشت انسان امروزی به دامان طبیعت، از مردم میخواهد در این روزهای آلوده در شهرهای بزرگ و آلوده، حداقل ورزش کنند. کاری که خودش سالهاست انجام میدهد و میگوید بعد از هر بار ورزش کردن زنده میشود. گفتوگوی ما را با او بخوانید.
آقای محجوبی شما از کودکی فکر میکردید روزی نقاش شوید؟
داستانش قدیمی است. ما شمالی هستیم و من در لاهیجان به دنیا آمدم. یکبار وقتی هشت سال داشتم، در کلاس بودیم که حوصلهام سر رفت؛ قلم و کاغذی برداشتم و داشتم نقاشی میکردم که مبصر کلاسمان گفت خانم معلم، محجوبی دارد نقاشی میکشد. خانم معلم هم مرا از نیمکت بیرون کشید و هفت، هشت تا کف دستی به من زد. کلا طبیعت شمال طوری است که هنرمند زیاد دارد. در دهه 50 ـ40 از بین 38 نقاش معروف 22 تای آنها شمالی بودند. اصلا این طبیعت یکجوری است که هنرمند پرورش میدهد. اگر نگاه کنید مثلا افراد سرشناس در علم و دانش و فلسفه از یزد و اصفهان و شیراز میآیند، اما گیلان آب و هوایش هنرمند بیرون میدهد.
شما خودتان سالهاست که ساکن تهران هستید. چند وقت یکبار احساس نیاز میکنید که به دامن طبیعت بروید؟
متاسفانه طبیعت از بین رفته است. روزبهروز هم بیشتر از بین میرود. من سالهاست این را در نقاشیهایم نشان میدهم. در همه کارهای من منظرههای طبیعی را میبینید، ولی پشت تمام این مناظر برای من سوال است و از مردم میپرسم که کی میخواهیم زندگی کنیم. ما داریم زمین را خفه میکنیم. ما شهرها را خفه میکنیم. اسب را از بین بردیم، جایش ماشین گذاشتیم. درخت را از بین بردیم، جایش خانه ساختیم. این طبیعت را نابود کردیم. 40 سال پیش تابلویی کشیدم به نام «محصول انسان و دنیای محجوبی»؛ تابلوی بزرگی است. در تابلو اصلا هیچ ماشینی در کار نیست؛ همهاش اسب و مزارع و خانههای دهاتی است، بدون آلودگی هوا و صدا. من این را 40 سال پیش کشیدم و حالا در شهرهای بزرگی مثل تهران داریم آلودگی هوا را میبینیم.
به خاطر همین طبیعت دوستی پارک ساعی را طراحی کردید؟
سال 1329 برای ادامه تحصیلات به دبیرستان البرز تهران آمدم و شش سال در شهرداری بودم. سال 1338 در رشته معماری فضای سبز از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغالتحصیل شدم. بعد هم برای ساختن پارکها 12سال مدیر فنی بودم. دورهای که از طراحی پارک ساعی شروع شد تا بعدها که ناظر ساخت پارک ملت و جمشیدیه بودم. همه کارهایم، چه طراحی، چه نقاشی و چه معماری بر همین اصل استوار است که انسان دارد با طبیعت چه کار میکند.
اهل ورزش کردن هم هستید؟
سوال خیلی خوبی است. من جوانیام را در پارک ساعی گذراندم. الان سالهاست صبحها پارک ساعی میروم. صبح که بیدار میشوم راه میروم، بعد دوی درجا میزنم، بعد از نوک پا تا نوک سر حرکات کششی میکنم، بعد حرکات تعادلی انجام میدهم. همه اینها نیمساعت طول میکشد، ولی وقتی بعد از آن دوش میگیرم، زنده میشوم. این حرکت بسیار خوبی است. اگر مردم بتوانند و وقت بگذارند بسیار خوب است. من به آنها توصیه میکنم حتما این کار را بکنند.
در پارکی که خودتان طراحی کردید، ورزش کردن چه حس و حالی دارد؟
به هر حال اکسیژن آنجا، صدای پرندگان، سرسبزیاش همه حس و حال خوبی دارد. خوشحالم که چنین فضایی را ساختیم. تهران آن موقع سال 42 فقط پارک شهر را داشت. زمینی را که بعدها پارک ساعی در آن ساخته شد برای ایجاد منابع طبیعی به شهرداری دادند. هرجا گل و گیاه و درخت باشد زنجیره طبیعت شکل میگیرد. شما آنجا صدای پرنده و خزنده را میشنوید. خلاصه جایی است که آدم میتواند تفکر و به زیبای دنیا و عظمتش فکر کند تا خودش را پیدا کند. من هنوز هم در خانه گل و گیاه میکارم. اینها حالم را خوب میکند.
سجاد روشنی - جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد