سختی‌های کار زنان در بخش خصوصی

دلتنگی مادران، محرومیت نوزادان

سمیرا خیلی وقت بود دلش می‌خواست مادر شود. 35 سال داشت و می‌دانست برای مادر شدن دارد دیر می‌شود. همسرش درآمدی کمتر از یک میلیون تومان داشت و خودش نیزمنشی یک شرکت بود و حدود یک میلیون تومان به دست می‌آورد، اما اگر مادر می‌شد ممکن بود کارش را از دست بدهد.
کد خبر: ۸۴۹۷۸۰
دلتنگی مادران، محرومیت نوزادان

به گزارش جام جم آنلاین ،آنها بسختی پول جمع می‌کردند که بعد از سال‌ها بتوانند از خانه برادرشوهر بزرگ‌ترش بروند و مستقل شوند.

خانه قدیمی که به همراه خانواده برادر همسرش در آن زندگی می‌کردند حتی آنقدر بزرگ نبود که جهیزیه‌اش را در خود جای دهد، اما چاره‌ای نبود. در شهرستان خانه‌ای نیمه‌کاره داشتند که کم‌کم با حقوق ماهانه‌شان آجر به آجر بالا می‌رفت.

حالا که سمیرا بعد از سال‌ها به آرزویش رسیده بود و مادر شده بود پیش از این‌که آغوشش به گرمای نوزاد عادت کند از محل کارش پیغام می‌دادند که چه می‌کنی؟ بعد از 40 روز برمی‌گردی یا کس دیگری را به جایت بیاوریم؟

به همین سادگی. هیچ مهم نبود که سه سال سابقه کاری و بیمه داشت. اینجا بخش خصوصی بود. کارش دولتی نبود که مشغول چانه‌زنی بین شش ماه و نه ماه باشند. اینجا حرف از مرخصی پس از زایمان یک ماهه یا 40 روزه بود.

نوزادش خیلی شکننده وکوچک بود. خودش هم هنوز نیروی لازم را به دست نیاورده بود، اما باید تصمیم می‌گرفت. این کوچولوی تازه وارد خرج داشت. با همسرش نشستند و تصمیم گرفتند.

قرار نبود پسرک نو رسیده برای همه چیزهایی که بچه‌های دیگر داشتند حسرت بخورد. قرار نبود تا ابد در همین خانه بماند و قرار نبود این خانواده به خاطر نداشته‌هایی که به دست آمدنشان هزینه داشت، از هم بپاشد.

پس مادر یک روز صبح وقتی که تازه چهلمین روز زایمانش را پشت‌سر گذاشته بود، کودک را حسابی شیر داد و در حالی که هنوز لب‌های نوزاد به دنبال سینه مادر می‌گشت و دست‌هایش آغوش او را طلب می‌کرد، با چشمان گریان مانتو پوشید و کودکش را بوسید و به جاری خود سپرد و از خانه بیرون رفت.

در تمام مسیر نمی‌توانست اشک‌هایش را کنترل کند، انگار قطعه‌ای از وجودش در خانه باقی مانده بود. بغض راه گلویش را بسته بود و به قانونی فکر می‌کرد که دستگاه‌های دولتی را مکلف یا موظف می‌کرد که برای مادران مرخصی 9 ماهه در نظر بگیرند و به پدران دو هفته مرخصی بدهند و برای محل کار مهد کودک داشته باشند.

به جامعه‌ای فکر می‌کرد که نیاز دارد خون تازه‌ای در رگ‌های آن دمیده شود و به مادرانی نیاز دارد که بی‌خیال وضع اقتصادی خود زایمان کنند و با نوزادانشان خوش باشند و به حساب و کتاب خانه فکر نکنند.

جامعه‌ای که حاضر نبود برای مادر بودن امثال او هزینه‌ای بدهد. او راهی اداره می‌شد در حالی که مادرانی دیگر هنوز هفت ماه و نیم از مرخصی زایمانشان مانده بود و بعد تازه باید به ساعت شیردهی فکر می‌کردند.

او با خود فکر می‌کرد نسل بعدی جامعه را کودکانی می‌سازند که فرزند مادران شاغل در بخش دولتی‌اند و نسل ما منقرض خواهد شد و با این فکر زهرخند تلخی به گوشه لبش نشست.

مادران دارا، مادران ندار

مادر بودن و شاغل بودن؛ مادر نبودن و شغل ناپایدار داشتن؛گاه این صفات در دو کفه ترازو قرار می‌گیرند. تصمیم‌گیری برای مادران شاغلی که شغلی مطمئن دارند زیاد سخت نیست.

آنان اغلب از رفاه بهتری‌ برخوردارند. اگر شما یکی از آنها باشید باردار می‌شوید، از مرخصی‌های بارداری حتی بیش از روزهای عادی مرخصی استعلاجی استفاده می‌کنید و به اندازه کافی زمان دارید در خانه استراحت می‌کنید.

بعد زایمان می‌کنید و 9 یا 6 ماه به مرخصی زایمان می‌روید و بعد تا دو سال هم از حق شیردهی استفاده می‌کنید در حالی که کودکتان در دو قدمی شما در مهد کودک اداره قرار دارد.

اما اگر از کسانی باشید که کار برایتان حیاتی است ناچار می‌شوید به اولین شغلی که برایتان پیش می‌آید، دودستی چنگ بزنید و آن را نگه دارید.

به هر قیمتی، گذشتن از مادر شدن، گذشتن از مرخصی بارداری، گذشتن از شیردهی یا هر چیز دیگر.

نرگس مالمیر، کارشناس یکی از مراکز بهداشت ‌‌ می‌گوید: بیشتر زنانی که از قشر کارگر هستند و در کارگاه‌های غیرمجاز کار می‌کنند یا بیمه نشده‌اند یا حتی بیمه هستند.

اما ثبات شغلی ندارند و بدون تخصص و براحتی قابل جایگزینی هستند ناچار می‌شوند قید مادر شدن را بزنند یا اگر بسیار علاقه‌مند به بچه دار شدن باشند ناچار می‌شوند کودکانشان را خیلی زود از شیر بگیرند و گاه از کار انصراف می‌دهند که خود دردسرهای بیشتری برایشان دارد.

وی می‌افزاید: برخی از این افراد در مراجعه به مرکز درخواست می‌کنند قرصی به آنها معرفی کنیم که شیرشان زودتر قطع شود و از مشکلات نوزادشان برای استفاده از شیر خشک می‌گویند.

آنها اغلب چاره‌ای ندارند جز این ‌که قبل از شش ماه به سر کار برگردند تا به قول خودشان آب باریکه‌ای که دارند را از دست ندهند، اما این روند لطمه بزرگی به سلامت کودکانی می‌زند که گاه فقط دو ماه از شیر مادر تغذیه شده‌اند.

دوشیدن شیر برای مادران کار ساده‌ای نیست و خیلی از مادران به خاطر زخم شدن نوک سینه از آن منصرف می‌شوند و به شیر خشک بسنده می‌کنند.

مرخصی زایمان زنان شاغل

در دولت دهم بحث افزایش مرخصی زایمان به 9 ماه مطرح شد و پس از تصویب در مجلس مصوبه به دلیل بار مالی آن با مخالفت شورای نگهبان مواجه شد.

پس از آن مجلس در اصلاحیه‌ای عبارت «مکلف» را به «مجاز» تغییر داد و دستگاه‌ها را مجاز دانست با توجه به ظرفیت مالی خود به کارمندان ‌ مرخصی 9 ماهه زایمان بدهند که شورای نگهبان نیز با این اصلاحیه موافقت کرد.

اما برای بسیاری از زنان این توقع و حق، مایه دردسر شد. براساس آمارهای سازمان تأمین اجتماعی‌ طی 18 ماه از میان 145 هزار زنی که از مرخصی 6 ماهه زایمان استفاده کرده بودند، 47 هزار نفر آنها پس از بازگشت به کار اخراج شدند.

این در حالی است که از آمار زنانی که بدون استفاده از مرخصی زایمان خیلی زود به سر کار خود بازگشته‌اند آماردقیقی در دست نیست.

با این شرایط به نظر می‌رسد این قانون ضمانت اجرای دقیقی ندارد و نظارت درستی روی آن اعمال نمی‌شود که این مساله مشکلاتی را برای زنان شاغل، بخصوص زنان شاغل در بخش خصوصی‌ به وجود آورده است.

سهیلا مروی مادر دو کودک می‌گوید: من حس ناخوشایندی در مورد صحبت‌هایی دارم که حمایت از مادران شاغل را مطرح می‌کند در حالی که ما در بخش خصوصی، هم شاغلیم و هم مادر بی‌این‌ که کسی به فکرمان باشد یا نظارتی بر اجرای حقوق و تکالیف کارگر و کارفرما وجود داشته باشد.

مادران بخش دولتی از حق مهد کودک، شیردهی و مرخصی 9 ماهه زایمان و مرخصی پدران برخوردارند، اما ما در بخش خصوصی یک روز هم نمی‌توانیم پست خود را ترک کنیم و مرخصی‌های معمولی را هم بسختی استفاده می‌کنیم.

می‌خواهم بپرسم مگر ما مادر نیستیم و فرزندان ما کودکان این جامعه نیستند؟ چرا کسی به فکر ما نیست. حتی اگر شکایت کنیم کار خود را از دست می‌دهیم.

مادر و همسر نمی‌خواهیم

نیمه رانده شده؛ این عنوان نیمی از زنان جویای کار است که کمتر فرصت شغلی به دست می‌آورند زیرا آنها مادر و همسر هستند. اگر نگاهی به آگهی‌های استخدام بیندازید به این حقیقت پی می‌برید.

نوید آقازاده که یک شرکت تبلیغاتی را مدیریت می‌کند، می‌گوید: ما تعداد زیادی ویزیتور خانم داریم، اما شرط استخدام، مجرد بودن است.

وقتی دلیلش را می‌پرسم، می‌گوید: مجرد‌ها تنها با پدر خود درگیر هستند که چقدر اجازه دارند در محل کار بمانند و کی باید برگردند، اما زنان متاهل باید زود به خانه برگردند که نظافت کنند و شام بپزند و گاه همسر و فرزندشان مریض است و مرخصی می‌خواهند.

نمی‌توانند اضافه کاری کنند و اگر باردار شوند دیگر نمی‌توانند به کار ادامه دهند و باید یک نیروی جایگزین بیاوریم. ما نیز از ابتدا ترجیح می‌دهیم مجرد استخدام کنیم و اگر متاهل شوند پس از پنج ـ شش ماه نیرویی جدید جایگزین می‌کنیم.

این تفکر که در میان کارفرمایان کم نیست، یک تفکر ضد خانواده در الگوهای اشتغال است که باید مسئولان برای تعدیل آن و حمایت از کارگر و کارفرما توامان فکر مناسبی داشته باشند

تا هم زنان متاهل نیازمند از فرصت اشتغال و مادر شدن بهره‌مند شوند و هم کارفرما طی مدت مرخصی متضرر نشود ضمن این‌که جایگاه شغلی کارمند نیز محفوظ باشد.

مادامی که زنان به خاطر وضعیت نامناسب اقتصادی ناچار به کار کردن باشند، با وضعیت مشابه با مردان حقوق کمتری دریافت کنند

و به دلیل مادر شدن اخراج شوند دست‌کم در بخش خصوصی نمی‌توان به افزایش جمعیت امید بست و این توقع نیاز به راهکارهای قانونی و ضمانت‌های اجرایی و اهرم‌های قوی نظارتی دارد.

زهره زیارتی

ضمیمه چاردیواری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها