
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
جدا از این که در صدر فهرست 50 بازیکن برتر آسیا به انتخاب فورفورتو قرار گرفتی، از طرف فدراسیون فوتبال کره هم بهعنوان بازیکن سال انتخاب شدی. برای بازیکنی که در یک ورزش تیمی مانند فوتبال ، فعالیت میکند، چنین افتخارات فردی چقدر اهمیت دارد؟
این جوایز خیلی ویژه است، زیرا در دوران حرفهای یک بازیکن خیلی زیاد اتفاق نمیافتد. خیلی خوشحالم که این عنوان را به دست آوردم، زیرا در آسیا بازیکنان خوب زیادی وجود دارند. البته بردن جام با تیم چیزی است که همه ما تلاش میکنیم به آن برسیم، اما هر بازیکنی از رسیدن به جوایزی مانند این خوشحال میشود.
وقتی به اروپا آمدی فقط 16 سال داشتی و البته مشخص است که انتقال خوبی برای دوران حرفهایات بود؛ اما آیا وقتی حالا در اردوی تیم ملی هستی، احساس میکنی چیزی را از دست دادی؛ مانند بزرگ شدن در خانه و پیدا کردن دوستانی در خارج از فوتبال؟
درست است که خیلی کوچک بودم اما میخواستم رویایم را به حقیقت تبدیل کنم. بله، میتوانستم در خانه بازی کنم؛ کی لیگ، لیگ خوبی است. اما برای یک بازیکن، اروپا جایی است که دوست دارید در آن مقابل بهترین بازیکنان و بهترین تیمها بازی کنید. لحظهای نبود که در مورد تصمیمم افسوس بخورم یا دچار تردید شوم. همچنین فکر نمیکنم اگر در کره میماندم، دوستانی در خارج از فوتبال پیدا میکردم. من همیشه مشغول تمرینات بودم و هرگز فرصتی برای پیدا کردن دوستانی در خارج از فوتبال نداشتم. در آلمان هم همینطور بود.
تو با دو بازیکن نوجوان کرهای دیگر به هامبورگ رفتی، اما آنها نتوانستند پیشرفت کنند. خبر داری حالا کجا هستند؟
آنها در ژاپن بازی میکنند. یکی در دسته اول و دیگری در دسته دوم. واقعا نمیدانم، چرا من پیشرفت کردم و آنها نه. من میل زیادی برای پیشرفت داشتم و این در نهایت به ثمر نشست. صادقانه بگویم واقعا نمیدانم چگونه در 16 سالگی توانستم زندگی در آلمان را مدیریت کنم. البته ابتدا کمی ترسیده بودم.
زبان آلمانی تو خیلی خوب است. وقتی در هامبورگ بودی، باشگاه برای تو و آن دو بازیکن دیگر کلاس زبان ترتیب داده بود؟
بله، آنها برای ما معلم گرفتند و من در سال اول خیلی سختکوش بودم. کار سختی بود زیرا زبان آلمانی کاملا با کرهای متفاوت است. احساس میکنم اکنون دیگر آن صبر و اراده را برای یاد گرفتن زبان جدید ندارم؛ اما در 16 سالگی داشتم. خیلی زود آلمانی را یاد گرفتم. نمیدانم چرا اما در مجموع خیلی راحت انجام دادم.
اولین کلمههای آلمانی که یاد گرفتی، چه بود؟
چند تا فحش بود! قبل از این که کره را ترک کنم به من گفتند بازیکنانی که به خارج میروند، اول از همه باید فحشهای زبان جدید را یاد بگیرند. دلیلش هم این است که نمیشود بقیه صدایت کنند و در حالی که نمیدانی چه میگویند، فقط نگاه کنی و لبخند بزنی. فکر میکنم توصیه مفیدی بود!
هفت سال در آلمان زندگی کردی که تقریبا یک سوم عمرت است؛ آیا خودت را نیمه آلمانی ـ نیمه کرهای میدانی؟
نه، اصلا! من آلمانی را تقریبا بینقص حرف میزنم و غذاهای آلمانی را دوست دارم. آلمان کشور فوقالعاده و جای خوبی برای زندگی است، اما من کاملا کرهای هستم. وقتی در تمرین یا مسابقه نباشم، میتوانید من را در خانه، در حال دیدن فیلمهای کرهای پیدا کنید.
پدرت سون وونگ جون که خودش یک ملیپوش بود، چقدر در دوران حرفهایات نقش داشت؟
بدون او حالا اینجا نبودم. او کسی بود که من را به جلو هل داد و به من گفت برای پیشرفت به چه چیزی نیاز دارم؛ حتی بعد از این که یک بازیکن حرفهای شده بودم. وقتی بچه بودم، او هر روی با من تمرین میکرد؛ روزی دو جلسه. ما روز تکنیکم حفظ توپ با هر دو پا و چیزهایی مثل این کار میکردیم. این تمرینات همیشه آسان نبود، زیرا او هرگز اجازه نمیداد حتی یک جلسه را از دست بدهم. او چیزهای زیادی در مورد فوتبال میدانست؛ به همین دلیل، تمرینات خیلی خوب بود. حالا که به پشت سر نگاه میکنم، باید بگویم خیلی به او مدیونم. بدون تمرین کردن مسائل پایه نمیتوان به یک بازیکن خوب تبدیل شد.
زمانی در دوران حرفهایات بود که به نظر میرسید شرایط برایت دشوار شده است. بعد از اولین سال حضورت در تیم زیر 17 سالهها، هامبورگ به تو پیشنهاد تمدید قرارداد نکرد. چه اتفاقی رخ داد؟
صادقانه بگویم، نمیدانم. قرارداد من با تیم زیر 17 سالهها یا آن طور که در آلمان میگویند تیم جوانان B، یک ساله بود. در پایان فصل، پیشنهاد جدیدی به من نشد. من میخواستم در اروپا بمانم، زیرا فکر میکردم اگر به کره برگردم، شانس دیگری به دست نخواهم آورد. بنابراین برای تست به چند باشگاه رفتم؛ یکی از آنها در باشگاه بوخوم بود که آن زمان در بوندسلیگا بودند.
به انگلیس هم رفتم در تمرینات بلکبرن و پورتسموث شرکت کردم. سپس در جام جهانی زیر 17 سالهها به میدان رفتم و خیلی خوب کار کردم. ناگهان خود هامبورگ پپیشنهاد جدیدی به من داد. میتوانستم در همان مقطع به انگلیس بیایم اما نمیخواستم. نمیتوانستم انگلیسی صحبت کنم و از یک شروع دوباره ترس داشتم. بنابراین به هامبورگ برگشتم.
حالا به انگلیس آمدی و شروع فوقالعادهای هم داشتی.
این لیگی است که از بچگی رویای بازی در آن را داشتم. وقتی در دیدار مقابل اورتون وارد وایت هارت لین شدم تا به هواداران معرفی شوم، موهای تنم سیخ شد. تاتنهام مبلغ زیادی برای به خدمت گرفتن من پرداخت و به همین دلیل، احساس مسئولیت میکنم و البته احساس غرور. برای یک بازیکن بسیار مهم است که برایش ارزش قائل شوند. حالا میخواهم نشان بدهم ارزش این پول هنگفت را داشتم. در هر تیمی رقابت وجود دارد و من عجلهای ندارم. میخواهم قدم به قدم جلو بروم.
به نظرت بهترین بازیکن تاریخ آسیا چه کسی است؟
من کرهای هستم و اجازه بدهید تنها در مورد کرهایها صحبت کنم. بازیکنی که در نظر من است، سالها قبل بازی کرده و شاید بعضیها که این مصاحبه را میخوانند، او را به یاد نداشته باشند، اما چا بوم کئون یک اسطوره است و یک الگو. او در کره خیلی معروف است و همینطور در آلمان زیرا برای لورکوزن و فرانکفورت بازی میکرد. برای نسل من، پارک جی سونگ هم یک بازیکن الهام بخش بود.
به نظر میرسد تو هم در مسیر اسطوره شدن قرار داری.
نمیدانم؛ باید ببینیم چه رخ میدهد. من جوان هستم و هنوز برای رسیدن به موفقیت زمان دارم.
بهنام جعفرزاده
جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
«جامجم» در گفتوگو با عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به بررسی اثرات منفی حفر چاههای عمیق میپردازد
سخنگوی صنعت آب در گفتوگو با جامجم: