صنعت چاپ، هر روز ابعاد تازهتری به خود میگیرد و همسو با پیشرفت تکنولوژی، این صنعت نیز بیش از پیش رو به جلو حرکت میکند. با این حال، صنعت چاپ در کشور ما یکی از مهجورترین صنایع محسوب میشود. میتوان اذعان کرد صنعت چاپ در ایران بخصوص در سالهای اخیر همواره در یک آوارگی میان دو بخش تجاری ـ صنعتی و فرهنگی به سر برده است. این آوارگی در کنار چالشهایی مانند حجم وصفناپذیر واردات و به روز نبودن قوانین این صنعت، چاپ و بسته بندی را به یکی از مظلومترین حوزهها تبدیل کرده است.
کارشناسان حوزه چاپ طی سالهای اخیر بحثهای زیادی درباره موانع کار داشتهاند. گروهی بر این باورند که چاپ به دلیل ماهیت صنعتی اش باید در وزارت صنعت در نظر گرفته شود، اما گروهی دیگر از کارشناسان، همسو با قانون معتقدند صنعت چاپ به واسطه نشر کتاب و مطبوعات محتوای فرهنگی دارد و باید در ذیل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعریف شود.
آوارگی میان 2 وزارتخانه
جلال ذکایی، کارشناس نشر در این باره میگوید: به دلیل چند وجهی بودن صنعت چاپ و ارتباط دوگانهای که با فرهنگ و صنعت دارد، به صورت مطلق نمیتوان گفت این صنعت باید در وزارت صنعت باشد یا وزارت ارشاد. این صنعت در بخش محتوا ذیل وزارت ارشاد قرار میگیرد، اما در بخش مدیریت صنعتی و فرآیند چاپ زیر مجموعه وزارت صنعت تعریف میشود. مشابه چاپ، صنایع دیگری هم داریم؛ مثل صنایع غذایی و صنایع دارویی که دو مرجع دارند و در وزارتخانههای بهداشت و صنعت تعریف شدهاند. بنابراین صنعت چاپ هم میتواند مثل آن صنایع دو مرجع داشته باشد؛ میتوان مباحث سختافزاری صنعت چاپ و بستهبندی را به وزارت صنعت و مسائل نرمافزار و محتوایی آن را به وزارت ارشاد سپرد.
تعریف صنعت چاپ براساس قانون در ذیل وزارت ارشاد، سبب شده است برخلاف دیگر صنایع، سر این صنعت به لحاظ بودجه بیکلاه بماند. به عبارت دیگر، صنعتی که خود میتواند مولد، کارآفرین و سودآور باشد، به صنعتی تبدیل شده که متولی مشخصی ندارد. ذکایی در این باره چنین اظهارنظر میکند: بودجه معطوف به مسائل سختافزاری است که باید وزارت صنعت آن را تامین کند، چون مباحث نرمافزاری صرفا یک مکانیسم نظارتی است که وزارت ارشاد عهدهدار آن است. نگاه وزارت ارشاد هم نگاه صنعتی نیست، چراکه اساسا ساز و کارش را در اختیار ندارد. اگر قائل به چنین تفکیکی باشیم، قاعدتا وزارت صنعت باید در بحث سختافزاری صنعت چاپ را هم پوشش دهد.
واگذاری امور به تشکلها
وقتی موضوع به اینجا میرسد، این بحث مطرح میشود که صنعت چاپ، فارغ از این که در کدام وزارتخانه تعریف شود، متکی به اتحادیهها و تشکلهای خصوصی باشد. با توجه به خصوصیسازی و اصل 44 قانون اساسی و تاکید دولت یازدهم مبنی بر واگذاری امور به تشکلها چقدر میتوان به اداره امور صنعت توسط تشکلها و اتحادیه امیدوار بود. ذکایی که زمانی مدیریت دفتر چاپ و نشر وزارت ارشاد را برعهده داشته است، بیان میدارد: آنچه در اصل 44 قانون اساسی مطرح است، واگذاری شرکتها و نهادهای دولتی به بخش خصوصی است. این بحث مستقل است، چون ما در صنعت چاپ با چاپخانههای دولتی مواجه نیستیم و بیشتر چاپخانههای شبهدولتی هستند که مشکل آفرینی میکنند. اگر مراد از واگذاری صنعت چاپ به تشکلها، واگذاری مسئولیتها و اختیارات مربوط به تصمیمگیری دولتی است، آنچه وظیفه حاکمیتی است (مثل نظارت) باید همچنان در اختیار دولت باشد و قابل واگذاری نیست، اما اگر منظور، مواردی مثل تفویض مجوزهای تاسیس است، براحتی قابل واگذاری است، منوط به این که اراده دولتی برای واگذاری در کار باشد. نکته دیگر در بخش خصوصیسازی این است که تشکلها باید توافق و یکپارچگی حداقلی داشته باشد و ظرفیت پذیرش این مسئولیت نیز در آنها فراهم شده باشد. واگذاری امور صنعت چاپ به تشکلهای صنفی با تنوع اتحادیههای این صنعت کار سختی است، مگر آن که آنها به تشکلی منسجم تبدیل شوند تا این اتفاق بیفتد.
مهمترین چالشها
یکی از مهمترین چالشهای صنعت چاپ، به روز نبودن قوانین آن است. قوانین این صنعت حداقل مربوط به 25 سال قبل است و با وجود پیشرفت محسوس این حوزه در جهان بخصوص در زمینه تبلیغات و بستهبندی، همچنان قوانین آن در ایران قدیمی است. ذکایی این موضوع را مهمترین چالش صنعت چاپ میداند و عنوان میکند: این که ما نتوانستیم بعد از سالها قوانین را به روز کنیم، نتیجهاش همین میشود که هنوز یک تفکیک مشخص در حوزه نرمافزاری و سختافزاری موضوع نداریم. باید قوانین این حوزه مبتنی بر واقعیات ایران و دنیا به روز شود تا بسیاری از مسائل مثل نوسازی تجهیزات حل شود.اما مکانیسم اصلاح قوانین صنعت چاپ به چه شکل است؟ ذکایی که مدیریت گروه چاپ ترنج را نیز عهدهدار است، توضیح میدهد: قاعدتا مرجع رسمی آن دولت است، اما چون صنعت چاپ یک کلاف سردرگم است بخشی از آن مربوط به وزارت ارشاد و بخش دیگر مربوط به وزارت صنعت و به لحاظ صنفی با اداره اصناف مرتبط است. به همین دلیل، یک مرجع مافوق مثل دولت و مجلس یکبار برای همیشه باید تکلیف صنعت چاپ را مشخص کنند.
لایحه بازسازی صنعت چاپ
ذکایی یک پیشنهاد هم مطرح میکند: با لایحه بازسازی و نوسازی صنعت چاپ میتوان نسبت به رفع قواعد و قوانین زائد و دست و پاگیر، نوسازی و بهسازی، آموزش، صادرات و تسهیلات بانکی خوشبین بود. متاسفانه نگاهِ بخشی به این صنعت آسیب زده و تصور این است که اگر بخشی از مسئولیت صنعت چاپ به سازمان دیگری واگذار شود، نقصانی در وظایف و ماموریتهای ارشاد ایجاد میکند، در صورتی که اگر ملی نگاه شود و دیدمان را عوض کنیم، تفاوتی ندارد ارشاد یا سازمان دیگری صنعت چاپ را تحت حمایت خود قرار دهد.
ذکایی در عین حال تاکید میکند، برای این تغییرات مطالبات صنفی از سوی چاپخانه داران وجود دارد، ولی فقدان عزم و اراده از سوی دولت سبب شده تاکنون این اتفاقها رخ ندهد.
نظام سنتی صنعت چاپ
در دنیای امروز به قطعیت میتوان گفت صنعت چاپ و بستهبندی اغلب کالاهای تولیدی را به خود وابسته کرده است. با این حال، صنعت چاپ ما همچنان از مکانیسمی سنتی رنج میبرد و حتی بسیاری از فعالان و شاغلان این صنعت را هنوز نیروی کهنسال تشکیل میدهند. جلال ذکایی که عضو شورای سیاستگذاری جشنواره صنعت چاپ است، میگوید: نگاه کشور به صنعت چاپ، نگاهی کاملا صنفی و فرهنگی است، نه صنعتی. ما چاپ را اغلب مترادف چاپ مطبوعات و کتاب قلمداد میکنیم. کمتر دیدهایم نگاه صنعتی حاکم شود. به همین دلیل متولی صنعت چاپ کشور یعنی وزارت صنعت، وقتی این صنعت را زیر پوشش خود نمیبیند، برای تامین مواد اولیه و به روز کردن تجهیزات و آموزش نیروی انسانی فعال این حوزه تعهدی نمیبیند. شاید به لحاظ قانونی هم هیچ حرجی نیست و انتظاری هم نباید باشد، اما اگر این نگاه، نگاه صنعتی شود و وزارت صنعت بپذیرد، بسیاری از مشکلات این عرصه مانند آموزش نیروی جوان هم حل میشود.
فقدان سرمایهگذاری
محمودرضا برازش، مدیرکل دفتر چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم معتقد است: اگر بخواهیم با دیدگاه صنعتی فراتر از قانون به صنعت چاپ نگاه کنیم، متاسفانه باید اعتراف کرد در سالهای اخیر در صنعت چاپ و بستهبندی کشور سرمایهگذاری زیادی نشده و ما واردات زیادی داریم. مهمترین چالش ما بحث نوسازی این صنعت به همراه علم نرمافزاری آن است تا بتوانیم بهترین استفاده را ببریم.
او ادامه میدهد: واقعیت این است که همه صنایع بشدت متحول میشوند و ما باید قوانین را متناسب با تکنولوژی به روز کنیم. قوانینی که مربوط به چاپ است، مربوط به چند دهه قبل است و طی این چند دهه این صنعت متحول شده است. شاید عمده دلیلی که سالها قبل صنعت چاپ را به وزارت فرهنگ بردند، این بوده که آن زمان بیشتر حجم این صنعت کتاب و نشریات بوده، اما در سالهای اخیر بیشترین کارکردش به بستهبندی و تبلیغات معطوف شده است.این مقام مسئول در وزارت ارشاد از برگزاری جلسات کارشناسی برای مشخص شدن تکلیف ماندن صنعت چاپ در وزارت ارشاد یا انتقال آن به وزارت صنعت سخن میگوید و میافزاید: ما جلسات زیادی برگزار کردیم. این طور نیست که همه چاپخانهداران هم موافق باشند صنعت چاپ در ذیل وزارت صنعت تعریف شود. حرف آنها هم یکسان نیست و چاپخانهداران نظرات متفاوتی در این باره دارند. این که ترتیبی اتخاذ شود از نظر محتوا و نرمافزار، صنعت چاپ در وزارت ارشاد و به لحاظ سختافزار و بودجه در وزارت صنعت تعریف شود، تنها یک سناریو است. باید راههای مختلف را بررسی کرد. ما در جلسات کارشناسی تمام مسائل و ابعاد مختلف را بررسی میکنیم.
یک صنعت وارداتی
آماری که برازش ارائه میدهد، نگرانکننده است: در حال حاضر، حجم واردات محصولات چاپی بسیار زیاد و تراز ما بشدت منفی است. با عنایت به این که همسایگان ما کشورهای قدرتمندی در صنعت چاپ محسوب نمیشوند و فقط ترکیه تاحدی در این عرصه موفق است، باز هم تراز ما بشدت منفی است. ما در حد چند هزار میلیارد تومان واردات محصولات داریم و این جدا از رقمی است که صرف واردات تجهیزات میکنیم. به طور کلی میتوان اذعان کرد یک صنعت وارداتی در عرصه چاپ داریم. ماشینآلات ما عمدتا وارداتی است، مواد اولیه مثل رنگ و حلال و کاغذ هم وارداتی است. این در شرایطی است که صنعت چاپ در مقایسه با خیلی از صنایع مثل صنعت نانو یا صنعت هستهای آنقدرها هم پیچیده نیست و میتوان در آن به خودکفایی رسید.به گفته مدیر کل دفتر چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، واحدهای صنفی چاپ بین پنج شش هزار واحد است که مجوز دارند، اما خیلی دستگاههای چاپی هم فعالیت میکنند که اصلا مجوز ندارند. مثل یک واحد چاپ در یک کارخانه کارتنسازی یا بخاریسازی یا چینیسازی. برازش میگوید: دستگاهها پیشرفت کردهاند. با این پیشرفت ما هنوز نتوانستهایم مرزبندی ابتدایی انجام دهیم. به طور مثال هنوز نتوانستهایم مرزبندی کنیم فلان دستگاه، دستگاه کپی است یا چاپ.
لزوم جوان گرایی در صنعت چاپ
محمودرضا برازش، مدیر کل دفتر چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شاغلان صنعت چاپ را حدود 50 هزار عنوان میکند که اگر گستره را باز و بستهبندی را هم به صنعت چاپ اضافه کنیم، این تعداد دو تا سه برابر میشود.
اغلب شاغلان این عرصه که برازش از آنها سخن میگوید، شاغلان سنتی هستند و ضرورت آموزش نیروهای جوان در این میان احساس میشود. به گفته برازش تنها 5 واحد دانشگاه علمی ـ کاربردی و چند دانشگاه محدود دیگر در این زمینه به آموزش میپردازند و این امر نگرانی درباره آینده این صنعت را افزایش میدهد.
سجاد روشنی
گروه فرهنگ و هنر
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد